هریک از پیامبران الهی زمانی که در راه رسالت و تبلیغ آیین خود دچار مشکل یا مخالفتی میشدند، با نشان دادن کارهایی خارقالعاده به نام معجزه، مخالفان خود را موافق و همراه میکردند. پیامبر گرامی ما نیز که آورنده دین اسلام است، معجزات زیادی آورده است که امروز اثری از آنها نیست. یکی از این معجزات قرآن است.
معجزهای که بعد از گذشت ۱۴قرن، موجود و پایدار است. هنوز هم بسیاری از مسلمانان برای نزدیکی به خداوند و تسکین آلام و دردهای جسمی و روحی خود به خواندن قرآن رومیآورند تا به آرامش برسند. نوجوان محله بهشت یکی از این افراد است که سعادت همنشینی و تلاوت قرآن را در زندگی خویش پیدا کرده. او در کنار همین همنشینی است که به مقامات و افتخارات مادی و معنوی دست پیدا کرده است. به دیدنش میرویم تا با او گفتگو کنیم.
رضا گلشاهی متولد اول فروردین سال۱۳۷۷ محله شهید بهشتی است و در حال حاضر در مقطع دبیرستان درس میخواند. او که در خانوادهای مذهبی بزرگ شده است، بارها شاهد برگزاری جلسات خانگی تلاوت قرآن در منزلشان بوده و همین جلسات خانگی موجب آشنایی او با کتاب خدا شده است.
گلشاهی با یادآوری و تایید این موضوع میگوید: از همان سالهای کودکی همزمان با شروع ماه رمضان که مادرم جلسه خانگی قرآن را در خانه برگزار میکرد، از من میخواست که قرآنها را در رحلهای قرآن بگذارم یا به خانمهای مجلس تحویل بدهم. من از این کار لذت میبردم و گاهیوقتها با نگاه کردن به خطوط قرآن، کلمات قاری را تکرار میکردم، اما چون سواد نداشتم، فقط با نگاه کردن و چیدن قرآنها سرگرم میشدم. کمی که بزرگتر شدم و به مدرسه رفتم، به همراه برادر و پدرم به مسجد محله میرفتم و در جلسات قرآنخوانی مسجد شرکت میکردم. در خانه ما برادرم (محمد گلشاهی) بیشتر از همه با قرآن مانوس بود.
او درواقع یک قاری کامل بود و با همت او بود که یک جلسه قرآنخوانی هفتگی در خانه ما برپا میشد. برادرم محمد صدای خوبی هم داشت و قرآن را با صوت زیبایی میخواند. من اولین تمرینهای قرآنخوانی را با نشستن در کنار او انجام دادم.
رضا گلشاهی با همراهی و کمک برادرش نحوه درست قرآن خواندن را فرامیگیرد و سرانجام زمانی فرا میرسد که باید او هم در جمع قرآن بخواند. رضا هنوز خاطره این اولین تجربه را در خاطر دارد: در یکی از جلسههای قرآنخوانی که با تولد یکی از امامان همزمان شده بود و جمعیت زیادی نیز در آن شرکت کرده بودند، بعد از آنکه جلسه قرآنخوانی شروع شد، قاری جلسه با تبریک تولد اعلام کرد امشب یک قاری جوان در مجلس داریم که برای اولینبار قرآن تلاوت خواهد کرد.
در همین زمان برادرم خودش را به من رساند و گفت: رضا! منظور از قاری قرآن تو هستی. من از تعجب خشکم زده بود و قصد بیرون آمدن از آن را داشتم که قاری جلسه دوباره اعلام کرد: آقارضا گلشاهی، قاری جوان محله آمادهاند که تلاوت خود را آغاز کنند. آقارضا! شروع کنید..
من با زحمت خودم را جمعوجورکردم و بدون اینکه به کسی نگاه کنم، شروع کردم به قرآن خواندن. نمیدانم چنددقیقه طول کشید، اما تنها با شنیدن احسنت حضار و دست زدن آنها تلاوت قرآن را پایان دادم. در پایان جلسه، قاری مجلس به دیدن من آمد و گفت: آقارضا! شما صدای زیبایی برای تلاوت قرآن دارید.
اگر تلاوت قرآن را ادامه بدهید، بهزودی یکی از قاریان مشهور شهر خواهید شد. من با شنیدن این حرفها آن هم بعد از اولین تلاوتم خیلی خوشحال شده بودم. بعد از این جلسه بود که با استادی مصطفی حاجیحسن بهطور جدی تلاوت قرآن و نحوه صحیح خواندن آن را آغاز کردم.
گلشاهی بعد از شروع به تلاوت قرآن، چند سیدی از تلاوتهای قاریان مشهور جهان تهیه کرده و با گوش دادن به آنها علاوه بر آشنایی با نحوه درست قرآن خواندن، لذت و شادی معنوی قرآن را نیز تجربه میکند و همین لذت باعث انرژی مضاعف او میشود.
او میگوید: گاهیوقتها حدود ۷ تا ۸ ساعت را در تلاوت قرآن و گوش دادن به تلاوتهای قاریان مشهور جهان سپری میکردم که همین شنیدن و تکرار قرآن باعث فرح و شادی معنوی و حتی دنیاییام شده بود.
زمانی که قرآنخوانی را شروع کردم، در درسهایم نیز موفقتر شدم. درسها و تمرینهای مدرسه را بهتر حفظ میکردم و از درس خواندن خسته نمیشدم. قرآن حتی بر رفتار من هم تاثیر مثبتی گذاشته بود. من با احترام و مهربانی بیشتری با خانواده و دوستانم رفتار میکردم. خیلیکم عصبانی و ناراحت میشدم و دوستانم نیز به من احترام بیشتری میگذاشتند.
گلشاهی بعد از چندماه تمرین و خواندن قرآن و موفقیت در برخی مسابقات محلی و شهری قرآنی، موفق به کسب مقام اول مسابقات کشوری میشود.
او در ادامه میگوید: در سال۱۳۸۹ از طرف مدرسه به عنوان نماینده و قاری قرآن در مسابقات کشوری که در شهر اراک برگزار میشد، انتخاب شدم. این اولینباری بود که در مسابقهای مهم و کشوری شرکت میکردم.
قاریان نوجوان بسیاری از همه استانهای ایران آمده بودند. برخی از آنها حتی دارای مقامهای بینالمللی بودند. با دیدن آنها من هرگز فکر نمیکردم که در این دوره مقامی کسب کنم و تنها برای آشنایی با فضای مسابقات کشوری آمده بودم.
مسابقات قرآنخوانی در طول چندروز و چندمرحله انجام شد و من توانستم به مرحله پایانی برسم. در مرحله پایانی نیز با تلاوت قرآن توانستم رتبه اول قرآنخوانی دانشآموزی کشور را به دست آورم. کسب این رتبه برای من غیرمنتظره بود. به همین دلیل خیلی خوشحال بودم. دوسال بعد از موفقیت در این مسابقات در سال۱۳۹۱ در مسابقات کشوری قرآن که اداره اوقاف در مشهد برگزار کرد، شرکت کردم و توانستم رتبه اول کشوری را به دست آورم.
رضا گلشاهی بعد از آنکه رتبه اول کشوری تلاوت قرآن را به دست میآورد، به عنوان قاری ممتاز در جلسات قرآنخوانی که در شهرهای مختلف استان و کشور برگزار میشود، شرکت کرده و موردتشویق مردم شهرهای مختلف قرار میگیرد. در برخی از این سفرها نیز اتفاقهای جالبی میافتد.
وی با اشاره به ماجرایی که در یکی از این سفرهای قرآنی برایش پیش آمده است، میگوید: در یکی از این سفرهای قرآنی که با تولد امامرضا (ع) همزمان شده بود، ماموریت یافتیم که برای خواندن قرآن به استان هرمزگان برویم. در کنار آن نیز گروه ما مامور شد برای تبرک بیشتر، پرچم بارگاه امامرضا (ع) را نیز به همراه خود ببرد.
من بهطور خصوصی به دیدن مقام معظم رهبری رفتم. ایشان از من خواستند که چندآیه از قرآن را تلاوت کنم
قرار بود که شب با هواپیما به هرمزگان برویم. وقتی که سوار هواپیما شدیم، در نزدیکی من خانم جوانی نشسته بود که حجاب درستوحسابی نداشت. در همین زمان او متوجه شد که من کمی ناراحت هستم. به همین دلیل از من پرسید که چهکاره هستم. من هم گفتم: قاری قرآن هستم و برای تلاوت قرآن به استان هرمزگان میروم. با شنیدن این حرف حجابش را بهتر کرد و با احتیاط بیشتری شروع به صحبت کرد. در هنگام صحبت ما او متوجه بستهای شد که همراه من بود. از من پرسید: این بسته چیست؟ گفتم: پرچم گنبد امامرضا (ع) است.
زن جوان از من خواست که پرچم را به او نشان دهم. من هم این کار را کردم و او با دیدن پرچم امامرضا (ع) چنان تحت تاثیر قرار گرفت که اشکش جاری شد. بعد از آن بلافاصله چادری را از کیفش درآورد و سرش کرد. سپس با حالتی نادم و پشیمان به من گفت: دیگر هرگز بیحجاب در منظر عموم ظاهر نخواهم شد. به نظر من، این یکی از برکات معنوی قرآن و امامرضا (ع) بود.
قاری قرآن محله ما بعد از کسب رتبه اول قرآنخوانی کشوری بهعنوان نماینده کشورمان در مسابقات بینالمللی قرآن که در کشورهای کویت (کسب رتبه سوم) مالزی، آذربایجان، عراق و... برگزار میشود، شرکت کرده و تشویق میشود. او در این مسابقات، دیدگاههای قاریان مشهور جهان را نیز میشنود. در یکی از این مسابقات شحاتمحمدانور، قاری مشهور مصری، از او تعریف و تمجید فراوانی میکند.
این قاری نوجوان با یادآوری این خاطره میگوید: در مسابقات بینالمللی که در مالزی برگزار شد، بعد از آنکه قرائت قرآن من پایان یافت، شحاتمحمدانور که یکی از داوران مسابقه بود، بعد از گفتن چند احسنت و آفرین، از من پرسید که استاد شما عرب است یا ایرانی؟
من هم گفتم: استاد من یک ایرانی فارسیزبان است.
او با شنیدن این جمله تعجب کرد و گفت: با این نحوی که شما حروف و کلمات قرآنی را ادا میکنید، من فکر کردم استاد شما عربزبان هستند. واقعا باید به استاد شما تبریک گفت.
رضا گلشاهی در ادامه سفرهایی که برای خواندن قرآن انجام میدهد، در یکی از این سفرها راهی عراق میشود. او این سفر را یکی از بهیادماندنیترین سفرهای قرآنی خود دانسته و میگوید: از همان دوران کودکی که ماه محرم شروع میشد، حسوحال عجیبی پیدا میکردم. عزاداری برای امامحسین (ع) افتخاری بود که هرسال نصیب من میشد. از همان زمان یکی از بزرگترین آرزوهای من زیارت قبر امامحسین (ع) بود تا اینکه به برکت قرآن به این آرزو رسیدم.
چندروز به رمضان سال ۱۳۹۱ مانده بود که به من خبر دادند قرار است به همراه گروهی برای تلاوت قرآن به عراق برویم. ما ۱۳ روز در عراق بودیم و در همه شهرهای مذهبی آن (کربلا، نجف، کاظمین و سامرا) به تلاوت قرآن پرداختیم. این چندروز بهترین روزهای زندگی من بود. در این مدت موردتشویق زائران عراقی بهویژه زائران ایرانی عتباتعالیات قرار گرفتم.
وی در ادامه مسیر قرآنی خود موفق به ملاقات با مقام معظم رهبری شده و از وصایای ایشان بهرهمند میشود.
رمضان سال گذشته که شروع شد، به من خبر دادند که باید به دیدن مقام معظم رهبری بروم و در حضور ایشان به تلاوت قرآن بپردازم.
بعد از آنکه به تهران رفتیم، شرایطی فراهم شد که من بهطور خصوصی به دیدن مقام معظم رهبری رفتم. ایشان از من خواستند که چندآیه از قرآن را تلاوت کنم. بعد از پایان تلاوت به من سفارش کردند که تا زمانی که توان دارم، در راه تلاوت قرآن گام بردارم و به دیگران نیز قرآن خواندن را تعلیم دهم. در پایان نیز گفتند: تلاش کنم با گوش دادن به تلاوتهای قاریان مشهور جهان، نکات مثبت هرقرائت را بیاموزم و برای بهتر شدن تلاوت خود از آن استفاده کنم.
گلشاهی بعد از دیدار با مقام معظم رهبری تحتتاثیر سخنان و توصیه ایشان تصمیم میگیرد که در کنار تلاوت، حفظ قرآن را نیز شروع کند.
او با اشاره به این مطلب که حفظ قرآن هیچگونه ضرر و زیانی به درس او نرسانده است، میگوید: خیلی از پدر و مادرها فکر میکنند که اگر فرزندشان برای حفظ قرآن اقدام کند، ممکن است باعث عقبافتادگیاش از درس بشود، اما اصلا اینطور نیست.
از زمانی که من شروع به حفظ قرآن کردهام، نهتنها حافظهام بیشتر شده بلکه حتی مطالب درسها را بهتر درک میکنم. خوشبختانه از زمان آغاز حفظ قرآن تاکنون موفق شدهام جزء بیستم قرآن را حفظ کنم و امیدوارم بتوانم در آینده تمام قرآن را حفظ کنم.
رضا گلشاهی در رمضان امسال نیز به عنوان یکی از قاریان قرآن در جلسه قرآنخوانی مسجد محله (پنجتن) شرکت میکند و امیدوار است که بتواند در زمینه حفظ و قرائت قرآن، نقش موثری برای اهالی محله داشته باشد.
او در پایان با اشاره به موفقیتهایی که داشته است، میگوید: تمام موفقیتهایی که به دست آوردهام، به دلیل همنشینی با قرآن بوده است. همین که اهالی محله از کوچک و بزرگ به من ابراز لطف و محبت دارند، از برکت قرآن است و درواقع اگر قرآن نبود، من چنین احترامی نداشتم. به همین دلیل سعی خواهم کرد از این میراث معنوی استفاده کنم و در صورتی که موقعیت و امکانات فراهم شود، به عنوان قاری، به تعلیم و تزکیه نوجوانان اقدام خواهم کرد.
*این گزارش در شماره ۱۰۶ شهرآرا محله منطقه ۸ مورخ ۲۴ تیرماه سال ۱۳۹۳منتشر شده است.