مسجد عباسبنعلی (ع) در خیابان یاران۹ پایگاهی برای همسایههای این کوچه است. آنها درکنار اینکه سالهاست یکدیگر را میشناسند، در کارهای فرهنگی محلهشان مشارکت میکنند و مرکز کارشان در مسجد است.
در دیدار یازدهم شهرآرامحله بهسراغ همسایههای خیابان یاران۹ در محله هفدهشهریور رفتیم؛ محلهای قدیمی و اصیل که همسایهها سالهاست در آن بهخاطر فعالیتهای فرهنگی با هم درارتباط هستند.
نرجس طالبیآشوری سیوهفتساله در محله هفده شهریور به دنیا آمده و بزرگ شده است. خانوادهاش سالهاست که میزبان زائران پیاده دهه آخر صفر در منزلشان هستند. او هم که در چنین فضایی بزرگ شده، با کار فرهنگی غریبه نیست. همسایهها طالبی را بیشتر با ادامه فامیلش یعنی «آشوری» صدا میزنند. بانویی که هرکاری از دستش بربیاید برای اهالی انجام میدهد و درِ خانهاش به روی همه باز است.
نرجسخانم که مانند یک خواهر بزرگتر و دلسوز پای کار اهالی محلهاش است، سالهاست عضو شورای اجتماعی محله و نیز بسیج مسجد است و موضوعات مختلفی را برای رفاه بیشتر مردم محلهاش دنبال کرده است.
او که با همین کارهای عامالمنفعه، سرش را حسابی شلوغ کرده است، با خنده میگوید: اگر روزی ۸ تا ۱۰ ساعت کار نکنم انگار گمکردهای دارم. از اینکه برای مردم محلهاش فعالیت میکند، انرژی و حس خوبی دارد؛ «از ما تنها یک اسم باقی میماند. چه بهتر اینکه همسایهها و اهالی محله مرا بهعنوان فردی که خیرخواه محله بوده است، یاد کنند.»
نرجسخانم، اعظم حسنخانی را که فرمانده پایگاه مسجد عباسبنعلی (ع) است، بهعنوان همسایهای فعال معرفی میکند. عمر آشنایی آنها بیشتر از ۱۰ سال است. اعظمخانم حسنخانی بعد از آمدنش به محله هفدهشهریور با نرجسخانم آشنا شده است و در فعالیتهای مسجد دوشادوش هم کار کردهاند.
اعظمخانم با اشارهبه اینکه راهانداختن کار یک مؤمن ثواب دارد، صحبتهای دوست و همسایه قدیمیاش را کامل میکند. او ادامه میدهد: همسایهها در این کوچه و حتی محله یک حسن دارند، آن هم اینکه به گرهگشایی از کار اهالی میپردازند. ما بهاتفاق خانم آشوری سالهاست که برای تهیه جهیزیه، سیسمونی، تهیه و توزیع بسته معیشتی، خرج درمان بیماران، معرفی دختر و پسر برای امر ازدواج و... فعالیت میکنیم.
آنها معتقدند نباید فردی که برای برآوردهشدن نیازش به آنها مراجعه کرده است، دست خالی برگردد؛ به همیندلیل در حد توانشان برای رفع مشکلش تلاش میکنند. بارها برایش پیش آمده است که به فکرش رسیده از این محله برود، اما شور و همدلی که بین اهالی محله بوده، او را از رفتن پشیمان کرده است.
نجمه دایی دههشصتی است. هجدهسال است در این محله سکونت دارد. هنگامیکه صحبت را شروع میکند، آنقدر گرم و صمیمی است که انگار سالهاست یکدیگر را میشناسیم. اعظمخانم حسنخانی، دایی را بهعنوان بانوی بسیجی و جهادگر میشناسد و به ما معرفی میکند.
نجمه خانم از آن دست بسیجیانی است که در کارهای خیر و جهادی پیشقدم است. خودش میگوید: علاقه زیادم به کارهای فرهنگی و جهادی، من را بهسمت بسیج سوق داد. با کمک سایر همسایهها و بسیجیان به مناسبتهای مختلف برای دختران و بانوان محله، برنامههایی مانند اردوی زیارتی، میز خدمت، میز مشاوره، بازارچههای فروش محصولات بانوان و... را در مسجد محله برپا کردهایم.
او شور و اشتیاقی را که بین بانوان محله است، یکی از انگیزههای مهم برای ادامه خدمت به آنها میداند. دایی جمع گرم و صمیمانه همسایه را دلیلی برای ماندنش در محله میداند.
* این گزارش سهشنبه ۲۰ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۳ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.