کد خبر: ۹۷۷۲
۰۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰

نگار علی‌محمدی قهرمان مسابقات تکواندوی کشوری است

نگار علی‌محمدی دختر ورزشکاری است که در رشته تکواندو فعالیت دارد و سابقه قهرمانی مسابقات استانی و کشوری را دارد.

خادمی| وقتی صحبت از سلامتی می‌شود، پای ورزش هم به میان می‌آید؛ ورزشی که نه سن‌وسال می‌شناسد و نه زن و مرد.

در دنیای بی‌تحرکی‌ها و ده‌ها بیماری حاصل از کندی و کاهلی، ورزش دری است به سوی سلامتی و چه خوب می‌شد اگر همه جوان‌ها به‌جای بازی‌های رایانه‌ای، راهی سالن‌های ورزشی می‌شدند و دنیایی پر از نشاط برای خود می‌ساختند؛ دنیایی به‌دور از دود سیگار و مواد مخدر.

اما وقتی صحبت از ورزش می‌شود، آن هم ورزش کاراته، ذهن بیشتر متوجه ورزشکاران پسر می‌شود درحالی‌که امروز قرار است پای صحبت یکی از دختران کاراته‌کار بنشینیم.

 

برشی از زندگی نگار

شیرین‌زبانی کودکانه‌اش بیشتر به سمت او جذبم می‌کند؛ آن‌قدر که گاهی فراموش می‌کنم از حرف‌هایش یادداشت‌برداری کنم. خودش را این‌گونه برایم معرفی می‌کند: نگار علی‌محمدی هستم. متولد۱۴اسفند۱۳۸۰ کلاس پنجم دبستان «غنچه». زیاد اهل صحبت‌کردن نیست و انگار کمی دستپاچه شده است.

همین باعث می‌شود برای شنیدن صدای قشنگش، من بیشتر حرف بزنم. می‌خواهم بدانم با این سن‌وسال کم، تکواندو را از چه زمانی آغاز کرده، با لبخند می‌گوید: تکواندو را از کلاس دوم شروع کردم.

پدرم رزمی‌کار بود وبه من گفت اگر دوست داری، تو هم می‌توانی سراغ ورزش بروی. وقتی یکی دو جلسه رفتم خوشم آمد و بعد از رفتن من، خواهرم هم به این ورزش مشغول شد.

نگار می‌گوید: ابتدا از کانون فلسطین و زیرنظر استاد سلطانی شروع کردم و حالا هم در باشگاه ایران زمین زیر نظر همین استاد تمرین می‌کنم.

 

مقام اول کشوری حس خوبی بود

قهرمان کوچک محله ما پس از مکث کوتاهی از مقام‌هایش برایمان می‌گوید: امسال کمربند مشکی گرفتم و قبل از این سه بار در مسابقات استانی مقام دوم را از آن خود کردم، علاوه‌بر اینها توانستم یک مقام کشوری هم در تکواندو به دست بیاورم. با هیجان خاصی ادامه می‌دهد: گرفتن مدال طلا و مقام اول کشوری احساس خوبی بود و خیلی خوشحالم کرد.

امسال کمربند مشکی گرفتم و قبل از این سه بار در مسابقات استانی مقام دوم را از آن خود کردم

  

چراتکواندو؟

آن‌قدر با عشق از تکواندو حرف می‌زند که دوست دارم بدانم علاقه‌اش به تکواندو از کجا ریشه گرفته. او می‌گوید: در دوره و زمانه امروز دختر‌ها نمی‌توانند در خیابان راحت قدم بردارند.

وقتی یکی‌دو جلسه به کلاس آموزشی تکواندو رفتم خیلی به آن علاقه‌مند شدم؛ چون دیدم با یادگرفتن این ورزش می‌توانم از خودم دفاع کنم. با لبخند صحبتش را دنبال می‌کند: از آن زمان احساس قدرت بیشتری می‌کنم.

البته نگار نقش پدر و مادرش را پررنگ‌تر از نقش خودش در انتخاب این ورزش و قهرمانی در آن عنوان می‌کند و آنها را بهترین مشوق‌هایش می‌داند.   

 

درس، مهم‌تر از ورزش

موفقیت‌های درسی نگار تیر اولویت‌هایش را در زندگی به سمت علم نشانه می‌گیرد تا جایی‌که طبق گفته‌های خودش، درس در زندگی برایش از ورزش مهم‌تر است. قاطعانه می‌گوید: اگر خوب درس بخوانم، می‌توانم خوب ورزش کنم.

البته نگار علی‌محمدی آینده را نیز از یاد نمی‌برد و بادبادک آرزو‌هایش را در افق‌های دور‌تر به پرواز درمی‌آورد: دوست دارم در تکواندو به درجه مربیگری برسم. در درس نیز اگر خدا بخواهد یک پرستار خوب یا یک مهندس موفق خواهم شد.   

 

نگار علی‌محمدی قهرمان مسابقات تکواندوی کشوری است

 

ورزش استرسم را کم می‌کند

صحبت‌هایمان حسابی گل انداخته؛ نوع نگاهش به زندگی، ورزش و درس او را کامل‌تر از سنش به تصویر می‌کشد؛ آن‌قدر که به خودت اجازه داشتن رفتاری کودکانه با او را نمی‌دهی. قهرمان محله طالقانی به تأثیر ورزش در زندگی‌اش اشاره می‌کند و می‌گوید: ورزش، استرسم را کم و فکرم را باز می‌کند و کمکم می‌کند که بهتر درس بخوانم.   

 

نقش محله

حرف از محله که به میان می‌آید، غم را از صحبت‌هایش می‌توان احساس کرد: در محله ما هیچ‌کس تکواندو کار نمی‌کند و ما حتی یک باشگاه تکواندو در محله نداریم.

باز چرا‌ها و اگر‌ها به ذهنم هجوم می‌آورد و استعداد‌های بالقوه‌ای را مجسم می‌کنم که به‌علت نبودن امکانات، هرگز مجال به فعلیت‌رسیدن را پیدا نمی‌کنند.    

 

تلخ و شیرین

تاروپود زندگی با خاطرات تلخ و شیرین گره خورده، اما نگار ما به قول خودش خوشبختانه تابه‌حال خاطره تلخی نداشته و از شیرین‌ترین خاطراتش این‌گونه یاد می‌کند: در برخی مسابقات، استادم از داوران بود و حضور ایشان به من انگیزه می‌داد و کمک می‌کرد تا بهتر مسابقه بدهم.   

 

موفقیت برای همه

صحبت‌هایش را با آرزویی زیبا برای خود و هم‌سالانش و همچنین قدر‌شناسی از استادش به پایان می‌برد: می‌خواهم در درس و ورزش موفق باشم و هم‌سن‌وسالانم نیز با مشکلات درسی مواجه نشوند و به هرچه که می‌خواهند برسند. همچنین از استادم که همیشه و همه‌جا همراه من بوده تشکر می‌کنم.

* این گزارش چهارشنبه، یک آبان ۹۲ در شماره ۷۵ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.  

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44