
از سرسره بالا میروند و با جیغهای سرخوشانه پایین میآیند. سروصدای دختربچههایی که از زنگ تفریحشان نهایت استفاده را میبرند، حیاط دارالقرآن امامجواد (ع) را پر کرده است. چندتایشان دستهای یکدیگر را گرفتهاند و عموزنجیرباف بازی میکنند.
دردنیای سپید آنها ایرانی بودن یا نبودن، برای دوستشدن و تقسیم شادیهای کودکانه، جایی ندارد. نه فقط در دنیای آنها، بلکه در سیاستهای این مرکز فرهنگیهنری برای پذیرش کودکان مقطع پیشدبستانی و هنرجویان دورههای آموزشی نیز همین قاعده برقرار است.
این فضای پانصدمتری، همچون فرهنگسرای کوچکی که آوازه آموزشهایش از محله قرقی فراتر رفته، توانسته است طی ۳۰ سال به ۳۰هزار نونهال، قرآن بیاموزد و ۱۵هزار بانوی سرپرست خانوار را فارغ از تابعیتشان، خودکفا کند.
چیزی تا سیامین سالگرد تأسیس نمانده است. اوایل، صرفا برای آموزش کلام وحی راهاندازی شده بود و جستهگریخته، کلاس خیاطی هم برگزار میکرد. خدمات محدودش منحصر بود به اتباع افغانستانی، اما کمبودهای فرهنگی آموزشی در قرقی و روستاهای همجوار، دستاندرکاران مرکز را که به خیریه امامجواد (ع) در محله ایثار وابسته است و ازسوی نیکاندیشان افغانستانی تأمین اعتبار میشود، به این فکر انداخت که فعالیتهای آموزشی را تنوع بدهند و چتر آن را بر سر ایرانیانی نیز که به استفاده از این خدمات نیاز دارند، بگسترانند.
فاطمه امینی که خود را خادم مرکز معرفی میکند و با یک لیوان چای و یک دنیا آمار، پذیرای حضور ما میشود، هجدهسال از عمر خود را صرف مدیریت این مرکز کرده است. او مدیریت را تا مقطع کارشناسی خوانده و سالها بهعنوان معلم، دروس مختلف را تدریس کرده است.
از ۱۲۰۷ نفری که در ششماهه نخست امسال، از کلاسهای هنری، علمی و فرهنگی این مرکز بهره بردهاند، بهعنوان مشت نمونه خرواری یاد میکند که برای شرکت در کلاسهای ارزان و باکیفیت آن، اشتیاق دارند. به همین دلیل، بلافاصله بعد از اطلاعرسانی کلاسها در کانال مرکز با ۱۲۰۰عضو فعال، ظرفیتها تکمیل میشود و کار به اعلام کد دوم، سوم و حتی چهارم برای هر دوره میرسد؛ خواه آن دوره مرتبط با آشپزی باشد یا زبانهای خارجی، پرستاری، تابلوفرش، قرآن، مشاوره خانواده، منبتکاری، خیاطی، چرتکه و محاسبات ذهنی، نقاشی، گلدوزی و....
طوری آرام و منظم نشستهاند که انگار نه انگار چنددقیقه پیش، با خندهها و شیطنتهایشان حیاط دارالقرآن را روی سر گذاشته بودند. با اشاره خانم مربی که پای تخته درحال آموزش حروف استعلاء است، از جا بلند میشوند. آهنگین و با لهجه عربی صلوات میفرستند و دستهجمعی سلام میکنند.
دخترکان این کلاس با لباسهای فرم یکدست، تمیز و خوشدوختشان صرفا یکی از یازدهکلاس پیشدبستانی هستند. جمعیتشان به ۱۷۰نفر بالغ میشود و بهصورت روزدرمیان، به تفکیک دختر و پسر به دارالقرآن و مرکز فرهنگیهنری امامجواد (ع) میآیند تا خواندن قرآن را زیرنظر مربیان دورهدیده و باسابقه، آموزش ببینند و از خدمات فرهنگی آن مثل اردوها و جشنها استفاده کنند.
درمیانشان کودکان بیسرپرست و بدسرپرست هم وجود دارد. برخی شهریهشان را با تخفیف پرداخت کردهاند و برخی دیگر، بهرایگان ثبتنام شدهاند. دیگر همه دست اندرکاران مرکز میدانند که رزق کودکان این مرکز، گشاده است و برای مناسبتهای مختلف، خیرانی پیدا میشوند که با تقدیم نذورات، اعم از فرهنگی و تغذیهای، به مراسم رونق ببخشند.
امینی این برکت را مرهون صاحب نام مرکز میداند؛ امامی که جود و کَرم از صفات برجسته اوست.
هرکدام از کسانی که دور میز کلاس خیاطی نشستهاند، برای خودشان یک پا خیاط هستند و مشتریهایی دارند؛ از زهرای پنجاهودوساله گرفته تا لیلای هفدهساله. مستوره، مائده و دیگران نیز همینطور؛ همگی از دوره مقدماتی شروع کردهاند و حالا که ترم دوم کلاس ژورنالشناسی را سپری میکنند، از پسِ دوخت انواع لباسهای مردانه و زنانه، برمیآیند. در تلفن همراه هرکدام، نمونهکارهایشان وجود دارد که دیدن ظرافت دوخت و شنیدن تفاوت فاحش قیمت تمامشده آن نسبتبه نمونه بازاری، شگفتزدهات میکند.
اینجا هنرجوها لازم نیست با خودشان پارچه، نخ، زیپ، کش و دیگر ملزومات را بیاورند، چون خیریه، این امکانات را رایگان فراهم میکند
آنطورکه زهرا و نرگس میگویند، کلاسشان خیاطی صرف نیست و از دوره مقدماتی تاکنون، سیدقیقه از ابتدا یا انتهای کلاس با حضور یک مربی به گفتوگو درباره احکام و مباحث اعتقادی گذشته است. این، یکی از دلایل رضایت آنهاست و هزینه اندک بهضمیمه کیفیت آموزشها، یکی دیگر از دلایل آن. مجهزبودن مرکز به امکاناتی مثل انواع چرخها و میزهای خیاطی را نیز باید به این فهرست اضافه کرد.
نکته دیگری که برهانی، مربی خیاطی مرکز با بیستسال سابقه تدریس با ما درمیان میگذارد، این است که اینجا هنرجوها لازم نیست با خودشان پارچه، نخ، زیپ، کش و دیگر ملزومات را بیاورند، چون خیریه امامجواد (ع) این امکانات را بهرایگان فراهم میکند. در هرجلسه با قرعهکشی، برای یکی از هنرجوها الگو کشیده و برش پارچه انجام میشود و پساز دوخت به هنرجو اهدا میشود.
۴ هزار جلد کتاب و نهصدعضو، ثمره هشت سال فعالیت کتابخانه دارالقرآن و مرکز فرهنگی هنری امامجواد (ع) است؛ کتابخانهای که اعضای آن کتابهایی برای رده سنی چهارسال تا بزرگسالان را در موضوعات مختلف، مطالبه میکنند، اما تعداد و تنوع کنونی کتابهای موجود در مخزن کتابخانه با وسعت بیستمترمربع، نمیتواند پاسخگوی کتابخوانهای محله باشد.
آن طورکه مسئولان مرکز میگویند، پسران تا یازدهسالگی و زنان و دختران فارغ از رده سنی و محدوده سکونتشان میتوانند از منابع این کتابخانه استفاده کنند، خواه از هنرجویان کلاسهای مرکز باشند یا نباشند.
تنها شرط عضویت در تنها کتابخانه عمومی این محدوده، علاقه به مطالعه است و دیگر هیچ. کتابخانه، بهدلیل تابعیت غیرایرانی بنیانگذاران دارالقرآن، زیرنظر نهاد کتابخانههای عمومی نیست و ورود و خروج کتابها بهصورت دستی ثبت میشود. نیکاندیشانی نیز که حاضر باشند پولشان را صرف خرید کتاب و ارتقای فرهنگ عمومی محله کنند، مجموعه را نمیشناسند و این، مهمترین چالش کتابخانهای است که خواهان کتاب دارد، اما کتاب به قدر کافی ندارد.
سالن وسیعی که در مجاورت دارالقرآن قرار دارد، کاملکننده خدمات آن است. صبحهای جمعه، دختران نوجوان با حضور مربی ویژه نوجوانان، جلسه دعای ندبه هیئت منتظران گل نرگس را در این فضا برپا و ورود به دنیای بزرگسالی را با برگزاری مراسمی بدون مشارکت بزرگترها تجربه میکنند.
هزینههای صبحانه نیز بهصورت مشارکتی و خیرانه تأمین میشود تا دختران ده تا هفدهساله محله قرقی و محلات همجوار که جمعیتشان در هر جلسه، بین چهل تا هفتاد نفر است، لذت همکاری با یکدیگر و روی پایخودایستادن را با چاشنی عبادت، بچشند.
کارگاه خیاطی برای کسب تجربه عینی از دنیای کار، ویژه هنرجویان خیاطی مرکز، از دیگر بخشهای تعبیهشده در این سالن است و تعداد پایهچرخهای آن از اشتغال دهنفر خبر میدهد؛ آشپزخانهای نیز که در انتهای سالن تعبیه شده است، از امکانات موردنیاز برای آشپزی و شیرینیپزی هیچ کم ندارد؛ چه برای هنرجویان این رشتهها و چه برای فراهمکردن امکانات پذیرایی در مناسبتها.
میداند که حریف مریمسادات نمیشود. اصراری هم ندارد برای اینکه کودک خردسالش را به زود بیرونآمدن از مرکز، مجبور کند. هرچه باشد، بچه است و دلش میخواهد بعد از تعطیلشدن، چنددقیقه با وسایل بازی که در بخش مسقف حیاط دارالقرآن جانمایی شده است، بازی کند.
محبوبه حسینی، مادر مریمسادات منتظر ایستاده است تا کلاسهای پیشدبستانی تمام شود، دخترش از بازی با وسایل فارغ شود و با شیرینزبانیهایی که تمامی ندارد، برایش تعریف کند امروز در پیشدبستانی چه چیزهای جالبی یاد گرفته است.
این شهروند محله قرقی که از مهاجران افغانستانی است، دارالقرآن و مرکز فرهنگیهنری امامجواد (ع) را از دوران مجردیاش میشناسد؛ زمانیکه برای کلاسهای خیاطی و گلسازیاش ثبتنام کرده بود.
او از شهریهای که میپردازد راضی است، همچنین از خدماتی که کودکش دریافت میکند، از وضعیت بهداشتی و فرهنگی آن، امنبودن فضا، کاربلدبودن مربیان و اینکه مریمسادات با وجود وابستگی شدید به مادر، دچار اضطراب جدایی نشده است و....
لابهلای صحبتهایش بارها اشاره میکند که کاش دختر بزرگترش را هم برای آمادگی ورود به دبستان به این مرکز آورده بود.
شمسی فروتنزاده، مادر سارا سخنگو، از نونهالان پیشدبستانی این مرکز است. مهدکودکهای این محدوده را میشناسد و از شهریههایشان خبر دارد؛ بااینحال از انتخابش بابت ثبت نام سارا در دارالقرآن امامجواد (ع) راضی هست.
او دلیل رضایتش را در رویکرد قرآنی مرکز میگنجاند، همچنین در کیفیت آموزشها، اردوها و برنامههایی که در مناسبتهای مختلف برگزار میشود. خوشحال است که سارا اینجا کلی حرف خوب یاد گرفته است، احساس راحتبودن میکند، شاد است و زنگهای تفریح در حیاط مرکز جستوخیز میکند.
او که خود زمانی از مربیان قرآن برای بزرگسالان این مرکز بوده است، موضوع ملیت را مهم نمیداند و از اینکه فرزندش همکلاس با کودکان غیرایرانی باشد، ناراضی نیست.
این همه راه را از طبرسیشمالی به قرقی میآید تا از کلاسهای هنری این مرکز استفاده کند. خودرو شخصی ندارد و هربار مشقت استفاده از اتوبوسهای دو مسیر را تقبل میکند تا خودش را حوالی ساعت۱۴ به اینجا برساند.
زینب نوروزی از هزینه ۱۵۰هزارتومانی کلاس برای هشتنوع آموزش کیک، ژله و تزئینات آنها راضی است؛ هزینهای که میتواند یک مهمانی عادی را به تجربهای شگفتانگیز و متفاوت برای او و مهمانانش تبدیل کند.
درحالیکه از گالری تلفن همراهش، عکس جلسه پیش و نتیجه آموزشهای عملی آن را نشان میدهد، میگوید: دخترم زهرا ۲۱سال دارد. ماه پیش در کلاسهای پرستاری اینجا شرکت کرد و اصول تزریقات را یاد گرفت. میخواهد مدرکش را از فنیوحرفهای بگیرد. درسش را خوب یاد گرفته است.
وقتی از او میپرسیم با توجهبه دوری مسافت، چطور از کلاسهای مرکز خبردار شده است، میگوید: تعریفش دهان به دهان چرخید تا به من رسید. من از یکی از بستگانم شنیدم که از اهالی محله قرقی نیست. اینکه او از کجا خبردار شده بود، نمیدانم. پیشنهاد خوبی بود بههرحال راضی هستم.
* این گزارش یکشنبه ۲۸ بهمنماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۴ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.