کد خبر: ۱۱۰۸۱
۰۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۱
شرط اول پستچی بودن، امانتداری است

شرط اول پستچی بودن، امانتداری است

نامه‌رسان در مرحله اول باید انسان سالمی باشد. امانت‌داربودن نیز از ویژگی‌های اصلی و مهم یک پستچی خوب است و درنهایت دقت، سرعت و امنیت از دیگر ویژگی‌های کارمندان پست است.

شاید نخستین تصویر و خاطره بامزه تلویزیونی و سینمایی که از شغل پستچی به ذهن برسد، مربوط به مجموعه انیمیشنی «پت پستچی» باشد که داستان پت کلیفتُن، یک پستچی دوست‌داشتنی را به تصویر می‌کشید که با ماشین ون قرمز رنگ همراه گربه سیاه و سفیدش(جس) نامه‌های اهالی دهکده گرین‌دیل را به صاحبانشان می‌رساند.

شاید هم نخستین خاطره شما از پست و پستچی همراه باشد با آدرسی که همواره در ذهن بسیاری از علاقه‌مندان به کارتون در شبکه دو نقش بسته است؛ تهران، میدان آرژانتین، انتهای خیابان الوند، گروه کودک و نوجوان شبکه دوم.

آدرسی که همیشه ما را برای نوشتن نامه و فرستادن نقاشی‌هایمان به این آدرس ترغیب می‌کرد. آن روزها پستچی همان کبوتر خوش‌خبری بود که نامه‌های دوستان و خویشاوندانی را که در دیگر شهرها بودند، به ما می‌رساند.

پست همان وسیله خوب و البته کمی با تاخیر ارتباط بین افراد در شهرها بود. خیلی‌ها بر این باورند که دوران اهمیت جایگاه پست در زندگی اجتماعی رو به افول است و پست اهمیت خود را از دست داده اما اگر با ما همراه شوید و سری توی سطرهای این گزارش بچرخانید، زوایای تازه‌ای از شغل پرزحمت و سخت پستچی را لمس خواهید کرد که در تغییر دیدگاه شما تاثیر خواهد داشت.

 

یک روز پرنامه

ساعت ۶ صبح است که به سمت ناحیه ۸ پستی در بولوار وکیل‌آباد، ابتدای صدف در محله شریف مشهد حرکت می‌کنم.

موتورسیکلت‌های پارک‌شده در محوطه ورودی ساختمان، کیسه‌های رنگی بزرگی که در مقابل در ورودی روی هم قرار گرفته‌اند و توسط ماموران پست در حال انتقال به داخل ساختمان هستند، اولین تصویری است که توجه مرا به خود جلب می‌کند.

از پله‌های اتاق توزیع پایین می‌روم. چند کیسه خالی روی زمین افتاده است. چندنفری نامه‌ها و بسته‌های داخل کیسه را به روی میزها منتقل می‌کنند و دو نفر هم در حال اسکن بارکد مرسولات هستند.   

 

شرط اول در کار پستچی امانتداری است

 

صفر تا صد تفکیک

خزائی سر نامه‌رسان منطقه سجاد در دفتر پست صدف با روی باز از ما استقبال می‌کند و درخصوص نحوه ورود مرسولات پستی می‌گوید: همه مرسولات پستی در پست مرکزی در عدل خمینی تفکیک و به نواحی پستی ارسال می‌شود.

بعد از ورود مرسولات به نواحی پستی ابتدا کل نامه‌ها و مرسولات در سیستم ورودی به ناحیه موسوم به «گردون‌شمار» ثبت می‌شود تا مطابقت مرسولات با لیست‌ها مشخص شود.

سپس بسته‌ها با توجه به رنگ کیسه‌ها توسط افراد مشخص، باز و آدرس‌ها توسط چند نفر از باتجربه‌ها براساس مناطق پستی تفکیک می‌شود.

خزائی درخصوص انواع مرسوله‌ها می‌‌گوید: چهارنوع مرسوله در پست تعریف شده است. اولی ویژه که برای توزیع در اولویت قرار دارد و تا قبل از ۱۰ صبح باید توزیع شود، دومی پیشتاز، سومی سفارشی و در نهایت هم مرسوله عادی است.

او ادامه می‌دهد: هرنوع از این مرسوله‌ها در کیسه‌هایی با رنگ‌های مشخص به ناحیه ارسال می‌شوند، به‌طورمثال مرسولات ویژه در کیسه‌های قرمز رنگ، پیشتاز در کیسه‌های راه‌دار و... .

خزائی که چندین سال پستچی‌بودن را هم در کارنامه شغلی خود دارد، درخصوص شرایط دریافت هریک از مرسولات چنین توضیح می‌دهد: بسته‌های پستی با توجه به اولویت توزیع، هر روز در لیست توزیع پستچی‌ها قرار می‌گیرد و توزیع می‌شود.

در صورت نبود گیرنده موردنظر در آدرس قیدشده روی نامه، قبضی مبنی بر مراجعه صاحب نامه به اداره پست به آدرس گیرنده اصلی گذاشته می‌شود که شخص گیرنده نامه با توجه به آن، برای مرسوله‌های پیشتاز و ویژه پنج روز و برای مرسوله‌های سفارشی ۱۵ روز زمان دارد تا برای دریافت مرسوله خود به اداره پست مراجعه کند. 

در صورت مراجعه‌نکردن در زمان مقرر، مرسوله بعد از پشت‌سرگذاشتن مراحل اداری به آدرس فرستنده اصلی برگشت داده خواهد شد.

او همچنین ویژگی‌های یک نامه‌رسان را این‌طور بیان می‌کند: نامه‌رسان در مرحله اول باید انسان سالمی باشد. امانت‌داربودن نیز از ویژگی‌های اصلی و مهم یک پستچی خوب است و درنهایت دقت، سرعت و امنیت از دیگر ویژگی‌های کارمندان پست است.

 

رفع مشکل شهروندان

خزائی درخصوص مراکز پستی در سطح مشهد نیز در توضیحی می‌گوید: در مشهد چهار مکان مستقر پستی وجود دارد. پست مرکزی در عدل خمینی، اداره پست در باغ ملی‌، پست محله طلاب و پست محله صدف.

او ادامه می‌دهد: پست صدف حوزه‌های بولوار معلم و قاسم‌آباد و سیدرضی و... را دربرمی‌گیرد. 

یکی از مشکلات اصلی که همواره شهروندان به آن اشاره دارند مربوط به ساکنان محله‌های سجاد و بولوار سازمان آب است که در حوزه توزیع این ناحیه هستند.

در صورت نبود گیرنده مرسوله در این محدوده، ساکنان این محله باید به پست صدف مراجع کنند که بیشتر شهروندان از دوری مسیر و مشکلات رفت‌وآمد به این ناحیه پستی گلایه دارند که استقرار یک دفتر پست در محدوده سجاد می‌تواند بار مشکلات این اهالی را کم کند.

 

شرط اول در کار پستچی امانتداری است

 

پستچی وارد می‌شود

بعد از تفکیک نامه‌های ارسالی از پست مرکزی در دفتر پست ناحیه، این پستچی‌ها هستند که کار اصلی را که همان رساندن مرسولات به صاحبانش است، برعهده دارند.

نیروهای نامه‌رسان معمولا با موتورسیکلت در سرمای شدید یخبندان تا گرمای طاقت‌فرسای تابستان همواره به رسالت کاری خود و توجه به سرعت و دقت در کار وفادار بوده که این وفاداری به وظیفه، کار آن‌ها را در فصول سخت‌تر می‌کند.

اما حرف‌زدن درباره پست را با خزائی کوتاه می‌کنیم و برای درک بهتر شرایط سخت‌کاری پستچی‌ها در فصول مختلف سال و مشکلات آنان با یکی از پستچی‌های اداره پست صدف در یک روز کاملا معمولی و خوب همراه می‌شویم تا شرایط سخت شغلی او را لحظه به لحظه برای شما خوانندگان عزیز به تصویر بکشیم.

از او خواستیم درخصوص شغلش بگوید. جمال آذرسرشت که از سال ۱۳۸۶ پستچی است، تعریف می‌کند: بعد از بازنشسته‌شدن پدرم، به‌عنوان جایگزین او وارد اداره پست شدم و از سال ۸۶ با عشق همراه این کارم از آن واقعا لذت می‌برم، اما دیدگاه عموم مردم درخصوص پستچی‌ها بیشترین سختی را بر ما وارد می‌سازد و این دید رنج‌آور و آزاردهنده است.

با این جمله سر گلایه‌های زیادی را باز می‌کند و می‌گوید: بیشتر مردم به دلیل آگاه‌نبودن از مشکلات و مسئولیت سنگین شغل پستچی، این شغل را ساده و بی‌اهمیت می‌دانند که این نشان از آگاهی کم این دسته از شهروندان از شغل ماست.

 

مشکلات آدرس‌یابی در فصل‌های مختلف

پشت ترک موتور پستچی محله به سمت محله توزیع نامه‌هایش در چهارراه آزادشهر در حرکت هستیم.

زمین‌ها یخ زده‌اند و زمین‌خوردن با موتور پرِ از نامه، اتفاق تکراری این فصل برای تمام پستچی‌هاست

آذرسرشت حرف را به مشکلات کار و سختی‌های حرفه‌اش می‌کشاند و می‌گوید: در مهر واقعا هوا خوب است و از نظر فصلی با مشکلات کمی روبه‌رو هستیم، اما باید زمستان همراه ما باشید تا ببینید وقتی برف شدید نشان از کوچه‌هایی می‌دهدکه هیچ عابری هنوز از آن عبور نکرده چطور مجبوریم نامه‌ها را به مقصد برسانیم.

زمین‌ها یخ زده‌اند و زمین‌خوردن با موتور پرِ از نامه، اتفاق تکراری این فصل برای تمام پستچی‌هاست.

انتظار چند دقیقه‌ای در سرمای سوزان برای رسیدن گیرنده نامه به مقابل درِ خانه و پوشیدن لباس مناسب، نبود صندوق در مقابل درِ خانه‌ها، مشخص نبودن واحدها در آپارتمان‌های امروزی و آدرس‌های غلطی که به هیچ مقصودی نمی‌رسد، فقط قسمتی از مسائل سخت و آزاردهنده شغل ماست.

 

پستچی بودن، شغل سختی است

آذرسرشت که با مهارت خاص و رعایت کامل قوانین رانندگی حرکت می‌کند، ابتدای امامت بعد از تحویل بسته پستی به گیرنده حرف را به شرایط شغلی‌اش می‌برد و می‌گوید: با وجود همه این سختی‌ها هنگامی‌که می‌بینیم یک کارمند بانک در محیط مناسب و به‌دور از سرماوگرما، پشت میز نشسته و فقط به دلیل برخورد با ارباب‌رجوع در لیست مشاغل سخت و زیان‌آور قرار دارد.

اما پستچی‌ها باوجود مشکلات گوناگون، نامشان در لیست مشاغل سهل نوشته می‌شود، واقعا دلمان می‌گیرد.

گرمازدگی، سوختگی پوست صورت، سینوزیت، سرماخوردگی، زخم‌های دائمی روی بدن و... در کنار برخورد روزانه با حداقل ۲۰۰ شهروند و آدرس پستی هم نتوانسته مسئولان را برای اضافه‌کردن این شغل به مشاغل سخت مجاب کند.

او ادامه می‌دهد: مسئولان به فکر امکانات رفاهی نامه‌رسان‌ها نیستند، در گذشته حداقل در زمستان گرمکن‌ها یا بادگیرهایی به ماموران پست می‌دادند که متاسفانه چندسالی است این حداقل هم به فراموشی سپرده شده. این یعنی ما باید لباس و کلاه ایمنی که جزو وسایل کاری یک پستچی محسوب می‌شود را خودمان تهیه کنیم حتی موتورهای توزیع را.

اینجا که می‌رسد گلایه‌های زیادی بغض می‌شوند و تعریف می‌کند: چند سال پیش موتورهایی را به‌صورت قسطی در اختیار پستچی‌ها قرار دادند که دوماه بعد از تحویل به دلیل کیفیت پایین بدون استفاده ماند و بعدها معلوم شد شرکت سازنده ورشکست کرده و با زیرکی توانسته پول این موتورها را با این روش از این قشر زحمتکش نقد کند.

شرط اول امانتداری است

هنوز ساعت‌ به نیمه روز نرسیده و ما یعنی من و عکاس، همچنان با او و مشکلاتش همراه هستیم که از او درخصوص شیرین‌ترین لحظات کاری‌اش می‌پرسم. آذرسرشت شیرین‌ترین لحظه‌ها را وقتی می‌داند که مرسوله یا نامه‌ای را به دست منتظرش می‌رساند و او را شاد می‌کند.

او می‌گوید: چند سال پیش کیف یکی از هم‌محله‌ای‌ها را دزدیده بودند که پول و تمام مدارک شخصی حتی سند ماشینش هم داخل آن بود. پول را برده بودند اما بعد از چندوقت مدارک داخل کیف را در صندوق پست انداخته بودند.

هنگام تخلیه صندوق پست محله، مدارک را دیدم و به دنبال صاحب این مدارک گشتم و باسختی زیاد توانستم آن را به دست صاحبش برسانم.

شادی این هم‌محله‌ای هنگام تحویل مدارکش هیچ‌گاه از خاطرم نمی‌رود و تا حالا که با شما حرف می‌زنم این یکی از بهترین خاطره‌ها در زندگی من بوده است.

 

گفتم مدارک ارائه کنید اما بازخواست شدم

حالا مقابل آدرسی هستیم که ناچاریم به دلیل نبودن گیرنده نامه،گزارش بنویسیم و قبض مراجعه به پست صادر کنیم که دوباره حرف خاطره‌ها کلمه‌ها را به گفتن ردیف می‌کند و آذرسرشت ادامه می‌دهد: تحویل کارت سوخت به صاحب کارت و دریافت رسید از جمله کارهای مهم در شغل ماست که باید همراه با رویت مدارک شناسایی مالک توسط پستچی به او تحویل داده شود.

اما یادم هست هنگامی‌که برای تحویل یکی از کارت‌های سوخت در منطقه ۱۱ از مالک درخواست مدارک شناسایی کردم او با ممانعت از ارائه مدارک به دلیل شغل نظامی که داشت کارت را از دست من چنگ زد و بین ما درگیری شد که با وساطت اهالی محله کارت پس گرفته شد.

همین شخص فردای آن روز در پست صدف شکایتی از من تنظیم و به مدیر ارائه کرد. با وجود اینکه حق با من بود و هیچ‌گونه کوتاهی در وظیفه‌ام انجام نداده بودم اما هیچ‌گونه حمایتی از من نشد و بازخواست شدم و حق را به این هم‌محله‌ای دادند که تحمل این موضوع واقعا برای من سخت بود.

 

نوع نگاه برخی از شهروندان به پستچی واقعا زننده است

پستچی محله ما که در همه آدرس‌ها با گیرندگان برخورد خوب و صمیمانه‌ای دارد. درخصوص نوع برخورد شهروندان در محله هم می‌گوید: بسیاری از شهروندان شرایط شغلی ما را درک کرده و منطقی برخورد می‌کنند ولی بعضی از مردم ناملایماتی به ما دارند، البته درمقایسه با گذشته برخوردها خیلی بهتر شده است.

نوع نگاه برخی از شهروندان به پستچی واقعا زننده است. من از ابتدای خدمتم در محدوده امامت به‌سمت میدان امام علی(ع) پستچی بوده‌ام و بیشتر اهالی مرا می‌شناسند و برخوردها بسیار خوب است و این بهترین اتفاق در این شغل است.

 

با وجود سختی‌های این کار، آن را انتخاب کرده‌ام

حالا ساعت از ۱۱ گذشته و هنوز هشت آدرس دیگر مانده است. این یعنی من که پشت سر پستچی محله نشسته‌ام، واقعا خسته شده‌ام، اما او همچنان با صبوری خاص خودش کار می‌کند.

وقتی با او از خستگی کار می‌گویم، درحالی‌که لبخندی به لب دارد، جواب می‌دهد: هر شغلی مشکلات و سختی‌های خودش را دارد. من با وجود سختی‌های این کار، آن را انتخاب کرده‌ام و به شغلم افتخار می‌کنم.

این پستچی مهربان محله حرف را به آخر که می‌برد، تنها می‌گوید: از مسئولان می‌خواهم توجه بیشتری به این شغل داشته باشند و تجهیزات بهتر و مناسب‌تری در اختیار ما قرار دهند.

همچنین امیدوارم در مورد سخت‌بودن شغل ما تجدیدنظر کنند و با چشم دیگری این شغل و سختی‌های آن را ببینند. 

 

* این گزارش پنج شنبه، ۱۷ مهر ۹۲ در شماره ۷۳ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44