فاطمه اخوان بیشتر شعر سپید و گهگداری شعر کلاسیک میسراید و فضای شعرهایش عاشقانه و اجتماعی است، علاوه بر این، آثارش درکتاب برگزیده اشعار شاعر ان خراسان (کتاب اسبها روسری نمیبندند) و کتاب گزیده شعر خراسان حوزه هنری به چاپ رسیده است.
محمد و آرزو نیک؛ پدر و دختر شاعر که یکی راه پر پیچ و خم ادبیات را طی کرده و دیگری پای قله ادبیات شعر ایستاده است. از محمد نیک مجموعه شعری به نام «هرگز گلی را پرپر نکردم» به چاپ رسیده است.
مادر وصال توانایی میگوید: از وقتی او دوساله بود، هر شب برایش کتاب میخواندم و او با یک بار شنیدن، آنها را حفظ میکرد. همین است که حالاچیزی در حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ کتاب داستان دارد که همگی را حفظ است.
«مکّیه غلومی» یکی از هزاران مادرِ جوانازدستداده خرمشهری است که بهانه شهادت پسرش، او را شاعر ۱۱ جلد کتاب میکند؛ ۱۱ جلد کتابی که با نام «مرثیههای اولیا» نوشته «امسید نورالموسوی» به چاپ رسید.
حیدر صفرپور شاعر محله شهید رجایی به عشق اهل بیت شاعر شده است. میگوید: درسی نمیخواندم و سوادم در حد چهار کلاس ابتدایی و سواد قرآنی است، اما این کمبود مانعی برای رسیدن به علاقه و عشقش برای شعر گفتن در مدح اهل بیت نمیشود.
مهدی مهدیزادگان میگوید: از سال ۸۰ بهطور حرفهای شعر گفتن را آغاز کردم و علاوهبر شعر در موسیقی و تئاتر هم فعالیت دارم. به نظر من شعر سادهترین نوع بیان تمام احساسات و بهترین ابزار برای به فکر واداشتن مردم است.
غلامرضا تازیکی که روزهای هفتادوچهارسالگیاش را سپری میکند، یکی از اهالی ادیب محله شیرودی است. او میگوید: از همان ابتدا عاشق اشعار کلاسیک بودم. همچنین بیشتر به سرودن اشعار اجتماعی علاقهمندم.






