منطقه ۴

منطقه ۴

پاتوق طلبه‌های مشهد

محله طلاب از معروف‌ترین محله‌های منطقه ۴ است که بسیاری نام منطقه را به این محله می‌شناسند. پیشینه نام‌گذاری این محله به سکونت طلبه‌های مشهدی در طلاب برمی‌گردد. محله تلگرد در منطقه ۴ قطب جاروبافی مشهد است. بسیاری از شهروندان این محله، جاروبافی را از بزرگان خود به ارث برده‌اند و امروزه جارو‌های تولیدی‌شان را به گوشه‌وکنار ایران می‌فرستند. یکی‌دیگر از محصولات تولیدی این منطقه کیف است. خیابان‌های «وحید» و «شهید حسینی‌محراب»، بورس تولید کیف است و بسیاری از زائران این خیابان را برای خرید کیف انتخاب می‌کنند. بازار خطی شهید مفتح، بازار مانتو ایثار، مجتمع تجاری فردوسی، بازار طلا و جواهر و... از جمله بازار‌های منطقه ۴ است که مشتریان پروپا‌قرصی از گوشه‌وکنار ایران و جهان دارد. گلشور، قدیمی‌ترین گورستان عمومی مشهد، که امروز بوستان بهشت بر روی آن قرار گرفته است، در این منطقه قرار دارد. بیشترین جمعیت این منطقه در بافت کم‌برخوردار ساکن‌اند، بافتی که حاشیه شهر محسوب می‌شود. منطقه چهار شهرداری مشهد سال ۱۳۷۳ تاسیس شده است و در مساحت ۱۳۴۲ هکتاری آن ۲۶۲ هزار نفر زندگی می‌کنند.

از اصلاح مو با آتش تا پروتز؛ پیرایش‌های پیشرفته به جای سلمانی‌های سیار
از روزی که جواد ورزنده قیچی در دست گرفت و دستی به موهای کسی کشید که زیر دستش نشسته بود، 15سال می‌گذرد؛ کاری که زمینه‌ساز علاقه‌مندی او به حرفه آرایشگری شد و تصمیم گرفت در کنار اینکه تجربی کار را دنبال می‌کند، به‌صورت بین‌المللی نیز آن را آموزش ببیند. قدیم بیشتر آرایشگران سیار بودند و سال‌های سال با قیچی و آینه کوچه‌به‌کوچه می‌رفتند و کنج دیوار و پناه آفتاب کار مردم را راه می‌انداختند، اما حالا فوت‌وفن‌های بسیاری بلدند و فعالیت‌هایشان زیاد شده است. برایمان جالب بود تا بدانیم آن‌ها از کجا به اینجا رسیده‌اند. این موضوع پای ما را به آرایشگاه ورزنده در محله وحید باز کرد که حالا مشتری‌های زیادی دارد.
تجربه‌های سیاه و سفید رزمنده سفیدپوش از روزهای جنگ
روایت‌های مردانه بسیاری از جنگ شنیده‌ایم و اتفاقاتی را که برایمان روایت می‌کنند تصور می‌کنیم. این در حالی است که تجربه‌های زنانه از جبهه و جنگ هم کم نداریم. یکی از این تجربه‌های زنانه به بانوان پرستاری تعلق دارد که تلخی روزهای سخت هنوز زیر زبانشان است. یکی از این افراد، معصومه رضاپور است که -بیش‌وکم - از اوایل انقلاب در بیمارستان امدادی مشهد فعالیت داشته است و 6 ماه و 6 روز نیز در دزفول و زیر سقف آسمانی که گلوله و خمپاره مدام آن را شکاف می‌دادند به مجروحان جنگی خدمت می‌کند.
فرش قرمز راننده اتوبوس محله طلاب زیر پای مسافرانش+ فیلم
سیدحسین غفوریان را از طریق یک پست در فضای مجازی شناختیم؛ پستی که می‌گفت او برای شهروندان احترام و ارزش زیادی قائل است. او راننده باحوصله و خوش‌ذوقی است که برای تزیین اتوبوس، سلیقه به خرج داده است؛ با این هدف که سفرهای درون‌شهری به کام همه مسافران شیرین باشد. غفوریان 42ساله و ساکن محله طلاب است و سال‌ها در اتوبوس‌رانی مشهد و خط شهری29 خدمت می‌کند. علاقه رانندگی‌کردن به زمان نوجوانی‌اش برمی‌گردد. برای همین بعد از اینکه دیپلم گرفت و سربازی رفت، روی کامیون مشغول شد و از سال1384 به استخدام سازمان اتوبوس‌رانی درآمد.
کاسبی موفق در دوران کرونا
بعد از شیوع کرونا بخشی از مردم که توجه بیشتری به پیامدهای این ویروس داشتند، برای خرید مایحتاج روزانه‌شان فروشگاه‌هایی را انتخاب می‌کردند که علاوه بر کیفیت اجناس، شیوه‌نامه‌های بهداشتی را نیز رعایت کرده باشند. فروشگاه پروتئینی محمدرضا سعادتی در محله تلگرد از این دست بود. این کاسب محلی از همان روزهای نخست شیوع بیماری کرونا،‌ با تغییراتی در روش فروش، توانست اعتماد مشتریان بیشتری را به خود جلب کند. سعادتی حدود 15سال پیش کارش را با فروش مرغ و دیگر اقلام پروتئینی در این محله آغاز کرده و از همان ابتدا تلاش داشته است تا با گرفتن سود کم از مشتریانش هوای آن‌ها را داشته باشد.
خیابان شهید مفتح پاتوق نو عروس‌ودامادها
خیابان شهیدمفتح یکی از معابر قدیمی محله طلاب و حتی شهر مشهد محسوب می‌شود که در گذشته به نام سی‌متری طلاب معروف بوده است. این خیابان و معابر پیرامون آن به‌واسطه اتصال به بولوار طبرسی و بزرگراه شهیدبابانظر و همچنین بافت تجاری و مراکز درمانی ترافیک سنگینی دارد. بخش زیاد افرادی که در خیابان مفتح رفت‌وآمد می‌کنند، زوج‌های جوانی هستند که از نقاط گوناگون شهر برای خرید حلقه ازدواج، آینه‌وشمعدان، به این محله می‌آیند.
جانشینی برای دایی‌یوسف
گاهی مسیری که تقدیر برمی‌گزیند، نتیجه‌اش دلچسب‌تر است. مثل اتفاقی که برای زینب بلنجابی، هنرجوی هنرستان دخترانه عارفه افتاد و راه دیگری را برایش باز کرد. او عاشق رشته طراحی دوخت بود، اما آن سال به دلایلی دیرتر از دیگر دانش‌آموزان ‌برای ثبت‌نام رفت. تعداد هنرجویان این رشته کامل بود و امکان ثبت‌نام در آن فراهم نشد. زینب به‌اجبار و اکراه تنها رشته مجاز، یعنی طراحی فرش را انتخاب کرد. او آن روز خیلی ناراحت و دلگیر بود و هرگز فکرش را نمی‌کرد که بتواند در این هنر بدرخشد، اما او اکنون رتبه اول استان در رشته گلیم‌بافی را بین هنرجویان دانش‌آموز از آن خود کرده و برای خانواده و مدرسه‌اش افتخاری را رقم زده است.
ماجرای خانه‌ای که کتابخانه شد
درباره وقف زمین برای مسجد و مدرسه زیاد شنیده‌ایم، اما وقف زمین برای کتابخانه کمتر اتفاق افتاده است. روایت این هفته ما وقف مال برای ترویج فرهنگ مطالعه در یک منطقه پیرامونی است. تعریف کتابخانه امیر‌حسین فردی را زیاد شنیده‌ بودم؛ مجموعه مردمی و خودجوش در طبرسی‌شمالی که به همت چندجوان جهادی پا گرفت و زیرنظر هیچ سازمانی نیست. در ابتدا‌ی تأسیس، کتاب‌ها‌ اهدایی بچه‌های محله بود و نیازشان به مطالعه را تأمین می‌کرد. اکنون 12سال از آن روزها می‌گذرد و مجموعه به همت همان گروه خودجوش و جوانان جهادی کارش را ادامه می‌دهد، البته با 10هزار جلد کتاب و 3هزار عضو.