منطقه ۳ 

منطقه ۳ 

روستاهای دیروز، محله‌های امروز

منطقه ۳ به‌لحاظ تاریخی سابقه روستایی دارد. یعنی بسیاری از محله‌های امروز آن، در گذشته‌ای نه چندان دور روستا‌ بوده و حالا جزئی از شهر شده است. براین‌اساس، بخش زیادی از اراضی این محدوده را زمین‌های کشاورزی تشکیل می‌داده که به‌مرور زمان و با توسعه شهر، به کاربری‌های شهری تغییر یافته‌ است. محدوده منفصل قرقی که اسفند ۹۱ به محدوده شهری پیوست، یکی از جدیدترین الحاقات به این منطقه است. استقرار فضا‌های مهمی مانند ایستگاه راه‌آهن و سیلوی گندم از حدود سال ۱۳۴۰ را می‌توان نقطه عطف این منطقه برای تبدیل پهنه‌های روستایی به بافت شهری و افزایش جمعیت آن دانست. پس از انقلاب به‌دلیل شکل‌گیری شریان‌های مهم منطقه مانند محور گاز، رسالت، طبرسی و مجلسی، تحولات منطقه سرعت گرفت. آرامگاه و باغ‌موزه نادری و آرامگاه خواجه‌ربیع ازجمله مکان‌های هویتی و تاریخی منطقه ۳ است که جمع زیادی از گردشگران و زائران را راهی این منطقه می‌کند. در مساحت ۳۳۰۷ هکتاری شهرداری منطقه ۳ حدود ۴۱۷ هزار نفر زندگی می‌کنند.

 

علی خانزاده قبل از شروع ورزش، وزنش را کم کرد
علی خانزاده متولد 1385 و ساکن محله خواجه‌ربیع است. او از سال1397 ورزش را آغاز کرد و در طول 3سال توانست به افتخارات خوبی در استان دست پیدا کند تا بتواند خود را برای پیوستن به تیم‌ملی نوجوانان کشور آماده کند.اگر تصاویر سال‌های گذشته علی خانزاده را با ظاهر امروز او مقایسه کنیم، به‌سختی می‌توان شباهتی بین آن‌ها پیدا کرد. علی 135کیلوگرم وزن داشت و می‌دانست مسیر دشواری در ورزش پیش رو دارد، اما در سال1397 قدم روی تاتامی تکواندو گذاشت. علی می‌دانست برای تصمیمی که گرفته بود، باید تلاش می‌کرد و این کار را انجام داد.
«بلال»، مسجدی که نامش بر یک محله نشست
ساخت این مسجد گره خورده بود به روزهای مبارزه مردم علیه طاغوت. این موضوع اشتیاق مردم و ساکنان محدوده را چندبرابر کرده بود. نمازگزاران با مینی‌بوس می‌رفتند تا در راهپیمایی شرکت کنند.انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید، خیال مردم راحت شده بود و اهالی این روستا دوباره دست‌به‌کار شدند و خیلی زود با کمک آستان قدس رضوی در عرض یک سال بنای مسجد را تکمیل کردند. در مراسم افتتاح، حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن قرائتی هم بود. انتخاب نام مسجد هم از شور و هیجان مردم ناشی شد. آن‌ها دور هم جمع شده بودند و تکبیر می‌دادند. به همین دلیل حجت‌الاسلام قرائتی نام اولین مؤذن پیامبر(ص) را برای مسجد پیشنهاد داد.
از زندان شاه تا دادگاه انقلاب
با اینکه چندین سال از آن روزها می‌گذرد اما خاطراتش را لحظه به لحظه در یاد دارد. حتی یک ثانیه را هم از قلم نمی‌اندازد و مفصل تمام روزهایی را که گذرانده به خاطر دارد. روزهایی از جنس اعتراض و شکنجه که هنوز آثار آن را در تصویر او می‌توان دید. سید قاسم بخشیان از ساکنان مجلسی است که دوران نوجوانی‌اش مصادف با ایام اعتراضات مردمی و انقلاب اسلامی بوده است. او از همان روزهای اولی که لباس روحانیت بر تن کرده در تظاهرات دهه 50 شرکت کرده است. در پی این اعتراض‌ها او از سال 54 تا 57 سه بار دستگیر و در زندان ساواک مورد شکنجه قرار می‌گیرد. حجت الاسلام بخشیان هر زمان که دستگیر می‌شود در زندان از تهدیدها فرصت می‌سازد و در فضای زندان با بزرگانی همچون شهید هاشمی‌نژاد و مرحوم طبسی جلسه‌هایی برگزار و رهنمودهایی را دریافت می‌کند که در زمان آزادی بتواند از آن‌ها در راستای اهداف انقلابی بهره ببرد.
نهضت در محله راه‌آهن
کوچه شهیدهاشمی‌نژاد14 یکی از معابر قدیمی محله راه‌آهن است. خانه‌های قدیمی که هنوز در این معبر به چشم می‌آید، هویت کهن آن را گوشزد می‌کند. کوچه به‌دلیل وجود ساختمان «مرکز نهضت سوادآموزی» که در ابتدای آن قرار داشت، سال‌ها به نام کوچه نهضت شناخته می‌شد، اما پس از شهادت غلامرضا نوروزی در 25شهریور1361، نام این شهید بر تابلو ورودی کوچه جای گرفت.
ادای دین ورزشی با مربی‌گری در پایگاه مسجدی
مهدی حامدی‌فر متولد سال1385 و دانش‌آموز کلاس دهم هنرستان است. در رشته تعمیر موتور خودرو درس می‌خواند و ساکن محله بهمن است. از سال1397 مسیر زندگی‌اش با ورزش رزمی کیک‌بوکسینگ هم‌سو شده است. حالا 8مقام قهرمانی استانی، کشوری و بین‌‍‌المللی او را در این عرصه ثابت‌قدم و ماندگار کرده است. او در پایگاه بسیج مسجد الزهرا(س) کلاس ورزشی برگزار می‌کند و شاگردانی بین 7سال تا 12سال دارد.
اولین و آخرین شهید انقلابی آرامستان خواجه‌ربیع
محمدجمال هفده ساله تصمیم گرفت به‌جای تمرین در زمین فوتبال در صف تظاهرات باشد. او اولین شهید آرامستان خواجه ربیع است. ناصر سیزده‌ساله هم در یکشنبه خونین سال1357 هدف اصابت تیر مزدوران طاغوت قرار گرفت او آخرین شهید آرامستان است. از شهادت آخرین شهید انقلابی که در خواجه‌ربیع به خاک سپرده شد، 43سال می‌گذرد. زمان زیادی است، اما هنوز خانواده و دوستانش دلتنگ او هستند و تقریبا هر هفته به خانه ابدی‌اش سر می‌زنند و پای سنگ مزاری می‌نشینند که رویش حک شده است «شهیدناصر گیوه‌چی».
دوساعت در جوی ماندم تا گلوله‌باران تمام شد
مبارزات و جان‌فشانی‌های مردم غیور و انقلابی مشهد در روزهای قبل از انقلاب‌‌، همواره یادآور رشادت ‌دلاورمردان و زنانی بوده است که در عرصه‌های مختلف و در راه پشتیبانی از این حرکت‌های مردمی، حضوری پررنگ داشته‌اند. نزدیک شدن به چهل و سومین سالروز پیروزی ‌انقلاب مردمی ایران، بهانه‌ای شد تا به‌سراغ یکی از ‌جوانان دیروز محله طبرسی برویم؛ کسی که در راه رسیدن به اهداف و آرمان‌های امام، چنان سر پرشوری داشت که به‌سبب تفکرات آزادی‌خواهانه به او «ابوشریف» و «کاسترو» لقب داده بودند و هنوز انقلابی‌های سال‌های56 و 57 او را به‌نام «ابوشریف» می‌شناسند. از فضل‌الله جعفری‌ماسوله می‌گویم؛ میانه‌مردی که سال‌ها در کسوت معلمی، درس ایثار و آزادگی به شاگردانش داده است.