آوازه این دورهمی کتابخوانی که با خوانش جمعی یک کتاب شروع میشود و با مباحثه درباره نکات آن ادامه پیدا میکند، از محله مهرگان فراتر رفته است و کمکم دارد پای دختران محله قرقی نیز به آن باز میشود.
این مسجد در محله راهآهن، خانهای ویژه بود که وقف شد و پیش از وقف هم مراسم و مناسک آزمایشی حج، نشستهای فرهنگی و حتی پختوپز نذری در آن رونق داشت، اما اکنون، نامش مسجد والدین است.
اهالی محله کوی سلمان بیش از ۱۰ سال است که هر روز چهارمرتبه نظارهگر سیدمرتضی سیدی هستند، درحالیکه با صدای اذان ظهر و مغرب، پدر بیمارش را برای اقامه نمازجماعت کول میکند و به مسجد میآورد.
بازارچه هنرهای دستی خانمها و و نوجوانان در مسجد الغدیر، مشتریان خود را پیدا کرده است.
این مرکز نیکوکاری، در همه اعیاد با کمک خیران برای دانشآموزان خوراکی تهیه میکند. علی حسنی میگوید: وقتی پشمک نذری پخش میکنیم، صدکیلو شکر میخریم و از صبح تا شب با دستگاه برایشان پشمک درست میکنیم.
اعظم خانم میگوید: اگر یک روز به مسجد نیایم، بیمار میشوم. حتی با دستشکسته اینجا کار کردهام. ماه رمضان پارسال همینجا در آشپزخانه مسجد سُر خوردم و افتادم و دستم شکست. با همان وضعیت، هر شب در آشپزخانه آشپزی میکردم.
مسجد بلال در محله خیرآباد، فضایی برای پذیرایی دائمی از اهالی ایجاد کرده است.