کتاب

قصه‌گویی مادر کار خودش را کرد
آدم‌های زیادی در طول زندگی ما حضور دارند، برخی از آن‌ها آن‌قدر نقششان پررنگ است که مسیر زندگی‌مان را تغییر می‌دهند. این افراد تأثیرگذار می‌توانند عضوی از خانواده باشند یا یک دوست و آشنا، مهم آن است که تصویر جدیدی از زندگی در مقابل ما قرار می‌دهند؛ تصویری که ما به سمتش می‌رویم. مریم جمیلی متولد ۱۳۴۶ که بیش از ۲۶سال از عمرش را در کتاب خانه‌های مختلف تهران و مشهد مشغول به کار بوده است، مادرش را تأثیرگذارترین فرد زندگی‌اش می‌داند و می‌گوید: اگر در این نقطه از زندگی ایستاده‌ام مرهون زحمات مادرم هستم.
زندگی نسل‌های مختلف در کتابخانه 100ساله شریعتی
مرحوم سلیمان میرزا، وزیر فرهنگ وقت، نیز در نامه‌ای نوشت با تأسیس کتاب خانه‌ای به‌نام معارف در مشهد موافقت کرده است. سپس تعدادی کتاب که از مصر، انگلستان و پاریس خریداری شده بود، همچنین مقداری اثاثیه برای کتاب خانه فرستاده شد. از آن‌زمان تاکنون نزدیک به یک قرن می‌گذرد و همچنان این کتاب خانه پابرجاست. گرچه حدود 60سال است در مکان فعلی خود مستقر شده، اما در گذر سال‌ها افراد زیادی را به خود دیده است.
فریده سلطانی ناشر برتر استان 400 کتاب چاپ کرده است
فریده سلطانی از آن دست بانوان دغدغه‌مند در حوزه فرهنگ و کتاب ‌خوانی است که سال‌هاست تلاش کرده است در کنار چاپ و انتشار کتاب به بانوانی که علاقه‌مند به نوشتن هستند کمک کند. او آثار زیادی از نویسندگان گمنام و صاحب‌نام خراسان را توسط نشر«طنین قلم» به چاپ رسانده و مدیر و مؤسس انجمن بانوان ناشر و اهل قلم است. او تا امروز 50 درصد کتاب ‌های نویسندگان مطرح و صاحب نام استان را چاپ کرده است و از نویسندگان تازه‌کار نیز حمایت کرده است.
کتابخانه‌ شیخ هاشم قزوینی خانه کتاب‌خوان‌های محله شهید رستمی است
کتاب خانه آیت‌الله حاج شیخ هاشم قزوینی یکی از قدیمی‌ترین کتاب خانه‌ها در منطقه۶ است. ساختمان شماره یک آن در سال۱۳۶۹ در خیابان محمدآباد ساخته می‌شود. بعد‌ها در سال۸۶ ساختمان شماره2 هم در همان خیابان در محله شهید رستمی بنا می‌شود و به بانوان اختصاص پیدا می‌کند. به گفته اعضای کتاب ‌خوان این کتاب خانه اینجا یکی از کامل‌ترین کتاب خانه‌های شهر محسوب می‌شود. این کتاب خانه کوچک جای خیلی چیزها را برای آن‌ها پرکرده است، تمام تفریح‌هایی که از آن محروم بوده‌اند، تمام سفرهایی که نرفته‌اند. بچه‌ها دنیا را لابه‌لای این قفسه‌ها گشته‌اند. برای آن‌ها اینجا چیزی بیشتر از یک کتاب خانه است. این را از لابه‌لای حرف‌هایشان می‌فهمم. وقتی که متوجه می‌شوم تمام خاطرات مدرسه و دورهمی‌های دوستانه‌شان به همین کتاب خانه وصل می‌شود.
زندگی کاغذی یک صحاف
علی آقا هنوز از لوازم پدرش استفاده می‌کند. آن‌طور که می‌گوید فقط چسب‌ها صنعتی شده و به جای مالیدن آن با انگشت به لبه‌های کتاب از قلم‌مو استفاده می‌کند، وگرنه هنوز به شیوه پدرش کار می‌کند؛ «صحافی به روش من و پدرم دیگر دوره‌اش تمام شده است. حالا به‌حساب دستگاه جای کار با دست را گرفته است. کتاب را می‌گذارند توی دستگاه و صحافی‌شده‌اش را تحویل می‌گیرند.»
انتقال تجربه به نو مؤلفان
علی پاکروان معلم بازنشسته‌ای است که با علاقه 39سال تدریس کرده است و حالا در کنار تألیف کتاب ، سعی در مشاوره دادن به افرادی دارد که تازه وارد عرصه نویسندگی شده‌اند.او متولد سال1340 است. مدرک کارشناسی علوم تربیتی و کارشناسی‌ارشد ادبیات دارد. این معلم بازنشسته تاکنون 18جلد کتاب تألیف کرده است.
حاج رضا رجب زاده؛ پدربزرگ صبور چهارراه دکترا
همه می دانند حاج آقا رضا رجب زاده، مدیر یکی از کتاب  فروشی‌های قدیمی شهر اهل مصاحبه نیست. آرام نگاهت می کند و با تواضع کمی گردنش را کج و می گوید: «ما اهل این حرف ها نیستیم» راستش با روزنامه ما هم گفت و گو نکرد و همین شد که رفتیم سراغ کتاب «پرنده و آتش» که یک مطالعه اجتماعی مفصل درباره او و انتشاراتش است. در این کتاب اهالی فرهنگ و ادب مشهد حاجی رجب زاده را پدربزرگی می دانند که بهشتی از کتاب دارد و صبر عجیب او را در 40سال کار فرهنگی ستوده اند.