مادر شهید

مادر شهیدکمالی‌سرشت، همه مردهای خانه‌اش را راهی جبهه کرد
این زن شجاع زمان جنگ، همه مرد‌های خانه‌اش را روانه جبهه کرده بود؛ می‌گوید: سیدکاظم که رفت، آقا را هم تشویق کردم که برود جبهه. خودم بردمش راه‌آهن و راهی‌اش کردم. با رفتن آنها داوود هم هوایی رفتن شد.
شهید محمد فخری غواص خط‌شكن بود
خانم رحمانی برای مادر شهید بودنش تا به امروز نه امکانات دریافت کرده و نه وضعیت زندگی‌اش تغییر کرده‌است. او هنوز خانه ۵۰ سال قبلش را در محله رسالت مشهد دارد. حالا در این خانه تنها او مانده با یکی از دخترانش که مشکل ذهنی دارد.
شهید سعید حیدری هنوز به خانه برنگشته
مزار پسرم در بهشت رضا خالی است. در این سال‌ها که شهدای زیادی را آورده‌اند منتظرش بودیم اما هنوز سعید شهید ما نیامده است؛ شاید هم به‌جای شهیدی دیگر در شهری دیگر آرام گرفته! کسی چه می‌داند؟
به شهادت جواد راضی شدم
مادرشهید جواد جهانی می‌گوید: جواد تصاویری را از مادران شهید به من نشان می‌داد و می‌گفت: مادر، ببین این مادر شهید چقدر خوشحال است و می‌خندد. حالا که سر مزارش می‌روم، گریه می‌کنم و می‌گویم: شهید شدی و من خندانم.
برگه مرخصی مرتضی هنگام شهادت درجیبش بود
برگه مرخصی ۱۵ روزه مرتضی هنگام شهادت درجیبش بود، اما قسمت نبود از آن استفاده کند؛ خواهرش می‌گوید: برای رفتن به جبهه پول نداشت و چون می‌خواست بی‌خبر از پدر و مادرم به جبهه برود از من پول قرض گرفت و قول داد که جبران کند.
خواب گل لاله نشانه‌ای برای شهادت بود
تاریخ تولد شهیدرجبعلی رنجوری را از روی شناسنامه باطل شده‌اش پیدا می‌کنم؛۱۴ فروردین۱۳۳۴ و روز شهادتش هم پای تابلوی نقاشی پرتره او که به دیوار اتاق آویزان شده ۷ آبان ماه سال ۱۳۶۵ است.
یتیم‌نوازی شهید سعادت در محله‌شان شهره بود
مادر شهید وحید سعادت می‌گوید: وحید تلاش می‌کرد همواره برای یتیم‌ها کاری انجام دهد. یک بار توانست مغازه ای برای آغاز کار پسر جوانی در خیابان سمزقند مهيا كند. گاهی نیز برای یتیم‌ها لباس می‌خرید.