دغدغهمندان مسجد برای ایجاد علاقه اهالی به کتاب و نشر فرهنگ کتابخوانی برنامههای متنوعی دارند؛ از «شنبههای با کتاب» گرفته تا طرح «ببر و بخوان و نیار» و «نذر کتاب».
اکرم فرزادی میگوید: به حاجآقا فدایی پیشنهاد کردیم که در آشپزخانه مسجد ، محصولات خوراکی خانگی تولید کنیم. نزدیک دو ماه طرح ما در کارگروه اقتصادی مسجد بررسی میشد تا بالاخره نواقص آن رفع و از ماه قبل اجرا شد.
اینجا یک مسجد است که نوجوانانش زیر چتر اعتماد پیرغلامها رشد میکنند و درس زندگی یاد میگیرند و بچه مسجد یهای قدیمیاش، شدهاند بال و پر بچههای دهه۸۰ و ۹۰.
مطبوعی فرماندهی قزاقان سرکوبگر در کشتار خونین گوهرشاد را بر عهده میگیرد و از عهده وظیفه محولهاش هم خیلیخوب برمیآید و صحن مسجد را به حمام خون بدل میکند. رضاشاه بعد از واقعه گوهرشاد بسیاری از رؤسای خراسان را از سمتهایشان برکنار میکند اما ایرج مطبوعی تبرئه میشود.
چند نسل از اهالی محله وقتی علت مسجد ی شدن خود را میگویند، فقط از «بابا الهی» نام میبرند. علیاصغر الهی معروف به «بابا الهی»، پیرمرد خوشرفتار محله حسینآباد است.
دیدن علاقه بچهها به حضور در مسجد سبب شد احمدآقا تصمیم بگیرد محیط مسجد را برای حضور آنها آماده کند؛ پیشنهاد داد پنجشنبهها یک ساعت مانده به اذان مغرب همراه سایر دوستانشان میتوانند به مسجد بیایند تا دور هم بازی کنند.
فاطمه سلطانفریمانیسپهر میگوید: قدیم رسم بود دخترها وقتی که مدرک کلاس ششم خود را میگرفتند، دو سال دوره فراگیری خیاطی میگذراندند و بعد هم ازدواج میکردند، اما من خلاف این قانون عمل کردم.