استعداد

کاراته‌کار هشت‌ساله محله الهیه در اردوی تیم‌ملی
مجتبی پورغلام آن‌قدر در کاراته زبده و آب‌دیده می‌شود که در همان سن کم وقتی پا به میدان مسابقات می‌گذارد، بیشتر حریفانش را در همان راند اول ناک‌ می‌کند و در نهایت هم سر از اردوی تیم ملی درمی‌آورد، او حالا در هشت‌سالگی به درخشیدن در پیراهن ملی و قهرمانی در المپیک می‌اندیشد. خودش با زبان کودکانه‌اش روزهای اول را این‌طور تعریف می‌کند: مبارزه‌کردن را خیلی دوست دارم. دلم می‌خواهد شب و روز مبارزه کنم. وقتی آمدم اینجا و مبارزه بچه‌ها را دیدم خیلی خوشحال شدم. از آن روز به بعد هر روز منتظر بودم تا عصر شود و به باشگاه بیایم.
دونده بلندپرواز
خاطرات کودکی یلدا صفائیان پر است از همراهی‌هایش با پدر در کوه‌های هزارمسجد و زمین‌های شالیزار برنج. در آن طبیعت‌گردی‌ها، آقای صفائیان به دخترش می‌گفت: تو هم مثل من استعداد ورزش داری. خودش غیر ازآنکه به اقتضای شرایط زندگی کوهنورد و طبیعت‌گرد بود، والیبال هم کار می‌کرد. بعد که به مشهد آمدند دخترش را به سالن دوومیدانی استاد باغبان‌باشی در مجموعه ورزشی شهید بهشتی برد و گفت از او امتحان بگیرند. یلدا تعریف می‌کند: گفتند کفش مناسب نداری، نمی‌شود امتحان بدهی. گفتم خب کفش‌هایم را درمی‌آورم. اشتیاقم را که دیدند اجازه دادند با همان کفش‌ها امتحان بدهم.
 سرسختی «امید» و هم‌تیمی‌ها
امید لکزیان با تمام مشغله‌ای که در این سن و سال دارد فوتبال را اولویت زندگی‌اش قرار داده است. تابستان‌ها در مکانیکی محله کار می‌کند تا خرج مدرسه و تحصیلش را دربیاورد، در طول سال تحصیلی هم تمام تلاشش را می‌کند که بهترین نمرات را کسب کند. فوتبال اما برنامه هر روزه او محسوب می‌شود. هر کجای دنیا که باشد بعدازظهرها خودش را به سالن شهید رجایی می‌رساند تا فوتبال بازی کند. همان یکی دو ساعت تمرین را بهترین لحظات زندگی‌اش می‌داند. ریشه این عشق و علاقه برمی‌گردد به دوران کودکی امید. از همان سال‌ها در کوچه و خیابان با بچه‌های محله در زمین‌های خاکی اطراف فوتبال بازی می‌کرده است.
استعدادیابی ورزشی در محله بهمن محمدصالح را رزمی‌کار کرد
بهار سال قبل بود که گروهی‌ برای استعداد یابی بچه‌ها به محله آمدند. محمدصالح مهتاب توانست خودش را نشان دهد و گزینش شد و بعد از یک‌سال مقام استانی را از آن خود کرد. حالا به توانمندی‌هایش ایمان دارد، زیرا توانسته است در رشته رزمی «فن زی‌چوآن» خوش‌بدرخشد.
نوجوان محله کلاته‌برفی میراث‌دار صنایع دستی شده است
صنایع دستی‌ای مانند معرق، خاتم و مشبک‌سازی که در گذشته از رونق و اعتبار خاصی برخوردار بوده و انتقال‌دهنده و نماد بخشی از هویت ملی و مذهبی ایرانیان است، در سال‌های اخیر به‌دلیل پیشرفت و استفاده از دستگاه‌های خودکار و تولید انبوه صنایع دستی، رغبت برای تولید آن‌ها کم‌رنگ شده است باوجوداین امروز در نسل جوان و دانش‌آموزان هنرستانی ما هنرمندان قابل و ممتازی داریم که پا جای پای هنرمندان صنایع‌دستی گذاشته و میراث‌دار این هنرهای سنتی شده‌اند. محدثه ایوبی، هنرمند نوجوان‌ صنایع‌دستی (معرق روی چوب) ساکن محله کلاته‌برفی و دانش‌آموز هنرستان امیرعباسیان حسینی یکی از ادامه‌دهندگان این هنر برتر و اصیل ایرانی است.
شروع جهشی یک رزمی‌کار
فاطمه چهارده‌ساله است و در کلاس نهم درس می‌خواند. او این روزها در کنار درس‌خواندن، ورزش را به‌طور جدی پیگیری می‌کند. هنگامی که با او هم‌کلام می‌شوم، آغاز روی‌آوردن به ورزش را این‌طور برایمان توضیح می‌دهد: تیرماه امسال باشگاه رزمی نزدیک منزلمان افتتاح شد. سال‌ها به ورزش‌های رزمی علاقه داشتم، اما به‌دلیل اینکه باشگاهی نزدیک‌ خانه‌مان نبود، نتوانستم فعالیتی داشته باشم.
ترک سیگار با دستگاه اختراعی بانوی محله وکیل‌آباد
الهه قاسمی‌نژاد، متولد سال ۱۳۶۶، اهل شیروان و کارشناس رشته بیهوشی بوده و از دوره دبیرستان به همراه خواهر دوقلویش (الهام قاسمی‌نژاد) با جشنواره خوارزمی و بحث اختراعات آشنا شده است. وی از سال ۱۳۸۶ به‌طور رسمی عضو کانون مخترعان ایران است که دفتر آن در محله وکیل‌آباد واقع شده است. الهه قاسمی‌نژاد تاکنون سه اختراع ثبت‌شده دارد، مدال نقره مسابقات بین‌المللی اختراعات سال ۲۰۱۱ لهستان را از آن خود کرده و یک‌بار هم به‌عنوان جوان برتر استان خراسان رضوی برگزیده شده است.