مجتبی صادقی متولد سال٧٥ از آن دسته جوان های پرانرژی فعال است که با همین سن و سال کم کلی تجربه مختلف توی کارنامهاش دارد. از تئاتر و بازیگری و راهاندازی گروه بگیرید تا ضبط برنامه برای شبکه2 صداوسیما و تجربه خبرنگاری بسیج رسانه. او روی بیشتر استیجهای شهر اجرای برنامه داشته و مستند ضبط کرده است و... . اما در کنار همه این تجربههای شخصی برای کار گروهی ارزش بیشتری قائل است و وقتی از اهداف شخصیاش میپرسم میگوید همه اهدافش در راستای پیشرفت گروهشان است.
گروه «همکاسه» با محوریت «حسینیه انصارالعباس» در محله گاز، سالهاست برای تأمین غذا و معیشت تهیدستان فعالیت میکند. آنها در بخش تحصیلی به خانوادههای کمدرآمد کمک میکنند.
محسن رضایی24سال دارد و در وزن 58 کیلو مسابقه میدهد. او در رنکینگ جهانی رتبه 46 را دارد و 3 سال به عنوان بهترین بازیکن افغانستان شناخته شده است. محسن که متولد ایران است و مادرش هم ایرانی است اکنون عضو تیم ملی افغانستان است و به یاری خدا میرود تا سهمیه المپیک توکیو را به دست آورد.
مدیر مجمع امیرالمؤمنین(ع) درباره ایده و هدف شکلگیری این مجمع میگوید: سالها به اهمیت جذب جوان ان به مسجد و چگونگی انجام آن فکر میکردم. در این مدت توانستم طرحی ارائه کنم تا زمینهساز حضور دائمی جوان ان به مسجد شود. ایده خودم را با حجتالاسلام زاهدی، امام جماعت مسجد امیرالمؤمنین(ع)، مطرح کردم و ایشان با اختصاص حسینیه مسجد که حدود 100 متر مربع مساحت دارد به عنوان محل اجرای برنامهها، با به ثمر رسیدن طرح موافقت کردند.
محمدحیاتی فوتبالیست و مربی جوان محله مهرآباد است. او 42 سال سن دارد و در خانواده ده نفرهای بزرگ شده است. از بین اعضای خانواده فقط محمد به سمت ورزش و آن هم فوتبال را انتخاب می کند. حیاتی با بازیکنان سرشناش تیم ملی هم بازی بوده است و حالا با کوله باری از تجربه دغدغه کشف استعدادهای بچه های حاشیه شهر را دارد. او چند مرتبه هم برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سوریه شده که در این بین یکبار موج انفجار شنوایی گوش سمت راستش را گرفته و یکبار دیگر هم شیمایی شده است.
سید مرتضی در همان سن نو جوان ی که شاید 13سال هم نمیشد موتور برادرش را برمیداشت و در محله دور میزد در آن سن سوار موتور 4سیلندر شدن جای تعجب دارد، اما برای آنهایی که پا در رکاب موتور بزرگ شوند کار سختی به حساب نمیآید. موتور سنگین برادرش او را قانع نکرد و هیجان کافی را برایش نداشت، در نهایت تصمیم گرفت در رشته موتور کراس فعالیت کند.
روزی روزگاری «حاج حبیب» زمینی را برای مسجد محله وقف کرد و بعد از او پسرانش کمر همت بسته و بنای مسجد را بنیان گذاردند. این یادگار حاج حبیب و پسرانش امروزه مسجدی آباد و پر از نمازگزارانی در سنین مختلف است. برنامههای مختلف مسجد گواه آن است که این مرکز عبادی نهتنها جایگاهی برای ادای فریضه روزانه بلکه محتوای دینی را برای مخاطبان مختلف ارائه میدهد.