کوچه شهید محمدزاده یک، در خیابان شهید عبادی2و ابتدای میدان شهدا درست پشت پایانه اتوبوسرانی است. به گفته قدیمیهای محله این کوچه چند نام داشته است. از کوچه یغما و آتشنشانی و جهانبخش و بحره گرفته تا کوچه «اصغر قصاب» که معروفترینش همین نام بوده است. خانواده شهید محمدزاده که نامش بر پلاک این کوچه به چشم میخورد سالهاست که از این محله رفتهاند.
به نقل از قدیمیهای کوچه، اصغر قصاب 20سال پیش برای نازایی و گشایش بخت و حل مشکلات برای مردم سرکتاب باز میکرده و دعا مینوشته است.
خیابان رضوان تاریخی نیست، بلکه از آن معبرهای تازهتأسیس است که با تملک و تخریب 110پلاک ساخته شد تا از طریق آن ایستگاه راهآهن مشهد اتصال مستقیمی به حرممطهر پیداکند. در کنار این ویژگی وقتی سال1397 روبان افتتاح آن بریدهشد، بهعنوان هفتمین خیابانی یاد شد که دید مستقیم به حرممطهر دارد؛ تا به این ترتیب، از اندوه ساکنان تهپلمحله و نوغان بهدلیل نابودی بخشی از هویت این محدوده کاسته شود
با وجود آنکه سنگفرش است و مناسب برای پیادهروی، اما منعی برای تردد وسایل نقلیه وجود ندارد. خیابان نمایشگاه15 معبری آرام در کنار بوستان بزرگ چهلبازه است که آرامش را به رهگذران خود هدیه میدهد. قسمتی از این معبر، سنگفرش شده است و به همین دلیل فضای مناسبی برای پیادهرویهای خانوادگی و دوستانه است. انتهای این معبر هم به بولوار معلم متصل میشود که سبب شده است دسترسی به این خیابان و در ادامه بوستان چهلبازه راحت باشد.
سالهاست که این کوچه قربانی همین نوسازی شده و جز یک مسجد از آن چیزی باقی نماندهاست؛ جایی که تا همین چندسال پیش یکی از حمامهای قدیمی مشهد را با چهارصدسال قدمت در دل خود داشت و داستانش هم از وقف مرحوم محمدحسن صاحبکار مشهدی آغاز میشد؛ مردی باخدا و مردمدار که چهارصدسال پیش 1400متر از ملکش را حمام و مسجد ساخت و وقف کرد؛ وقفی که امروز پنجمین نسل او آن را اداره میکنند.
هرچند از زمان شیوع کرونا این کوچه که روزانه محل تردد کودکان و نوجوانان بسیاری بود، خلوتتر شده است، اما هنوز هم صدای هیجان و شادی بچهها گاه و بیگاه شنیده میشود. غیر از بچهها، بزرگترها هم بهدلیل وجود یک مسجد نیمهساز و مرکز تجاری کوچک در انتهای کوچه، در بیشتر اوقات گذرشان به اینجا میافتد. این معبر هم مانند بسیاری دیگر از کوچههای محله حجاب که مشخصهشان مجتمعهای مسکونی بزرگ است، دارای چند مجتمع مسکونی پرجمعیت و قدیمی است.
تقریبا از همان ابتدای کوچه علامت های هشدار به چشم می خورد، وجود سه مدرسه دولتی و دو مرکز آموزشی و یک مدرسه خصوصی باعث شده است تا علائم هشداردهنده، خط کشی ها و همچنین سرعت گیر در این کوچه زیاد باشد. سمت چپ با دیوارهای رنگ آمیزی شده مدارس شکل و شمایل فرهنگی دارد اما سمت راست خانه های ویلایی با متراژ کم و یک طبقه با بافت قدیمی دیده می شود که خانه های سازمانی مربوط به نیروی انتظامی است البته سال هاست که این خانه ها خالی از سکنه است.
محمدباقر(حمید) جهانگیر فیض آبادی یکی از آن رفیق های ناب روزگار است که بعد از شهادت همسایه دوران کودکی، دوست، همکلاسی و هم رزمش، شهید سید محمدرضا شعاعی آستانه، به دنبال چاپ خاطره های دوستش شده است. کتاب«ستاره کلاشین» که توسط «سمیه جوادی» و «محدثه دبستانی» نوشته شد به خاطره ها و معرفی شهید محمدرضا شعاعی پرداخته که روزگاری ساکن محله امام خمینی(ره) بوده است.