خیابان شهید آوینی33 (خیابان شفیعی 34) از فلکه دوم گلشهر آغاز و به بولوار شهید آوینی میرسد. این معبر که از چند سال قبل به درخواست اهالی از سمت شفیعی به بولوار شهید آوینی یکطرفه شده است، یکی از اصلیترین معبرهای محدوده گلشهر است و مابین 2محله نیزه و آوینی قرار دارد. به دلیل وجود بیمارستان امام سجاد(ع) در اینجا، اهالی به آن خیابان درمانگاه میگویند. بهجز بیمارستان، یک سالن ورزشی، درمانگاه، مسجد، دبیرستان، تالار پذیرایی و پایگاه سلامت گلریز هم در این خیابان قرار دارد.
سجاد محمودی مقدم یکی از اعضای جوان مجتمع فرهنگی و مذهبی خادمین ائمه اطهار(ع) شهرک شهید رجایی است. مجتمعی که سال ٨٩ توسط حاج آقا عزتی یکی از ریشسفیدان و معتمدان محله شکل میگیرد، روز به روز به تعداد اعضای آن اضافه میشود. این مجتمع حالا کلی کارگروه مختلف و اعضای دغدغهمند دارد که به شیوههای مختلف به مردم حاشیه شهر خدمت میرسانند. یکی از اقدامات اخیر آنها ایجاد فضای درمانی در حر ١٩ برای ارائه خدمات دارویی و درمانی رایگان به مردم حاشیه شهر است.
هلیا احمدی میگوید: برای المپیاد حدود 3ماه وقت گذاشتم. با اینکه خانواده مخالف بودند، تصمیم گرفتم شرکت کنم. به مادر و پدرم گفتم تمام تمرکزم را روی درسم میگذارم. آنها هم وقتی تلاش جدی مرا دیدند پذیرفتند. من معتقدم زمین محیط زندگی ماست و باید آن را بهتر بشناسیم.
لیلا ارمغان با 31 سال سابقه تدریس میگوید: از ابتدای خدمت، به مناطق دورافتاده و حاشیه شهر اعزام شدم که بعضا 60 تا 70کیلومتر از شهر فاصله داشت. رفت و آمد به این روستاها بهویژه در اوایل دهه70 بسیار سخت و طاقتفرسا بود و بیشتر درآمدی که از راه معلمی کسب میکردیم، صرف هزینه رفت و آمد میشد، اما بازهم به عشق بچههای حاشیه شهر و دانشآموزان روستایی که برخی از آنها سرشار از استعداد بودند، رنج سفرهای روزانه را به جان میخریدم و به حرفه خود عشق میورزیدم.
کوچه حر86 را سالهاست اهالی قدیمی کوچه، ذاکری مینامند؛ معبری قدیمی در شهرک شهید باهنر که با تأسیس مسجد معروف موسی بن جعفر(ع) در همین کوچه در بین ساکنان جدید به نام کوچه موسی بن جعفر(ع) معروف شده است. از اهالی که درباره نام قدیمی کوچه میپرسم اطلاعات زیادی در دست ندارند اما میگویند که ذاکری ظاهرا نام شخصی بوده که سالها پیش در همین کوچه سکونت داشته است.
شرح فعالیتهایش را که بشنوی بهسختی میتوانی سن و سال کمش را باور کنی. ١٢سال بیشتر ندارد اما در همین سن و سال به فعالیتهای متفاوتی پرداخته و در هر کدام مهارتی را کسب کرده است. عروسکگردانی را از همان دوران کودکی دوست داشته و چند تئاتر عروسکی را توی مدرسه به روی صحنه برده است. در همین دوران قرنطینه اوقات فراغتش را به حفظ قرآن پرداخته و حالا حافظ کل قرآن است.
امیرسام زرافشان خراسانی ۱۲ سال دارد. اولین باری که فعالیت اقتصادی را تجربه کرده است به دهسالگی او برمیگردد. میگوهای مغازه آکواریومفروشی برای او جالب به نظر میرسند. کنجکاویهایش درباره چگونگی پرورش آنها او را در همین کم سن و سالی در مسیر شکوفایی شمّ اقتصادیاش هدایت میکند. خودش میگوید: آن روز وقتی به منزل برگشتم دیدم پرورش میگو باید تجربه جالبی باشد. اول ۷ میگو خریدم.