کد خبر: ۱۱۱۲۲
۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۹

دانش‌آموزان هنرستان محله زیباشهر، شاگرد اول‌های صحنه هنر

دانش‌آموزان موفق هنرستان رهروان حضرت زینب(س) در مسابقات تئاتر دانش‌آموزی خوش درخشیده‌اند و توانسته‌اند از بین ۱۲۰ گروه تئاتر شرکت‌کننده از سرتاسر کشور، مقام اول این مسابقات را از آن خود کنند.

جمعیت دور دختر‌ها حلقه زده‌اند. دخترک بلند‌قامت لاغر‌اندام در‌حالی‌که دستانش را رو به آسمان بلند کرده و صورتش از شدت ناراحتی و خشم به سرخی نشسته است، با صدای بلند فریاد می‌زند: «بابام مریض نیست. دروغ گفتم بهتون که مریضه.» بعد درحالی‌که لرزه به دستان و حتی صدایش افتاده، با چشمانی که به آسفالت کف خیابان خیره مانده است، می‌گوید: «اون معتاده. معتاد. اما منم مثل همه دختر‌ها دوسش دارم. می‌فهمین؟ دوسش دارم.»

این فضا، اپیزودی از اجرای گروه نمایش دختران هنرستان رهروان حضرت زینب (س) در محله زیباشهر است با عنوان «جور دیگر باید دید» که در مسابقات تئاتر دانش‌آموزی در کشور خوش درخشیده است و توانسته‌اند از بین ۱۲۰ گروه تئاتر شرکت‌کننده از سرتاسر کشور، مقام اول این مسابقات را از آن خود کنند.

با اعضای این گروه در حیاط مدرسه‌شان هم‌کلام می‌شویم؛ جایی‌که کمک کرد هر‌کدام از آنها استعداد هنری خود را نشان دهند.

 

شاگرد اول‌های صحنه هنر

 

همه‌چیز واقعی بود

اواسط سال گذشته بود که پنج‌نفر از دختران هنرستان دخترانه رهروان حضرت‌زینب (س) داوطلب شدند در‌قالب گروه تئاتری به رقابت با دیگر دانش‌آموزان بپردازند؛ اسما محمدی، پرنیان یعقوبی، عسل صبح‌خیزانی، عاطفه نوایی و حوریا مطبوعی که در مرحله کشوری نقشش را به دوستش، مبینا پیروی می‌دهد.

«جور دیگر باید دید» درقالب تئاتر خیابانی به نمایش در آمده است. فیلم‌نامه درباره اتفاقات واقعی است که زنگ تفریح در هر مدرسه دخترانه‌ای ممکن است رخ دهد. روایت منم‌منم‌کردن‌های دخترانه و نمود عقده‌ها و حسدها، ترس‌ها و تهدید‌ها و نقطه مقابلش، گذشت و ایثار و واسطه حلقه وصل و دوستی دوباره‌شدن که در این نمایش خیابانی به اجرا درآمد.

پوشش بدون زرق‌و برق و یونیفرم ساده مدرسه و بدون گریم شخصیت‌ها، دکور بدون تجملات که با چند صندلی، محوطه مدرسه را به نمایش می‌گذاشت، در‌کنار اجرای موسیقی زنده، از امتیازاتی بود که باعث شد عنوان برتر نمایش خیابانی دانش‌آموزی سال‌۱۴۰۳ به دختران هنرستان رهروان حضرت‌زینب (س) تعلق بگیرد.

 

با فیلم و سینما غریبه بودم 

اسما محمدی دانش‌آموز سال یازدهم رشته گرافیک رایانه‌ای در این نمایش چند نقش داشت؛ دانش‌آموز مثبت، ناظم و پدر معتاد.

- چه شد که تصمیم گرفتی به گروه تئاتر مدرسه ملحق شوی؟

‌از ابتدای سال تحصیلی به معاون فرهنگی مدرسه گفته بودم برنامه‌های فرهنگی و هنری را به من اطلاع دهند. وقتی خانم محمودی حضور در گروه تئاتر مدرسه را به من پیشنهاد داد، با اشتیاق قبول کردم.

- چقدر اهل دیدن فیلم و رفتن به تئاتر و سینما هستی؟

تا قبل‌از حضورم در گروه تئاتر مدرسه با تئاتر میانه خوبی نداشتم. در خانه هم اصلا تلویزیون نگاه نمی‌کردم، اما حالا ذائقه‌ام فرق کرده و حتی موقع تماشای فیلم، حرکات و نحوه بیان دیالوگ بازیگر‌ها برایم مهم است.

- شنیده‌ایم تو یکی از بهترین‌های گروه تئاتر مدرسه‌تان بوده‌ای؛ در‌این‌باره برایمان بگو.

با اینکه قبلا اصلا تئاتر اجرا نکرده بودم، اما آن‌طور‌که دوستان می‌گویند در اجرای نقش‌هایم به ویژه نقش پدر معتاد ظاهرا خوب عمل کرده‌ام.

- بعد‌از کسب مقام اولی در مرحله کشوری، نگاه خانواده به هنر تئاتر و بازیگری تغییر کرده است؟

من از بچگی عاشق بازیگری بودم، اما تا قبل ورودم به تئاتر مدرسه و اول‌شدن، خانواده نظر مساعدی به این هنر نداشتند، ولی وقتی ذوق و شوق من را دیدند و بعد هم برتری گروه و اول‌شدنمان، حساسیت‌ها کمتر شد.

- نظر دوستانت درباره استعدادت در بازیگری چیست؟

به نظر دوستان، من چه از لحاظ زبان بدن و چه از لحاظ صدا و بیان رسایم، استعداد خوبی دارم. برای همین توانسته‌ام نقش‌هایم به‌خصوص نقش پدر معتاد را خوب اجرا کنم.

- پرداختن به تئاتر در افزایش اعتماد‌به‌نفس و تغییر روحیه‌ات تأثیر گذاشت؟

این اتفاق مسیر زندگی‌ام را برای رسیدن به موفقیت مشخص کرد. دیگر احساس بی‌ارزشی ندارم و جایگاه خودم را در زندگی و آینده حرفه‌ای می‌دانم.

- به ادامه هنر بازیگری فکر کرده‌ای؟

بله. فکر می‌کنم این توانایی را دارم که در رشته تئاتر ادامه مسیر دهم.

- دوست داری با کدام بازیگر‌ها هم‌بازی شوی؟

هم‌بازی شدن با مهران مدیری، شهاب عباسی و بهرام افشار از خواسته‌های قلبی‌ام است.

 

جدایی حوریا از جور دیگر باید دید

حوریا مطبوعی در این نمایش نقش «راضیه» یا «ساناز»، شخصیتی منفی و متکبر از یک خانواده مرفه را بازی می‌کرد که دلش می‌خواست همه به او توجه کنند. حوریا در مرحله کشوری، نقشش را به یکی دیگر از دوستانش واگذار کرد و از آنها جدا شد.

- از کی حس کردی به بازیگری علاقه داری؟

از بچگی دوست داشتم روزی بازیگر شوم، اما وقتی برای ثبت‌نام به این هنرستان آمدم با توجه‌به اینکه این مدرسه رشته ساز‌های ایرانی را هم دارد، برای ورود به دنیای هنر از موسیقی شروع کردم.

- چه اتفاقی افتاد که حوریا در نیمه راه، نقش خود را به دوستش واگذار کرد؟

ازآنجاکه من در گروه سرود مدرسه هم حاضر بودم، در مرحله کشوری که هر‌دو گروه هم‌زمان اجرا داشتند، نمی‌توانستم در هر دو جا حضور داشته باشم.

- تو هم در روز اجرای دوستانت در مرحله کشوری در اصفهان حضور داشتی؛ خبر اول‌شدنشان را که شنیدی چه حس و حالی داشتی؟

متأسفانه زمان اجرای دوستانم با زمان اجرای گروه سرود هم‌زمان شده بود و من نتوانستم اجرای آنها را ببینم. اما وقتی خبر اول‌شدنشان را شنیدم، از ته دل خوشحال بودم و حس می‌کردم در این اول‌شدن، من هم که تا مرحله کشوری کنار بچه‌ها بودم، نقش داشته‌ام.

- نظر خانواده‌ات درباره هنر بازیگری و ادامه این مسیر به‌صورت حرفه‌ای چیست؟

خوشبختانه خانواده مشوق خوبی در این مسیر بوده‌اند و هستند و این قوت قلبی برای ادامه مسیر و رسیدن به اهدافم است.

- از میان بازیگری و نوازندگی کدام را به‌عنوان شغل آینده انتخاب می‌کنی؟

داستان ورود من به رشته موسیقی این بود که از‌این‌طریق وارد رشته بازیگری شوم. البته رشته تخصصی من سرود و آواز است، اما برای سرود باید حتما زدن ساز را بلد باشی. به‌هرحال اگر یک روز بین خواندن و نواختن و بازیگری یکی را بخواهم انتخاب کنم، بی‌تردید هنر بازیگری را انتخاب می‌کنم.

- از بین هنرمندان سینما و تئاتر، بازی چه کسی برایت دل‌نشین‌تر است؟

از بین بازیگرهای تئاتر بازی سجاد افشاریان را خیلی دوست دارم.

- بهترین تئاتری که تماشا کرده‌ای؟

تئاتر «بلک‌تو بلک».

- بین ژانر‌های مختلف کدام به روحیه تو نزدیک‌تر است و می‌پسندی؟

ژانر درام برایم دل‌نشین‌تر است.

 

دانش‌آموزان هنرستان محله زیباشهر، شاگرد اول‌های صحنه هنر

 

نوازنده گروه

پرنیان یعقوبی دانش‌آموز سال یازدهم در رشته نوازندگی ساز‌های ایرانی است. پرنیان در گروه تئاتر مدرسه، نوازندگی ویولن را برعهده دارد.

- تو تنها عضو گروه تئاتر بودی که از بیرون گود، شاهد اجرای دوستانت بودی؛ چه حس و حالی داشتی؟

اینکه برای اولین‌بار در گروه تئاتری به‌عنوان نوازنده حضور داشتم، برایم بسیار جذاب و لذت‌بخش بود. موقع اجرای گروه تئاتر بچه‌های هنرستان، واکنش تماشاگران و احساساتی‌شدنشان هنگام اجرای برخی دیالوگ‌ها و نقش‌ها و جذب مخاطب برایم جالب و هیجان‌انگیز بود.

- موسیقی متن چقدر در جذابیت نمایش و یک اجرا می‌تواند مؤثر باشد؟

به‌طور کلی اجرای موسیقی در متن فیلم و نمایش، آن را جذاب‌تر و تأثیرگذارتر می‌کند. یکی از امتیازات خوب نمایش ما، پخش اجرای موسیقی به‌صورت زنده بود؛ در‌حالی‌که دیگر گروه‌های نمایش، موسیقی متنشان از‌طریق اسپیکر پخش می‌شد.

- به‌عنوان یک نوازنده که فرصت حضور در گروه تئاتر را تجربه کرده‌ای، نگاهت به دنیای تئاتر و نمایش تغییر کرده است؟

‌به تئاتر بیشتر علاقه‌مند شده‌ام و حس و حال این کار برایم جالب است. حرکات و دیالوگ‌گفتن بازیگران، بازی شخصیت‌های مختلف، من را بیشتر با اقشار مختلف جامعه آشنا کرد. از نگاه من، هر شخص در جامعه، موسیقی وجودی خاص خودش را دارد.

- تعریف پرنیان از تئاتر، قبل حضور در گروه تئاتر مدرسه و بعد آن، چیست؟

قبلا زیاد به این هنر علاقه‌مند نبودم، اما بعد حضور در این گروه، به‌طور کل نگاهم به هنر تئاتر و بازیگری تغییر کرد.

- فکر می‌کنی برگزاری این‌دست جشنواره‌ها و رقابت‌ها در مدارس تا چه حد می‌تواند به پیدا‌شدن استعداد‌های هنری کمک کند؟

بی‌تردید بسیار اثرگذار است. خیلی از دوستان من اصلا با هنر بازیگری بیگانه بودند، اما با حضور یک مربی خوب توانستند در نقش خود، بهترین بازی را داشته باشند و به استعداد هنری خود پی ببرند. برای خود من هم به‌عنوان نوازنده گروه، فرصتی خوب برای کسب تجربه و محک‌زدن استعدادم در این هنر بود.

 

عسلِ جور دیگر باید دید

عسل صبح‌خیزانی دانش‌آموز سال دهم رشته ساز‌های ایرانی در نمایش «جور دیگر باید دید» نقش آرزو، دختر زورگو و قلدر مدرسه را ایفا می‌کند.

- داستان ورودت به دنیای نمایش چطور بود؟

وقتی حضور در گروه تئاتر از‌سوی معاون فرهنگی مدرسه به من و دوستم حوریا پیشنهاد شد، اولش فکر کردیم از این تئاتر‌های دم‌دستی و سطح پایین است و با اکراه قبول کردیم. اما بعد‌از چند‌جلسه فهمیدم در مدرسه هم می‌توان اجرای خوب داشت و برای دیده‌شدن به عرصه‌هایی فراتر از محیط مدرسه قدم گذاشت.

- قبل این اجرا، تئاتر کار کرده بودی؟

بله. من قبلا در آموزشگاه تئاتر، دوره‌هایی را دیده و چند‌باری در نقش‌های مختلف به روی سن رفته بودم.

- بعد تجربه بازیگری، تا چه حد به سختی و حساسیت هنر بازیگری پی بردی؟

همیشه بیرون گود که نشسته‌ای، راحت می‌توانی هر چیزی را قضاوت کنی و نظر دهی. بازیگری هم از این قاعده مستثنا نیست. من خودم در طول تمرینات مکرر و با آزمون و خطا‌های بسیار به دشواری کار بازیگری و نمایش پی بردم.

- به گفته دوستانت یکی از اثرگذارترین نقش‌ها را تو بازی کرده‌ای. فکر می‌کردی این حضور سبب شناخت و شکوفایی استعداد بازیگری‌ات شود؟

این موضوع به نقشی بر‌می‌گردد که به من داده شده بود؛ نقش آرزو یک دانش‌آموز قلدر که حرف باید حرف او باشد. در دنیای واقعی، البته نه به‌شدت کاراکتر نمایش، قلدری در شخصیت ذاتی من وجود دارد.

- آیا به ادامه هنر بازیگری فکر کرده‌ای و به‌دنبال راهی برای ادامه این مسیر به‌صورت حرفه‌ای هستی؟

بله. به احتمال زیاد در کنکور هنر شرکت می‌کنم و به انتخاب رشته‌های تئاتر و بازیگری هم فکر خواهم کرد.

- دوست داری با کدام کارگردان کار کنی؟

کار‌های رامبد جوان، شهاب حسینی و سروش صحت را خیلی دوست دارم.

- تا‌به‌حال چه تئاتر‌هایی دیده‌ای؟

خانواده من اهل هنر و موسیقی هستند. بچه که بودم، تئاتر «داشت عباسقلی‌خان پسری» را همراه خانواده تماشا کردم. تئاتر‌های «خماری» سجاد افشاریان و «اپرای شرق» که یکی از استادانم در آن نقشی داشت را هم دیده‌ام.

 

شاگرد اول‌های صحنه هنر

 

از میانه راه و بی‌هیچ تجربه به گروه پیوستم

مبینا پیروی دانش‌آموز سال یازدهم رشته طراحی طلا و جواهر در نقش راضیه یا ساناز در نیمه‌راه و بعد از مرحله استانی به گروه پیوسته است.

- چطور شد که در میانه راه وارد گروه تئاتر شدی و نقش گرفتی؟

‌بچه‌های گروه، مرحله استانی را هم پشت سر گذاشته بودند که از من برای جایگزینی نقشی که بازیگرش در گروه سرود هم حضور داشت و می‌بایست در مرحله کشوری فقط در یک گروه شرکت می‌کرد، دعوت شد. این برای من کار چندان راحتی نبود، اما قبول کردم تا در بازیگری هم استعداد خودم را محک بزنم.

- بعد‌از اول‌شدن در کشور، نظر خانواده درباره حضورت در نمایش و ادامه‌دادن این مسیر چیست؟

خانواده‌ام خیلی استقبال کردند و خوشحال شدند که توانسته‌ام در این مسیر به موفقیت برسم. آنها تشویقم کردند که این راه را ادامه بدهم.

- قبل از این در تئاتر بازی کرده بودی؟

نه تا حالا در هیچ تئاتری بازی نکرده بودم. اما همیشه در خلوت و تنهایی برای خودم نقش بازی می‌کردم و دیالوگ‌های ذهنی تخیلی می‌گفتم.

- اصلا به هنر نمایش علاقه داری و تا‌به‌حال شده که به تماشای تئاتر بروی؟

به هنر بازیگری علاقه زیادی دارم و همیشه در ذهنم بوده است روزی روی صحنه بروم و نقشی را بازی کنم. تا پیش از اجرای نقش، موقعیتی پیش نیامده بود که به تماشای تئاتر بروم، اما الان یکی از علایقم، رفتن به تئاتر و دیدن نمایش است.

- در‌صورت ادامه هنر بازیگری دوست داری با کدام هنرمندان هم‌بازی شوی؟

هم‌بازی‌شدن با خیلی از هنرمندان سینما برای من افتخار است، از‌جمله نوید محمد‌زاده، الناز شاکر‌دوست، هوتن شکیبا و ...

- به نظر تو این دست جشنواره‌ها در شکوفا‌شدن استعداد‌های پنهان نوجوانان چقدر می‌تواند کمک کند؟

بیشتر از آنچه تصور می‌شود. نوجوان‌هایی هستند که حتی خودشان هم نمی‌دانند چه استعداد‌هایی درونشان نهفته است. خود من هم فکر نمی‌کردم در نیمه‌راه یک اجرا به من نقشی داده شود و بتوانم به گفته دوستان و خانم رضایی، مربی تئاترمان، به‌خوبی از عهده اجرایش برآیم و استعدادم را در بازیگری پیدا کنم.

 

* این گزارش پنج‌شنبه ۶ دی‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۷ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44