نویسنده

دست‌نوشته‌های طلایی ابوالفضل مردانی در کلاس اول
ابوالفضل مردانی پسری هشت‌ساله است که سال اول دبستان، با شرکت در مسابقه «دست‌نوشته‌های طلایی» جزو برگزیدگان استانی شده است.
محمد زروندی ۲۸ بار به جبهه رفت
این روحانی مبارز که شهادت پدرش را به چشم دیده است می‌گوید: تیری به دست پدرم خورد، بعد یکی از چتری‌های منور که خیلی داغ است، روی پایش افتاد و تیری هم به سرش خورد.
حال خوب هلیا با داستان‌نویسی
داستان هلیا قمری با نام «بادبادک‌های دوست‌داشتنی» در کتاب مجموعه داستان‌های «بادبادک‌ها» که نوجوانان طرقی آن را نوشته‌اند، به چاپ رسیده است. او نوشتن را راهی برای بیان احساساتش می‌داند.
دبیر ادبیات با داستان، یک نفر را از اعدام نجات داد
عبدالمجید عصاری از‌طریق قلمش، کار‌های خیر انجام داده است. او با مجوز دادستان، داستان زندگی پسری را به نگارش درمی‌آورد که ۱۲ سال به اتهام مشارکت در قتل، زندان بود و در کانالش منتشر می‌کند.
وقت کتاب نوشتن، انگار شهدا رفقای صمیمی‌ام بودند
حسن ذوالفقاری وقت نوشتن کتاب درباره شهدا حس خاصی داشته است؛ «زمان تحقیق در پرونده شهدا، طوری با آن‌ها حس نزدیکی می‌کردم که انگار سال‌ها با آنها زندگی کردم و دارم درباره رفقای صمیمی‌ام می‌نویسم.»
الهه پژوهی: پدرم مشوق ورود من به تئاتر بود
الهه پژوهي، بازيگر و دوبلور محله شفا می‌گوید: با وجود فضای سنتی محله، خانواده‌ام حساسیت‌های مرسوم را نشان ندادند؛ مرحوم پدرم که از خیاط‌های معروف مشهد بود، مشوق اصلی من برای ورود به عرصه تئاتر بود.
تصمیم گرفتم بنویسم، هرچند نمی‌توانم قلم به دست بگیرم!
بهاره تاج بخش داستان‌نویسی که رتبه برتر جشنواره فانوس را به دست آورده می‌گوید: وقتی فهمیدم نمی‌توانم مثل آدم‌های دیگر زندگی کنم، تصمیم گرفتم بنویسم، هرچند برای نوشتن هم دستم به قلم نمی‌رفت.