جانباز - صفحه 17

سرباز جانباز، تعمیرکار افتخاری ویلچر معلولان شد
علی چوپانی، جانباز دفاع مقدس نیست؛ او یک دهه بعد از جنگ، پاهایش را در یک حادثه سربازی از دست می‌دهد، اما به خاطر روحیه دفاع مقدسی که دارد ویلچر جانباز ان را رایگان تعمیر می‌کند.
محمدباقر جلیلیان، از نخستین سپاهی‌های مشهد بود
محمدباقر جلیلیان، پاسدار رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس از فرماندهان ادوات لشکر ۲۱ امام‌رضا (ع) و از اولین نفراتی است که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌پیوندد.
جانباز کم‌بینا، موسس خیریه‌ای برای نابینایان شد
ابراهیم رضایی چندسال قبل به‌دلیل بیماری آب‌سیاه کم‌بینا شد و این موضوع باعث شروع فعالیت‌هایش برای نابینایان و کم‌بینایان شده است.
روایت جانباز شیمیایی از ۱۰ سال حضور در مناطق جنگی
سیدعلی حیدری می‌گوید: در‌حال حرکت بودم که با اصابت گلوله مستقیم تانک به جیپ سرنگون شدیم. بعد‌از چند لحظه با همان سرووضع خونین دوباره سوار جیپ شدم.
ناجی نجات یافته
دکتر محمود مقدم که بر اثر بمباران‌های شیمیایی صدام، سرطان خون گرفته است، توانست سرطان را شکست دهد.
خواندن با انگشتان پا!
یادگار جنگ برای امیر رهباردار دو دست قطع‌شده و چشمانی نابیناست اما او توانسته نقص‌هایش را با هوشمندی جبران کند. او با زبان، کلید‌های تلفن همراه را می‌فشار با انگشتان پایش خطوط بریل را می‌خواند.
«از کرخه تا راین» قصه زندگی ما بود
علی‌نجات عباسی که یک خمپاره، چهره و بدنش را دگرگون کرد، می‌گوید: آقای دهکردی زندگی ما را بازی می‌کرد. هفتاد نفر بودیم و در همان جایی که به آن خانه ایرانیان می‌گفتند، زندگی می‌کردیم.