زهرا دختر بزرگ شهید جمعآور تعریف میکند: اربعین دو سال قبل وسایلم را بستم تا به کربلا بروم. زائران چهل و هشتم زیاد بودند و بچههای کارگروه در مشهد طرحی دادند. گفتند خانههایمان را در اختیار زائران امام رضا(ع) بگذاریم. حتی از خودروهایشان هم مراقبت کنیم تا با خیال راحت به حرم بروند و زیارت کنند. غذا و پخت وپز هم با خودمان. من خیلی ناراحت شدم و گفتم الان که من دارم میروم شما این طرح را گذاشتهاید. گفتند تو که از صفای کربلا بهره میبری. اما مشکلی پیش آمد و نشد که به کربلا بروم. ساک وسایلم تا چهل و هشتم همانطور بسته بود و امیدوار بودم که شرایط مهیا شود، اما نشد. قسمت بود بمانم و در طرح «میزبانی زائر» بچههای کارگروه مشارکت کنم.
محله سرافرازان از سال ۷۹ بدلیل سکونت شمار زیادی از خانوادههای ایثارگر و شاغلان در سپاه به نام شهرک آزادگان و جانبازان معروف شد. وجود مجتمعهای مسکونی چند طبقه در این محله، تراکم جمعیت آن را افزایش داده است. در این محله، شش مسجد فعال مانند مسجد سیدالشهدا (ع)، مسجد موسی بن جعفر (ع)، مسجد حمزه سیدالشهدا (ع) و ... وجود دارد.

یلدا واحدی، مدیر مدرسه پیوند میگوید: مدرسه ابتدایی استثنایی پیوند از سال ۶۴ راهاندازی شده و تا ۳ سال پیش مدرسه دخترانه و پسرانه مشترک بود، اما الان بچهها جدا شدهاند. در این مدرسه ۸۷ دانشآموز داریم که در هر کلاس بین ۶ تا ۱۱ دانشآموز حضور دارند. کتابها هم متناسب با نیاز بچهها مناسبسازی شده است، متناسب با بهره هوشی بچهها که بین ۵۰ تا ۷۰ است. پیش میآید که بچهها در هر پایه بین یک تا ۳ سال توقف داشته باشند، تا اینکه بتوانند مفاهیم را درک کنند، اما ما هیچ وقت به این موضوع خرده نمیگیریم و از کار با بچهها ناامید نمیشویم.
حسین کرامتیپور 26ساله و کارشناس آیتی حدود 10ماه است که مسئولیت پایگاه را به عهده گرفته است. او میگوید: شهیدان ناطقی دو برادر از شهدای دفاع مقدس و اهل محله سرافرازان بودند که خانوادهشان هنوز در یکی از خیابانهای همین محل زندگی میکنند. پایگاه بیشتر از 20سال است که فعال است و کمتر از یکسال است که من مسئولیت آن را به عهده گرفتهام. در اینجا ما نیروهای عادی و فعال داریم.
فاطمه مرادی میگوید: چیزی را میپزم که خودم هم میخورم و سعی میکنم از مواد فریزری استفاده نکنم. برای همین هم است که همیشه سفارشهایم را یک روز زودتر میگیرم که بتوانم مواد اولیه تازه تهیه کنم. طراحی غذاها از خلاقیتهای خودم است، ولی در ترکیب غذاها زیاد نمیشود دست برد، چراکه مردم به طعم غذاها عادت کردهاند و نمیشود تغییر خاصی ایجاد کرد. مردم غذاهای شیک با مواد عالی را دوست دارند. البته خانمهای کارمند بیشتر از خانمهای خانهدار غذا سفارش میدهند.
هنرمند، این آثار نقاشی را به روی کاشی آورده است، جوری که انگار روی بوم طرح می زند؛ تلفیقی از هنر سنتی کاشی هفت رنگ آمیخته با هنر نقاشی و خوش نویسی. موضوع وقتی برای ما جالب توجه می شود که می فهمیم این هنر مورد توجه مسئولان موزه آستان قدس رضوی قرار گرفته است تا ابوالقاسم صادقی، تابلو «ضامن آهو»ی استاد فرشچیان را برای این موزه با سبک و سیاق خودش طرح بزند. او که در کارگاه شخصی اش در تلاش بوده است شکل تازه ای از کاشی هفت رنگ ارائه کند، اکنون می خواهد با شروع یک کار نفس گیر اما مانا، هنرش را در تاریخ خراسان و آستان قدس رضوی ماندگار کند.
ما با اعتقادمان جلو رفتیم و هنوز بر سر اعتقاداتمان هستیم. در گردان 741لشکر قدس بودیم و هرجا لازم بود، گردان ما را میفرستادند. 26فروردین1367 هنگام غروب بود که با 4نفر از بچهها برای آوردن جیره غذایی رفته بودیم. لحظه انفجار کنارم بودند. دیدم که خمپاره از روبهرو میآید. خدا کمک کرد و در همان لحظه به فکرم رسید که به پشت خاکریز معلق بزنم. خمپاره120 یکمتری پشت پایم به زمین خورد و ترکش آن به پاهایم گرفت. همانجا متوجه شدم که پاهایم قطع شد. البته من در آن لحظه به فکر خودم نبودم. نگران آن 4نفر بودم که هیچ صدایی از آنها شنیده نمیشد. وقتی سینهخیز بالای سرشان رسیدم، دیدم همه شهید شدهاند.
وقتی نیروهای عراقی به من رسیدند شهادتین را گفتم و با خودم عهد کردم دستم را بالا نمیبرم. یک سرباز عراقی سیهچرده و لاغر اندام به من رسید گفت: انا شیعه کربلا. متوجه شده بود که نوجوان هستم و منظورش این بود که نترسم. از جیب من عکس حرم امام رضا(ع) و امام خمینی(ره) را درآورد. عکس امام را با احترام زیر یک تکه سنگ گذاشت و عکس حرم را بوسید و در جیبش گذاشت.