شاعر

روایت محمود فرخ و ملک‌الشعرا بهار
او روزگاری نه‌چندان دور از میان‌داران فرهنگ و ادب خراسان و بلکه‌ ایران بود و مجمع ادبی‌اش بیش از پنجاه سال برقرار ماند و محل رفت‌وآمد چهره‌هایی شد که یا جریان‌سازان فرهنگی سده گذشته ایران بوده‌اند یا جریان‌شناسان آن‌. درباره این پیر سپیدموی و استوارقامت سخن‌ها گفته‌اند و شعرها سروده‌اند و فرزانگی‌اش را گروهی از بزرگان و استادان بنام در کتاب «هفتادسالگی فرخ» ستوده‌اند.
پروانه بهار: هیچ‌وقت پهلوی‌ها را نمی‌بخشم
هیچ‌وقت تصویر روزی را که نیروهای حکومت پهلوی به خانه ما آمدند، فراموش نمی‌کنم. بیش از پنج سال نداشتم که یک روز صبح زود در فصل زمستان با وحشت زیاد از خواب پریدم. صدای بلندصحبت‌کردن چند مرد با بستن محکم در حیاط مرا از خواب بیدار کرد. در همین موقع مهرداد هم از خواب پرید. هر دو به طرف راهرویی که میان اتاق ما و اتاق خواب پدر و مادرم بود، دویدیم. پنجره بسته بود و قد ما به شیشه پنجره نمی‌رسید. مهرداد متکای خودش را به طرف پنجره کشید، هر دو روی متکا ایستادیم و به طرف حیاط نگاه کردیم.
ملک‌الشعرای بهار از نگاه «چهرزاد»، کوچک‌ترین دختر بهار
زندگی بهار فرازونشیب‌های بسیاری داشت؛ گاهی در لباس شاعر ی خوش‌بیان قلم می‌زد و گاهی به‌عنوان سیاست‌مداری وطن‌پرست جلو استبداد زمانش می‌ایستاد. چهرزاد بهار، آخرین فرزند محمدتقی بهار، اکنون در قید حیات است و در تهران زندگی می‌کند. او سال‌های آخر عمر پدرش را به‌خوبی درک کرده است و حتی در مواقعی برای پدرش روزنامه می‌خواند و پدر را از اتفاقات روز آگاه می‌کرد. در گفت‌وگو با چهرزاد بهار برخی زوایای زندگی محمدتقی بهار را بررسی کردیم.
محمد تقی بهار؛ قصیده‌سرای آزادگی
«مرغ سحر ناله سر کن/ داغ مرا تازه‌تر کن» کمتر کسی در جامعه ایرانی پیدا می‌شود که این بیت و ابیات بعدی را با خودش زمزمه نکرده باشد؛ تصنیفی که در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت شده است. در همان روزها مرتضی نی‌داود با آهنگ‌سازی روی این تصنیف آن را جاودانه کرد. این شعر دوران خفقان عصر رضاخانی و فشارهایی را که بر ملت ایران و استبدادستیزان آمده است، به تصویر می‌کشد. شاعر این تصنیف نیز کسی است که سال‌ها رودرروی استبداد رضاخانی ایستاد و هرگونه حصر و تبعید را به جان خرید.
محمد تقی بهار، دل‌باخته خورشید مشرق
عمر شصت‌و پنج ساله مرحوم محمدتقی بهار یکی از حساس‌ترین و پیچیده‌ترین دوره‌های حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این مرزوبوم بود؛ سال‌هایی که حکومت یکصدوسی‌ساله قاجار، آخرین نفس‌هایش را می‌کشید و در گذار انتقال به دوران پهلوی دوره‌ای برزخی را تجربه می‌کرد. دوره‌ای که ورود مذهب به سطح جامعه و حرکت‌برانگیزی آن، ظهور می‌یابد و غرب آرام‌آرام برای کشور یک مسئله می‌شود.
«عاطفه» رنگ‌آمیز طوسی به نوجوانان کانون پرورش فکری
زندگی این بانوی چهل‌ویک‌ساله ساکن محله لادن سال‌هاست با شعر و ادب گره خورده است. از نوجوانی دلش می‌خواسته شیوه خودش را در شاعر ی داشته باشد و در همان سن برای همراه‌شدن با شعر فارسی بهای زیادی پرداخته است، به همین دلیل دغدغه‌اش نوجوانان‌ هستند. او احساس و عاطفه را عنصر غفلت‌شده شعر نوجوان می‌داند. هر جا که ببیند نوجوانی علاقه‌مند ادبیات است بی‌درنگ او را در مسیر درست هدایت می‌کند.
 کانون 50  ساله پرورش فکری کودکان و نوجوانان در محله ما
اینجا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شماره 2 مشهد واقع در پارک کودک است. یکی از مجموعه‌هایی که از سال 47 در همین مکان دایر بوده است و در تمام طول سال برای کودکان برنامه‌های ویژه‌ای برگزار می‌کند. بسیاری از والدین با فرا رسیدن فصل تابستان و تعطیلی مدارس به دنبال پر کردن اوقات فراغت کودکان خود هستند، به همین منظور نیز با ثبت‌نام آن‌ها در کلاس‌های مختلف به نوعی می‌خواهند در کنار ایجاد فضای لذت‌بخش، بحث آموزشی نیز پیگیری شود. این مرکز با داشتن وسیع‌ترین کتابخانه و کلاس‌های فرهنگی و هنری در ایام تابستان کلاس‌های خاصی نیز برگزار می‌کند.