هنگامی که در مراسم 95سالگی کتاب خانه، صحبت از چگونگی تشکیل آن میشود هیچ فردی بهتر از مریم جمیلی، مسئول فعلی کتاب خانه، تاریخچه آن را نمیتواند بگوید. او با استناد به دفتری بزرگ و قدیمی که در این کتاب خانه به قلم رمضانعلی شاکری وجود دارد، برای حاضران میخواند: «در سال 1300هجری شمسی بخشنامهای از طرف وزارت فرهنگ صادر شد و به ادارات معارف توصیه شد برای روشنشدن افکار عمومی در هر جا امکان داشته باشد کتاب خانهای تأسیس کنند ولی در ضمن همان دستور یادآور شده بود که وزارت فرهنگ برای اینکار اعتباری ندارد و باید از مساعدت خیرخواهان استفاده کنند.»
یکی از کارهایی که انجام میدادیم درگیر کردن بچهها با حادثه رخ داده بود. برای اینکه کمی از نظر ذهنی تخلیه شوند، میگفتیم که سیل را نقاشی کنند. ویژگی مشترک همه این نقاشیها تقاضای کمک بود.حجم خوشحالی بچهها به اندازهای برایمان خوب و دلنشین بود که وقتی شبها بعد از کلی برنامه اجرا کردن میرسیدیم به محل اسکان هیچ احساس خستگی نمیکردیم. در حالی که در مشهد بعد از یک شیفت کار صبح تا ظهر از خستگی تلف میشویم. باورتان نمیشود که در این هشت روز خسته که نشدیم بماند، اصلاً حس نکردیم چطور گذشت و تمام شد.
نبرد رستم و سهراب تأثیر عجیبی بر محمدمهدی ناصری گذاشت به طوری که در آغاز هر سال تحصیلی، کتاب فارسی خود را برای پیدا کردن شعرهای حکیم سخن ورق میزد. بعدها نیز علاقه به فردوسی باعث شد او دلداده ادبیات بشود و به سرودن شعر روی بیاورد، اشعاری که تعدادی از آنها را در قالب کتاب های «یک غزل میهمان من باش» و «و عشق فرصتی میان ماندن و نماندن است» منتشر کرده است و پنج کتاب آماده چاپ دارد.
پرویز خالقپناه میگوید: هر خطاطی برای آنکه حق خود را به این هنر ادا کرده باشد قرآن، شاهنامه، بوستان یا دیوان حافظ کتاب ت میکند تا به یادگار بماند. من نیز سالهاست که آرزوی کتاب ت قرآن را دارم و حتی چندسال قبل یکی دو مرتبه آیاتی از قرآن را هم نوشتم اما مشکلات اجازه نمیداد. حالا هم که در هشتادویکسالگی دیگر نوری در چشمانم نمانده است و دستانم قوت گذشته را ندارد بعید میدانم که بتوانم به این آرزویم برسم.
اینجا کودکان فقط هزینه عضویت را برای فعالیتهای کتاب محور پرداخت میکنند اما استفاده از کارگاههای تخصصی شهریه دارد که نسبت به آموزشگاههای آزاد کمتر است.
طلبه بیستویکسالهای که در همین سن کم توانسته است سه کتاب تألیف کند. او ارتباط خوبی با جوانان محلهاش دارد و تا جایی که توانسته، سعی کرده است جوانهای محله را به درستکاری، تلاش و سحرخیزی و داشتن خصلتهای خوب تشویق و ترغیب کند.او به زبان ترکی استانبولی مسلط است و یکی از تألیفاتش هم آموزش این زبان است که بسیار با استقبال روبهرو شده است و چاپ دوم هزارصفحهایاش نیز همین روزها در اختیار دوستداران یادگیری این زبان قرار میگیرد. این کتاب را در کلاسهای بسیاری تدریس کرده و یکی از اهدافش این است که این زبان را به اهالی محلهاش آموزش دهد.
زمین مسجد علی اصغر(ع) سال۱۳42 توسط مرحوم آقای «احمدی» وقف و به همت ساکنان محله در یک طبقه با زیربنای 120متر بهشکل شیروانی ساخته شد. نیمطبقهای هم در زیرشیروانی بود که برای خواهران استفاده میشد. سال1385 به همت هیئت امنای مسجد و کمک مردم همین محله مسجد بازسازی و در 4طبقه ساخته شد که هر طبقه آن 180متر زیربنا دارد.