کارمند

نامه‌هایی که گیرنده و فرستنده یک خانه بود!
مهدی رأفتی‌زاده، پستچی محله المهدی می‌گوید: نامه‌هایی داشتم که فرستنده و گیرنده نامه یک خانه بوده است. به‌عنوان مثال زوجی بودند که نمی‌توانستند حرفشان را رودررو بیان کنند، فرستنده نامه، آقا بوده، گیرنده هم خانمش.
مددکارِ کارراه‌انداز شهرداری منطقه ۳
محمدحسین حاتمی می‌گوید: همیشه سعیم بر این بوده که با افرادی که مراجعه می‌کنند، به‌درستی برخورد کنم و تا حد امکان تا حصول نتیجه کار، ارباب‌رجوع را همراهی می‌کنم.
پستچی‌ قدیمی قاسم‌آباد معتقد است هنوز نامه‌نگاری رواج دارد
سیداسماعیل جعفریان از قدیمی‌های پست مشهد است. از نظر او برخلاف تصور عموم مردم، پیشرفت تکنولوژی و ابزار‌های ارتباطی، کار پست را کم نکرده و هنوز هم نامه‌نگاری بین مردم رواج دارد.
نخستین نظام‌نامه گفت‌وشنود مشهدی‌ها
دارنده یک دستگاه تلفون، می‌تواند بدون حرکت و صدمه از باران و پیمودن راه‌های دور و اتلاف عمر عزیز، از نقاط مختلفه استعلام نموده؛ مثلا با ۱۰ نقطه که هر نقطه تا نقطه دیگر نیم‌فرسخ مسافت دارد.
سیدعباس حسینی، دو سال اسیر اما مفقودالاثر بود
«سیدعباس حسینی» در هنگـامی که قطعنامه صلح بین ایران و عراق به امضا درآمده بود، در عملیات مرصاد اسیر و دو سال به عنوان اسیری مفقودالاثر در یکی از اردوگاه‌های عراق محبوس می‌شود.
هفت ماه شانه به شانه شهید کاوه جنگیدیم
صفرعلی ایوبی، یکی از رزمندگان دفاع مقدس است که امروز در جایگاه کارمند انبار و اموال شهرداری منطقه ۹ به خدمتگزاری مشغول است.
همه کارکنان شهرداری بی‌بی منور خدیوی‌فر را مادر صدا می‌کردند
بی‌بی‌منور می‌گوید: سال‌هایی که در شهرداری قاسم‌آباد بودم، هنوز ابتدای شکل‌گیری قاسم‌آباد بود و پشت در واحد تحریرات مردمی که کار ساخت‌وساز داشتند، صف می‌بستند. شهردار بیشتر مهمان داشت و در ساختمان شهرداری رفت‌وآمد زیاد بود. دخترهایی که همکار من بودند، جوان بودند و من آن زمان چهارپنج کارمند در محل کارم داشتم که همه فرزندانم بودند و هستند. یک روزهایی می‌گفتند امروز باید بمانید، دخترها به من نگاهی می‌کردند و می‌گفتند مادر ما را تنها نگذار. آن زمان پاسبان و کارگر و پاکبان و... در شهرداری رفت‌وآمد می‌کردند. می‌گفتم من می‌مانم. سرپرستمان آقای عامریون می‌گفت تو با چهار فرزند نمی‌خواهد بمانی، برو به زندگی‌ات برس.