میمنت رجبزاده از سال۸۷ تاکنون در «خانه فرزندان همای رحمت» پذیرای دختران است. بخش اعظم هزینههای این موسسه ازسوی خیرانی تأمین میشود که تعداد زیادی از آنها محلی هستند.
محله سرافرازان از سال ۷۹ بدلیل سکونت شمار زیادی از خانوادههای ایثارگر و شاغلان در سپاه به نام شهرک آزادگان و جانبازان معروف شد. وجود مجتمعهای مسکونی چند طبقه در این محله، تراکم جمعیت آن را افزایش داده است. در این محله، شش مسجد فعال مانند مسجد سیدالشهدا (ع)، مسجد موسی بن جعفر (ع)، مسجد حمزه سیدالشهدا (ع) و ... وجود دارد.

این جانباز محله سرافرازان تعریف میکند آنهایی که ماشین داشتند، کیسههای بیستکیلویی برنج و پیتهای هفدهکیلویی روغن را داخل خودروشان گذاشتند تا به انبار ببرند.
از سال۱۳۹۶ که کلنگ احداث این مسجد در خیابان دلاوران۱۳ بر زمین خورد، همیشه اهالی پای کار بودهاند و با جان و دل، لباس کارگری بر تن کردهاند. به خاطر همین دلی بودن کار، آجربهآجر این مسجد با کمک اهالی بالا رفته است.
آقاحامد برای تفریح از کوهپارک و پارکهای محلی گرفته تا بیرونشهر، برنامه میریزد و آن را به همسایهها اعلام میکند تا هرکدام دوست دارند، همراه شوند و با یکدیگر به طبیعتگردی بروند.
محسن موسویزاده، سال۶۱ با ساخت زمینش، درحالی در آن ساکن شد که آب، برق، گاز و تلفن نداشت. آن موقع دانشجو بود و برای رفع مشکلات و بهبود وضعیت محلهاش بارها پیگیری کرد.
«علینجات» جانباز ۷۰ درصدی که بدون یک دست و یک چشم و البته با صورتی که بعد هفده عمل جراحی سنگین سر جایش نشسته، همه این سالها را به جمعکردن خاطرهها و ساختن مستندهای جنگ گذرانده.
این روحانی مبارز که شهادت پدرش را به چشم دیده است میگوید: تیری به دست پدرم خورد، بعد یکی از چتریهای منور که خیلی داغ است، روی پایش افتاد و تیری هم به سرش خورد.