منطقه ۸

منطقه ۸

منطقه‌ای با تاریخ کهن

منطقه ۸ از مناطق قدیمی مشهد است و بسیاری از محله‌های برخوردار مشهد قدیم همچون سراب، سرشور و ارگ را در خود جا داده است. اعیان و بزرگان شهر از همان ابتدا به سکونت در «سراب» که سرِ آب قنات قریه سناباد بوده تمایل نشان دادند. محله سرشور که از شهرنشین‌ترین محله‌های مشهد قدیم بوده، امروز نیز با برخورداری از مغازه‌های تجاری، خانه‌های تاریخی، هتل‌آپارتمان‌ها و... نبض شهر مشهد است. بازار سرشور که از ۴۰۰سال پیش گذرگاه زائران برای تشرف به حرم مطهر بوده است و همچنین بازارچه سراب، به‌تازگی احیا شده‌اند. خیابان ارگ مدرن‌ترین خیابان مشهد قدیم است و در گذشته، پاتوق روشن‌فکران و اهل فرهنگ بوده است. بوستان‌های کوهسنگی و باغ‌ملی در این منطقه در روز‌های مختلف سال میزبان جمع زیادی از شهروندان و زائران هستند. ۹ بیمارستان بزرگ مشهد در این منطقه شهری قرار دارد که به بیماران مختلفی از گوشه‌وکنار کشور خدمات می‌دهند. به‌دلیل وجود ۲ کنسولگری پاکستان و افغانستان، حضور شهروندان این ۲ کشور در این منطقه محسوس است. شهرداری منطقه ۸ مشهد سال ۱۳۷۸ شکل گرفته و در مساحت ۱۹۳۶ هکتاری آن ۹۳ هزار نفر زندگی می‌کنند.

رد پای کوچه باغ عنبر در خیابان آیت الله شیرازی24
کوچه باغ عنبر یا همان آیت الله شیرازی24، عمود بر بازارچه سراب و به موازات خیابان ارگ قرار دارد که در راستای ضلع شرقی ساختمان‌ آموزش و پرورش، کتابخانه عمومی شریعتی، دبیرستاندکتر علی شریعتی و مدرسه حکیم نظامی امتداد دارد. آن‌طور که در کتاب‌های تاریخی نوشته شده است؛ «این باغ به عنبر، غلام گوهرشاد همسر شاهرخ یا غلام حضرت امام رضا(ع) تعلق داشته است»
درخشش نخبه قرآنی محله امام خمینی(ره) در 57رقابت
سید محمد جواد هاشمی سه ساله بود که در کنار پدر و مادرش می‌نشست و صدای آهنگین تلاوت قرآن آن‌ها را گوش می‌داد، شنیدن این صدا آن هم در سن بسیار کم برایش بسیار لذت‌بخش بود، به‌طوری که با وجود نداشتن سواد از پدرش خواست تا خواندن سوره‌های قرآن را به او یاد دهد. می‌خواست مانند پدر، مادر و برادر بزرگ‌ترش بتواند قرآن را با صدایی زیبا بخواند. پدر که علاقه او را می‌دید فرزندش را به جلسات قرآن در خانه استاد محمد بیداد می‌برد و بعد از مدتی او را در مهدالرضا(ع) ثبت‌نام کرد.
5سال زندگی روی تخت بیمارستان
17اسفند سال 63 حمله هوایی جنگنده‌های عراقی نوع دیگری زخم بر پیکره این شهر گذاشت. «یوسف آقاپور» که اکنون پنجاه‌ونه‌ساله است نیز در ماه‌های پایانی خدمت سربازی از این زخم بی‌نصیب نماند. حالا دست راستش قطع است، چشم راست مصنوعی است و دست چپ آرنج ندارد و دو انگشت آن کاملا بی‌حس است و با گذشت 37سال ترکش‌هایی هم در سر، قلب و مهره سوم از پایین در بدنش به یادگار دارد. جراحاتی که باعث شده است درجه جانبازی او 70درصد ثبت شود. تجربه 140بار عمل جراحی و پنج سال زندگی روی تخت بیمارستان حتی در واژه‌ هم به‌سختی می‌گنجد.
خانه «فرخ» در انتظار تعیین‌تکلیف
وقتی در سال 95، خبر تبدیل خانه مرحوم محمودفرخ که روزگاری، مکان برگزاری یکی از مهم ترین انجمن های ادبی ایران و پاتوق بسیاری از نامداران عصر بود، با هدف تبدیل آن به خانه ادبیات مشهد، روی میز مسئولان قرار گرفت، نور امیدی در دل فرهنگ دوستان روشن شد که آن هم گویا پت پت چراغ نفتی بوده و حالا رو به خاموشی است؛ زیرا این خانه تملک نشد که هیچ، این پا و آن پا کردن داعیه داران فرهنگ، وارثان را خسته کرد.
امانتی که به منزل رسید
محمدباقر(حمید) جهانگیر فیض آبادی یکی از آن رفیق های ناب روزگار است که بعد از شهادت همسایه دوران کودکی، دوست، همکلاسی و هم رزمش، شهید سید محمدرضا شعاعی آستانه، به دنبال چاپ خاطره های دوستش شده است. کتاب«ستاره کلاشین» که توسط «سمیه جوادی» و «محدثه دبستانی» نوشته شد به خاطره ها و معرفی شهید محمدرضا شعاعی پرداخته که روزگاری ساکن محله امام خمینی(ره) بوده است.
در ارتش شاهنشاهی انقلاب کردیم!
ستوان یکم محمد محتشمی پور یکی از نیروهای ارتشی است که در سال های منتهی به انقلاب اسلامی کنار مردم بود و از نفوذش در این سازمان نظامی برای پیشبرد اهداف مردمی انقلاب اسلامی استفاده کرد. او اکنون در آستانه 74سالگی هنوز به خوبی خاطرات آن روزهای انقلاب اسلامی را که بخشی از آن را در کتاب «عکاس لشکر خراسان» چاپ کرده است، به خاطر دارد و از بازخوانی اش لذت می برد.
خیابان شهید حسن باقران، دیدگاه لشکر
دیدگاه لشکر یکی از خیابان‌های قدیمی منطقه8 است که به معابر مهمی مانند بولوار ملک‌الشعرای بهار، ارشادالرضا، سردادور و ثامن‌الائمه متصل می‌شود، از پادگان تا میدان، در بین مردم به نام دیدگاه لشکر شناخته می‌شود. دلیل این نام‌گذاری نیز وجود دکل دیده‌بانی در میدان بود، به گفته ساکنان قدیمی این خیابان، تانک‌ها از همین مسیر عبور می‌کردند و رژه نیز از مقابل پادگان شروع شده و از دیدگاه لشکر به سمت خیابان بهار و سپس به سمت میدان شهدا و حرم می‌رفت.