
ساختمانهای بلند، پایشان به کوچهپسکوچههای محله فرهنگیان و شاهد ۱۰ نیز باز شده است. برخلاف سالهای آخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ که در این کوچه پر از باغ و زمین کشاورزی بود، حالا تا چشم کار میکند، ساختمانهای چندطبقه و مجتمعهای مسکونی است که در این کوچه کنار هم قد کشیدهاند. به همین دلیل است که اهالی جدید آمدهاند و حتی همسایه کناریشان را نمیشناسند. اما به برکت همسایههای قدیمی محله، هنوز هم همسایهداری جان دارد و اهالی از حال هم باخبرند.
سراغ همسایه خوب را میگیرم و تقریبا همه اهل خیابان، سمیه موسوی را نشان میدهند که بهدلیل شکستدادن بیماری سرطان و انجام کارهای فرهنگی، الگوی خیلی از اهالی به حساب میآید.
همسر سمیه موسوی، روحانی است و از ۱۰ سال پیش در مجتمع ولایت ساکن هستند. خیر همسایهداری سمیهخانم در این مدت، هم به اهالی مجتمع رسیده است و هم به اهالی کوچه. همسایهای دربارهاش میگوید: خدا خیر خانم موسوی را بدهد. بیشتر اعیاد و عزاداریها در خانهاش مراسم برگزار میکند. علاوه بر این، سمیهخانم بانی شده است و با کمک اهالی مجتمع برای همسایههایی که اوضاع مالی مناسبی ندارند، بسته معیشتی تهیه میکنیم.
از همسایه دیگری میشنویم که سمیهخانم موسوی درباره فرزندآوری زوجهای جوان دغدغه زیادی دارد. وقتی یکی از خانمهای همسایه باردار میشود، پس از تعیین جنسیت کودک، یک بسته سیسمونی آماده میکند و به دیدار مادر باردار میرود. سهشنبهها هم یک بازارچه راهاندازی کرده است که همسایهها دورهم جمع میشوند و حال خوبشان را به هم منتقل میکنند.
خود موسوی میگوید: وقت مریضیام همسایهها نگذاشتند آب در دلم تکان بخورد و مدام به من سر میزدند و روحیه میدادند. بیخود نیست که میگویند همسایه خوب از خواهر و برادر به آدم نزدیکتر است.
وقتی قرار است سمیهخانم موسوی از یک همسایه خوب برای ما بگوید، عباس برجسته را معرفی میکند که امنیت کوچه و خیابان محل زندگیاش، خط قرمز اوست. برای همین وقتی دید بوستان پرنیان مقداری ناامن شده است، آنقدر با نیروی انتظامی نامهنگاری کرد و رفت و آمد تا کانکس پلیس در این بوستان جانمایی شد.
موسوی سهشنبهها یک بازارچه راهاندازی کرده که همسایهها دورهم جمع میشوند
سمیهخانم تعریف میکند: پل روی میدان امامحسن (ع) که بهتازگی ساختش آغاز شده است و گره ترافیکی بولوار شاهد را باز میکند، حاصل رفتوآمدهای عباسآقا و برخی اهالی قدیمی محله به شهرداری و شورای اسلامی شهر بود.
عباسآقا با هیئتامنای مسجد محله رابطه خوبی دارد. یکی از کارهایش این است که میگردد و مساجدی را پیدا میکند که نیاز به بازسازی و تجهیز دارند و با کمک خیران دستی به سر و روی آنها میکشد.
برجسته میگوید: با بیشتر همسایههای محله رفتوآمد خانوادگی داریم و محبتشان را حس میکنیم و یکدیگر را درک میکنیم.
عباس برجسته نیز یکی از بانوان فعال محله به نام نجمه مختاری را بهعنوان همسایه خوب و کارراهانداز معرفی میکند.
عباسآقا توضیح میدهد: نجمهخانم خاله مهربان بچههای محله است. هروقت فرصت داشته باشد، به مسجد و مراکز خیریه میرود و به بچهها نقاشی و ساخت کاردستی یاد میدهد. عضو افتخاری دوام ثامن نیز هست و موضوعاتی مانند کمکهای اولیه، اطفای حریق و مدیریت بحران را به خانوادهها میآموزد.
«جلو نجمهخانم، قهر بی قهر!» عباسآقا لبخندی میزند و میگوید: نجمهخانم عضو شورای حل اختلاف مسجد است. هر وقت پرونده اختلافی به آنها ارجاع میشود، همه تلاشش را میکند تا طرفین دعوا با هم سازش کنند.
مختاری که چهار دوره عضو شورای اجتماعی محله بوده است، میگوید: همسایهداری همین است که خیرمان به هم برسد و هوای هم را داشته باشیم. مثلا من وقتی دیدم بچههای محله جایی برای ورزش ندارند، بسیار به ایندر و آندر زدم تا زمین ورزشی شاهد ۱۰ و رفیعی ۵ احداث شد.
* این گزارش چهارشنبه ۳۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۸ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.