پژوهشسرای فرهنگ، هنر و ادب پارسی ثابت فردوسی با وجود آنکه از ابتدای مهرماه 1396افتتاح شده و بیشتر برنامههایش برای عموم است باز هم برای مردم و حتی ساکنان محله بهشتی ناآشناست. در این شماره قصد داریم اولین پژوهشسرای تخصصی ادبیات در ایران را به شما معرفی کنیم. مکانی که بهعنوان یک ظرفیت میتواند مورد استفاده ساکنان محله قرار گیرد.
فرنگیس فرهود، دکترای زبان و ادبیات فارسی، اولین مدیر این پژوهشسراست که با عشق و علاقهای که به ادبیات دارد، تلاش میکند تا از این ظرفیت به بهترین شکل ممکن استفاده شود.
ماجرای انتخاب اسم دانشگاه به علایق دکتر محمدرضا رجب زاده و خاطره ای که در این باره دارد برمی گردد. می گوید: وقتی در دانشگاه لندن تحصیل می کردم یک روز یکی از رباعیات خیام را به زبان فارسی پای تخته نوشتم. یکی از استادان معروف دانشگاه آمد و شروع کرد به خواندن آن رباعی. خیلی تعجب کردم. اصلیتش آلمانی بود ولی در انگلیس استاد بود. گفتم: شما از کجا فارسی بلدید؟ گفت: در دوره لیسانس که در آلمان بودم، زبان فارسی را به عنوان زبان خارجی انتخاب کردم. حدود یک ساعت این استاد آلمانی ایستاد و راجع به عمر خیام با من صحبت کرد. از ریاضیاتش گفت و از رباعیاتش.
نبرد رستم و سهراب تأثیر عجیبی بر محمدمهدی ناصری گذاشت به طوری که در آغاز هر سال تحصیلی، کتاب فارسی خود را برای پیدا کردن شعرهای حکیم سخن ورق میزد. بعدها نیز علاقه به فردوسی باعث شد او دلداده ادبیات بشود و به سرودن شعر روی بیاورد، اشعاری که تعدادی از آنها را در قالب کتابهای «یک غزل میهمان من باش» و «و عشق فرصتی میان ماندن و نماندن است» منتشر کرده است و پنج کتاب آماده چاپ دارد.
در دوره تحصیلش معلمهای ادبیات با شک و تردید به انشاهایی که مینوشت نگاه میکردند. آنها فکر میکردند احسان بزرگتری دارد که برایش انشاها را مینویسد. هر بار با ناراحتی به خانه میآمد و با ناراحتی به مادرش از معلمها گله میکرد. بالأخره مادر برای رفع این سوءتفاهم به مدرسه رفت و از معلم ادبیات خواست همانجا موضوعی به احسان بدهد تا انشا بنویسد و موضوع روشن میشود.حالا این جوان بیستوهفتساله از چاپ دو کتابش مسرور است و امید به آیندهای دارد که بتواند در حوزه ادبیات و نویسندگی بیشتر بدرخشد.
محمدرضا جعفری آنی متولد1386 اولین بار کلاس هفتم در جشنواره خوارزمی شرکت کرد و مقام سوم استانی رشته «احساس واژه ها» را کسب کرد. پس از آن در عرض دو سال صاحب رتبه های دیگری هم شد، مانند رتبه سوم رشته زبان و ادبیات فارسی استانی جشنواره خوارزمی سال 98 - 99، رتبه اول استانی رشته داستان نویسی و رتبه دوم استانی رشته مجسمه سازی جشنواره فردا در سال 99-1400 تحصیلی جدید. نوجوان های هم سن وسالش در محله بیشترشان عاشق بازی گل کوچک در کوچه اند، اما محمدرضا علاقه زیادی به فوتبال ندارد. بیشتر دلش می خواهد کتاب بخواند و برای همین در کتابخانه محله عضو شده است و بیشتر کتاب می خواند.
عباسعلی یونسی سپاهی در طول بیش از 2دهه فعالیت موفق به خلق بیش از 30مجموعه شعر در مقاطع خردسالان، کودک و نوجوانان، چاپ چندین کتاب و فعالیت گسترده در جشنوارهها و نشریات مختلف کشور شدهاست. پدر عباسعلی کشاورز سادهای بود که سواد خواندن و نوشتن نداشت، مادرش، خدابیامرز هم تنها سواد مکتبخانهای مختصری داشت و فقط میتوانست قرآن بخواند، اما پدربزرگ پدری(عباسعلی سپاهی) از شاهنامهخوانهای معروف روستای یونسی بود.
این را که به دست چه کسی، در چه اتفاقی و چه روزی نام «هاتف» روی تابلوهای این کوچه نشست، حتی قدیمی ترین ساکن زنده کوچه هم از آن خبر ندارد، اما آن طور که علمای خباز می گوید، «هاتف» تخلص سیداحمد اصفهانی از شاعر ان سادات حسینی دوره افشاریه است.