
طاهره دررودی| میگوید: آنقدر پرتلاش و پرانرژی بودم که خودم هم باورم نمیشود در سالهای کودکی و نوجوانی این همه موفقیت در زمینههای مختلف کسب کرده باشم.
از موفقیت در تحصیل گرفته تا پرداختن به هنر، ورزش و حضور فعال در برنامههای فرهنگی مدرسه.
فکر میکنم آنسالها دانشآموز خاصی بودم و نمیتوانستم یکجا بنشینم البته ناگفته نماند که همه اینها را هم مرهون زحمات پدر و مادرم هستم که مرا در این زمینهها تشویق کردند و من نیز روزبهروز به استعدادهایم در همه این موارد پی بردم.
حالا از خداوند برای دادن این استعدادها به من و از پدر و مادرم برای پرورش آن شاکر و سپاسگزارم.
سحر شفیعی را در خانهاش که در یکی از فرعیهای خیابان دادگر در محله تربیت مشهد است با قراری از پیش تعیین شده ملاقات میکنم.
او که حالا ۲۲ساله و دانشجوی رشته بیوشیمیاست به گفته خودش هفتسالی است که به منطقه۱۱ نقل مکان کرده و هممحلهای ما شده است. سحر در ادامه میگوید که یک خواهر و یک برادر بیشتر ندارد و از داشتههای این دنیا پدر و مادری مهربان دارد که هر دو بازنشسته آموزشوپرورش هستند و همین برایش کافی است.
سحر شفیعی در یادآوری خاطرات کودکیاش ادامه میدهد: پدرم و مادرم در سرنوشت من و انتخاب راهم که ایفای نقش بر روی صحنه تئاتر و بازیگری است بسیار تاثیرگذار بودند و فکر میکنم اگر آن دو فرشته را نداشتم هرگز نمیتوانستم در زندگیام این همه موفقیت کسب کنم.
سحر کار حرفهای را از ۱۰سالگی آغاز کرده و با تئاتر «ق مثل قانون» برای نخستین بار بر روی صحنه رفته است.
سحر کار حرفهای را از ۱۰سالگی آغاز کرده و با تئاتر «ق مثل قانون» برای نخستین بار بر روی صحنه رفته است
او ادامه میدهد: در همین نمایش بود که در جشنواره تئاتر کودکان که در زاهدان برگزار میشد مقام اول بازیگری را کسب کردم.
وقتی از او میپرسم که چگونه به این رشته علاقهمند شدی، در پاسخ به سوالم میگوید: پدرم به سینما بسیار علاقهمند است و مادرم نیز قبل از ازدواج و هنگام تحصیل، در تئاتر بازی میکرد به همین خاطر از همان کودکی هر وقت که آنها به سینما میرفتند من را هم با خود میبردند، همین مسئله باعث علاقه من به سینما و بازیگری شد.
راستش را بخواهید تا آنجایی که یادم میآید در خانه ما همیشه حرف و بحث سینما بود؛ بنابراین با تشویق پدرم از کلاس اول دبستان در کلاسهای آموزش بازیگری ثبتنام کردم و بعد از آن در مدرسه هم در تئاترهای دانشآموزی همیشه نقش اول را ایفا میکردم.
شفیعی که حالا در ادامه بازگویی خاطراتش برگشته بهسالهای اوج موفقیتش در درسها و کار حرفهایاش، میگوید: همیشه دوست داشتم اول باشم به همین خاطر در دوران دبستان با ایفای نقش در یکی از تئاترهای دانشآموزی مقام اول بازیگری استان خراسان رضوی را بهدست آوردم و بعد از آن ازسالهای اول راهنمایی تا سوم راهنمایی با ایفای نقش در تئاترهای مناسبتی و با حضور در جشنوارهها مقام اول را کسب میکردم.
آنسالها علاوه بر فعالیت در تئاتر، فعالیتهای ورزشی هم داشتم و در تیم ورزشی مدرسه هم عضو بودم حتی در فعالیتهای فرهنگی مدرسه هم شرکت میکردم و در مدرسه دانشآموز پرتلاشی بودم که هیچوقت احساس خستگی نمیکردم. او ادامه میدهد: پدرم علاوه بر کار تئاتر به درسم هم اهمیت میداد به همین دلیل تاسال سوم راهنمایی معدلم کمتر از ۱۹ نبود.
گاهی هم اگر تئاتر مانع از درس خواندنم میشد پدرم میگفت که اگر افت تحصیلی پیدا کنم دیگر اجازه نمیدهد به بازیگری ادامه بدهم. برای همین علاوه بر بازیگری به درسهایم هم میرسیدم تا از این هنر که مورد علاقهام بود دور نشوم.
او در ادامه میگوید: سال سوم دبیرستان برای نخستین بار در تجربه بازیگریام مقام سوم را کسب کردم و خیلی ناراحت شدم، اما پدرم با این جمله که «هنر نسبی و سلیقهای است» دلداریام داد.
تا اینکه بعد از آن بازی در تئاتر را کنار گذاشتم زیرا میخواستم برای حضور در کنکور سراسری آماده شوم علاوه بر این در همانسال از طریق حج دانشآموزی به زیارت خانه خدا مشرف شدم بنابراین نمیتوانستم در جشنوارههای کشوری و استانی که همزمان با تشرفم به سفر حج بود شرکت کنم.
او که حالا دانشجوی رشته بیوشیمی است ادامه میدهد: ترم سوم دانشگاه بودم که دوباره فعالیتهایم را در زمینه هنر شروع کردم.
با دیدن فراخوانی از طرف صداوسیما که برای تولید یکی از برنامههای تلویزیونی به نام «زرنگ و یکرنگ» که یک نمایش عروسکی بود با توجه به کسب مقام کشوری در زمینه بازیگری تست عروسکگردانی دادم و همانجا قبول شدم.
سحر شفیعی که حالا عروسکگردانی در برنامههای تلویزیونی را هم در کارنامه فعالیتهایش دارد ادامه میدهد: همانجا بود که متوجه شدم برنامهای دیگر به نام «شهر کودک» در تلویزیون مشهد در حال کلید خوردن است و نیاز به عروسکگردان دارد.
از آنجایی که این تجربه را در کار قبلی کسب کرده بودم در تست این برنامه نیز به عنوان عروسکگردان قبول شدم، اما چون ضبط این برنامه به دلیل نداشتن مجری مناسب، مدام عقب میافتاد در آخر با پیشنهاد یکی از عوامل، خودم ایفاگر نقش مجری این برنامه شدم.
برنامهای که ۵۲قسمت داشت و به مناسبتهای مختلف برای کودکان با جنبههای آموزشی به اجرا در میآمد. سحر ادامه میدهد: بازیگران این مجموعه چند عروسک بودند و نقش مجری را هم خودم برعهده گرفتم.
او که حالا تجربه بازی در یک نقش کوتاه در فیلم بلند «تابستان طولانی» ساخته «داوود رحمانی» را دارد هماکنون نیز در تست بازیگری سریال تلویزیونی «تلخ و شیرین» قبول شده است.
سحر تجربه بازی در یک نقش کوتاه در فیلم بلند «تابستان طولانی» ساخته «داوود رحمانی» را دارد
شفیعی در ادامه میگوید: فصل اول این سریال که در تلویزیون مشهد در حال ضبط است آغاز شده و من یکی از نقشهای آن را به عهده دارم.
وقتی از او درباره همزمانی کار بازیگری و درس خواندن در رشته بیوشیمی میپرسم میگوید:همه برنامههایم تقریبا منظم است و سعی میکنم از هیچکدام آن عقب نیفتم، اما با این حال از تمامی دوستان و اساتیدم که در این لحظهها با من همکاری میکنند متشکرم زیرا اگر کمک آنها نبود شاید نمیتوانستم علاوه بر درس به فعالیتهای هنریام نیز بپردازم.
سحر شفیعی با بازیگری احساس آرامش میکند و به این حرفه علاقهمند است، او فکر میکند که راه خود را در زندگی پیدا کرده و میتواند علاوه بر تحصیل در رشته بیوشیمی به کار حرفهای در زمینه بازیگری هم بپردازد، اما چیزی که او را کمینگران میکند فضای کار هنری در مشهد است.
او در این زمینه میگوید: علاوه بر همه مشکلات احساس میکنم که فضا برای پیشرفت و بالا رفتن از پلههای ترقی بسیار سخت است.
او که ترجیح میدهد برای ادامه کار بازیگری به تهران برود، میگوید: خوشبختانه خانوادهام من را تا به حال حمایت کردهاند و بعد از این هم حمایت میکنند، اما مسئله مهم دیگر این است که ما در سطح محلههایمان فضاهای فرهنگی کم داریم مثلا در این منطقهبه جز پارک ملت و مجتمع امامرضا(ع) فضای دیگری که بتوان در آن فعالیت هنری داشت وجود ندارد،ای کاش حداقل یک کانون پرورش فکری کودکان در منطقهما بود.
* این گزارش پنج شنبه، ۲۶ اردیبهشت ۹۲ در شماره ۵۴ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.