وارد باشگاه میشوم، خیلی جدی و مصمم در حال تمرین دادن به ورزشکاران خردسال و نوجوان است. گوشهای میایستم تا تمرین تمام شود. بعد از پایان کلاس، همزمان با وقت استراحتش، گفتگو را شروع میکنم.
همانطور که از یک ورزشکار توقع میرود، پرانرژی و بانشاط صحبت میکند. او ۱۴سال پیش تکواندو را شروع کرده است.
با علاقه زیادی که به این ورزش دارد، تقریبا بعد از دو سال تمرین یعنی سال۷۹ نخستین عنوان قهرمانی جوانان در استان و نایبقهرمانی مسابقات کشوری نیروهای مقاومت بسیج را کسب میکند.
برای او که مقام سوم مسابقات قهرمانی کشور در سال۹۱ را در کارنامه ورزشی خود دارد، بهیادآوردن تمام عناوین و افتخارات مختلف قهرمانیاش کمی سخت است. با رضا نوروزی ساکن محله کوشش مشهد گپی میزنیم تا ریزودرشت خاطرات این ورزشکار جوان محلهمان را از زبان خودش بشنویم.
شاید ورود این ورزشکار فعال به زمین مبارزه برای کسانی که بهتازگی این رشته را انتخاب کردهاند، جالب باشد.
نوروزی حضور در کلاسهای استادحسن خداپرست را که نخستین مربی او بوده، جزو خاطرات ماندگارش میداند
میگوید: نخستینبار، در تمرینهای کاراته شرکت کردم، اما این رشته من را راضی نکرد، بنابراین بعد از مدتی به کونگفو رو آوردم.
زمان زیادی از تمرین در این رشته نگذشته بود که اتفاقی، در سالن ورزشی شهرداری خیابان کوشش با رشته تکواندو آشنا شدم.
او ادامه میدهد: تکنیکهای تهاجمی، ضربه و حرکتهای متنوع پا در این رشته، نیروی فکر و خلاقیت را افزایش میدهد؛ همین عامل علاقهام به تکواندو را روزبهروز افزایش داد.
نوروزی حضور در کلاسهای تمرین استادحسن خداپرست را که نخستین مربی او بوده، جزو خاطرات ماندگار خود میداند.
او میافزاید: روزهای نخست که باید کمربند سفید میبستم، با علاقه فنون مختلف را دنبال میکردم؛ گرچه اولین ضربه «دیچاگی» حریف، من را نقش بر زمین و دچار آسیبدیدگیام کرد، هیچوقت آتش اشتیاق فراگیری تکواندو در دل من سرد نشد.
ورزشکار جوان محله کوشش به موضوعی اشاره میکند که یاد ضربالمثل «هرچه از دوست رسد نیکوست» میافتم. او با لبخندی میگوید: اولین ضربه را از یکی از صمیمیترین دوستانم خوردم.
مهدی پیرزاد، دوست صمیمی و همباشگاهیام، از ابتدا اصول اولیه این رشته را در کنار تمرینهای استادحسن خداپرست، دوستانه به من آموزش داد و هنوز هم با هم رفاقت داریم.
در این گفتگو رضا از راه پرفرازونشیب خود برای رسیدن به قهرمانی میگوید، از مصدومیتها و شکستگیهایی که مشکلات زیادی برایش به وجود آورده و تمرینهای سخت مسابقات متعددی که او را برای شرکت در رقابتها و کسب عناوین قهرمانی یاری رسانده است.
او توکل بر خدا و علاقه قلبی در کنار تلاش، تمرین و در یک جمله «صرف کردن فعل خواستن» را مهمترین علت موفقیتش در این رشته ورزشی میداند.
او هم مثل همه ورزشکاران آرزوی حضور در تیم ملی و مسابقات جهانی را در سر میپروراند.
ورزش، علاوه بر درآمدزایی جزو مهمی از زندگی رضا نوروزی است. فعالیت او در سایر رشتههای ورزشی مانند هندبال، شنا و بدنسازی که روزهای غیرتکواندویی را شامل میشوند، زندگی ورزشی او را رقم زده است.
به گفته وی به دلیل برنامهریزیهای خوبی که برای مسابقات میشود، میتوان ورزش را در کنار کارهای دیگر بهراحتی ادامه داد به طوریکه ورزشکار محله ما هم قصد دارد ادامه تحصیل بدهد.
کمکمربی جوان باشگاه ورزشی ذوالفقار، استاد هریوندی را بهترین الگوی ورزشیاش معرفی میکند؛ دلیل آن را هم توجه و پیگیری فراوان هریوندی برای پیشرفت هنرجویان بیان میکند.
این کمکمربی، ورزشکاربودن را بسیار آسانتر از مربیبودن میداند و میگوید: ورزشکار باید هنگام مسابقه خلاقیت داشته باشد، اما مربی باید با برنامه بلندمدت و از قبل تعیینشده در همه تمرینات هنرآموزانش حضور یابد و استعدادهای آنها را شناسایی و به پیشرفت آنان کمک کند.
او ادامه میدهد: مسابقات، اردوهای تمرینی و استرس زیاد، مربیگری را سختتر میکند.
تکواندوکار محله ما گریزی به روزهای سختی میزند که بهدلیل فشار زیاد تمرینها قصد داشته تکواندو را برای همیشه کنار بگذارد.
او با اشاره به یکی از همین روزها بیان میکند: دو سال پیش، باوجود آسیبدیدگی جدی از ناحیه آرنج، بازهم در تمرینات لیگ کشوری مسابقات نقش جهان حاضر شدم. او از آن روزهای طاقتفرسا یاد میکند و اینکه هر شب نخستین ورزشکاری بوده که بر تشک تمرین «خانه تکواندو» پا میگذاشته است.
با اینکه نتایج آن دوره از مسابقات تیمی، ارزیابی شد و نوروزی نتوانست به مراحل بعدی صعود کند، چند برد در وزن اول، آن روزها را شیرینترین خاطرات زندگی و در ذهنش ثبت کرده است.
موفقیت در هر کاری به پشتگرمی و حمایت نیاز دارد، برای ورزشکار، خانواده بهترین حامی است.
نوروزی با اشاره به این نکته میافزاید: در زمان مصدومیتها و خستگیهای حاصل از تمرین، این خانواده ام بودند که با حمایتها و تشویقهایشان انرژی دوباره برای مبارزه را در من به وجود میآوردند.
* این گزارش سه شنبه، یک مرداد ۹۲ در شماره ۶۲ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.