خیابان ارشاد در محلهای به همین نام واقع شده و از یک سمت به خیام جنوبی و از سمت دیگر به خیابان شهید صادقی منتهی شده است. این محدوده به دلیل داشتن فضایسبز و همچنین وجود ارگانهای دولتی یکی از خیابانهای شناختهشده شهر محسوب میشود. محوطههای 512دستگاه و 600دستگاه و 2بوستان «مهر» و «ماه» فضایی برای استفاده از وسایل ورزشی، تفریح و حتی عکس گرفتن بهویژه در فصل خزان برای شهروندان مهیا کرده است.
خیابان معلم26 از معابر فرعی بولوار معلم است که شهروندان زیادی در آن تردد دارند. این معبر جزو معدود معابر فرعی بین بولوارهای فرهنگ و معلم است که از 2طرف بازگشایی شده است و این 2بولوار را به یکدیگر متصل میکند.
از کوچه پرشوکت جوادیه که روزگاری در هیاهوی دانشآموزان نمونه مدرسه جوادیه غرق میشد، چند کاسبکار و مسجد معروفش باقی مانده و البته بنای جوادیه که اکنون از کاربری خود یعنی مدرسه خارج شده و به خانه زائر تبدیل شده است.
وقتی در کوچه پس کوچههای شهر راه میروید خانههای قدیمی با معماریهای خاصش را میبینید که آجرها و کاشیکاریهایش بیانگر دوران معماری قدیمیاش است، اما در همین کوچه پس کوچهها هستند خانههایی که در پشت درهای فلزی پنهان شدهاند و هیچ نشانی از قدیمی بودنشان ندارند. یکی از همین خانهها واقع در سرشور33 با نام خانه شاملو است که ساکنان این خانه (خانواده ابوالقاسم شاملو منتظر مَقدَم) مدعی است نسل هفتم شاملوها هستند و این ملک وقف اولاد است و نسل اندر نسل در بین آنها چرخیده است.
علی اکبر ایماندوست که رفیق گرمابه و گلستان علما و مداحان زیادی بود با حساب و کتاب پایه یک روضه را در عصرهای جمعه گذاشت که تاکنون ادامه یافته است. بزرگ خاندانِ ایماندوست غرق در روضه بود و انگار برای این کار نفس میکشید. حتی خانهاش را برای زندگی نساخت بلکه دیوارهای آن را جوری بالا برد که بشود در آن یک مجلس خوب برای ابا عبدا...(ع) برپا کرد. پیرمرد سال 83 بساط روضهاش را برای فرزندان گذاشت و از دنیا رفت، ولی بچهها پرچم روضهداری را زمین نگذاشتند.
قدیمها جایی که در حال حاضر کوچه سرافرازان۱۳ و کوچههای حوالی آن قرار دارند، کورههای گچپزی بود. گاریها بارشان را پر گچ میکردند و به خانههای در حال ساخت در کل شهر میبردند. حالا دیگر خبری از آن کورهها نیست و سرافرازان13 محل تردد بسیاری شهروندان حتی از دیگر محلههاست. در انتهای این کوچه میتوان تصویر کوه را دید و یک مجتمع بزرگ تفریحی که روی کوه جاخوش کرده است.
سند روضهشان را از زمان منشی بمرودی دارند تا ادعای 250 ساله بودن روضهشان مستند باشد. حالا ما با یک روضه روبهروییم و سه نسل. روضهای که از نسل منشی بمرودی به پسرانش در نسلهای بعدی رسیده است و سپس از سال 54 توسط محمدعلی دانش همراه با هجرت تعداد زیادی از بمرودیها به مشهد آورده شد و حالا با نظارت خودش به دست نوههایش اداره میشود. حضور نسل جوان و نوجوان در کنار بزرگترها، راز ماندگاری این میراث ارزشمند است که امید حفظش را برای بزرگان خاندان دانش دوچندان میکند.