کوچه ذوالفقار منشعب از کوچه سرشور یا فرعی شماره۲ خیابان اندرزگوی مشهد، یکی از کوچههای پیچدرپیچ است که انسان از تغییر جهتهای بسیار آن متعجب میشود.
محمدصدرا دهستانی سهسالی میشود افتخار خدمت در چایخانه قاسمبنالحسن (ع) نصیبش شده است. میگوید: قبلا هروقت ایستگاههای صلواتی را میدیدم، آرزو میکردم یک روز من هم در این ایستگاهها خدمت کنم.
مهدی سالمیان میگوید: یکبار به تقلید از روش پدر یک استکان چای جلو یک پیرزن گذاشتم. خریدی نکرد و رفت. روز بعد او با کاروانی از بانوان سالمندشیرازی آمد.
نوجوانان محله اروند با طرح «شوق زیارت» هر هفته، کفش زائر ان امام رضا (ع) را واکس میزنند.
حاج علی گل محمدی میگوید: از همان اول هم به خودم قول دادم که هوای زائر ان را داشته باشم. الان هم با کمترین سود جوراب دست زائر میدهم. به برکت همین دعای زائر ان تا حالا دستم را پیش کسی دراز نکرده ام و در این سن سرحال و سلامتم.
دیدم آیتالله رئیسی که تازه تولیت آستان قدس رضوی را عهدهدار شده بود، وارد شد. چندنفری بودیم که میخواستیم نامههای خود را تقدیمشان کنیم. به محافظهایشان گفتند فاصله بگیرند تا بتوانند نامهها را بگیرند.
علی پاکدل حدود چهارسال پیش کانون خادمیاران رضوی را در محله طبرسیشمالی راه انداخت تا به عشق امامرضا (ع) کارهای جهادیاش را توسعه دهد و خادم امام مهربانیها باشد.