قدمت مسجد المهدی برمیگردد به سالهای دوری که کسی به خاطر ندارد. به آن روزها که خبری از شهر و بافت شهری نبوده و محمدآباد نام یک روستای کوچک دور از شهر بوده است. روستایی که کل جمعیت آن از پنج خانوار بیشتر نمیشد. همان روستاییهایی که حالا نام و نشانی از آنها باقی نمانده، سنگ بنای اولین مسجد آن حوالی را میچینند. آن موقع این مسجد یک خانه گلی کوچک به قد یک وجب به اندازه نمازگزاردن همان چند ده نفر جمعیت روستا بوده است.
اهالی محله همه میگویند هیئت امنا تازه پس از تخریب مسجد به فکر جمع کردن پول افتادند. آنها یک صندوق هم جلو مسجد گذاشتند. هر بار که مقداری پول جمع میکردند مصالح میخریدند و دور هم جمع میشدند و عکس یادگاری میگرفتند و بعد میرفتند. نکته جالب این است که چند خیّر اعلام آمادگی کردند که این مسجد را بسازند اما هیئت امنا با آنها مخالفت کردند چون میخواهند همه کاره مسجد باشند.
«نفیسه نسترنی»، 26ساله یکی از فعالان محله بهشتی است. محل قرارمان در «کانون شهید شعبانی» بود، همان مکانی که در فاز اول و دوم کرونا محل تولید ماسک بود و بانوان محله در این زمینه خوش درخشیدند و با تولید ماسک و توزیع رایگان آن بین ساکنان تلاش داشتند گامی مؤثر در قطع زنجیره کرونا بردارند.
67ساله است، اما حافظه بسیار خوبی دارد. روزگار قدیم تهپلمحله را همانند یک نوار ویدئو در ذهنش ثبت کرده است، بهطوریکه وقتی برایمان روایت میکند که در سهسالگی همراه مادرش به مراسم روضهخوانی شیخ محمدتقی بجنوردی میرفته است، همه جزئیات آن را میتوانیم تصور کنیم. علیاصغر حاجیزادهکفاش در این گزارش از چهره قدیم تهپلمحله، یکی از محلههای قدیمی شهر مشهد میگوید.
کوچه حمام از آن کوچههای قدیمی منطقه ساختمان است. کوچهای که نامش را از حمامی قدیمی همین کوچه وام گرفته است. حمامی که مرحوم کوهجانی یکی از ساکنان این کوچه آن را در سال 1340 ساخته بود و قدیمیترین حمام این منطقه بوده است. دو بخش مجزای زنانه و مردانه داشته و مردم از نقاط مختلف حاشیه شهر به این حمام میآمدند.
جواد خشکی میگوید: یکی از اهداف زندگی من همیشه این بوده است که بتوانم مشکلی از مشکلات مردم را رفع کنم، اما اینکه چقدر تاکنون موفق بودهام یا نه قضاوتش با خداوند است! در کنار حضور مستمر در مسجد همیشه سعی کردم از افرادی که تمکن مالی دارند کمکهای نقدی و غیرنقدی را تهیه و جمعآوری کنم و میان افراد نیازمند محله با حفظ آبرو و عزت نفسشان توزیع کنم.
حقیقت این است که در محله ایثارگران که اتفاقا ساکنان اولیه آن را قشر جانباز و ایثارگر تشکیل میدادند، مردم تا همین چند سال پیش برای برگزاری نماز جماعت به خانههای همدیگر میرفتند و حتی هزینه ایاب و ذهاب امام جماعت را نیز بین خودشان تقسیم میکردند. فاطمه افشار که از سال 87 ساکن این محله شده است میگوید: در حدود سی چهل خانوار بودیم که به صورت نوبتی نمازهای جماعت ظهر و مغرب را در خانههایمان برگزار و اهالی محل را نیز دعوت میکردیم.