پدربزرگم، پهلوان رجبعلی، خیلی دوست داشت من کشتی بگیرم؛ اما من سراغ ورزش رزمی جودو رفتم. روزی که اولین مدال طلا را در این رشته به دست آوردم، پدربزرگم بهدلیل بیماری در بیمارستان بستری بود. بیمارستان رفتم تا با این خبر خوشحالش کنم، اما متوجه شدم فوت کرده است.
فاطمه ستایش، زهرا زندهدل و زینب اخوت، از محلات فردوسی و چهاربرج، خبرنگاری را بهصورت غیرحرفهای از حدود سهچهار سال قبل ضمن ارتباط با مردم و انجام گفتگوهای عادی شروع کردند.
خواندن یکی از حکمتهای کتاب نهجالبلاغه در دهسالگی، زهرا خیابانطلب، نوجوان پانزدهساله را علاقهمند به این کتاب کرد.
نرگس مشیری میگوید: آرامش، سهم بزرگ من از انس با آیههای قرآن است؛ آرامشی که وصفکردنی نیست. در شرایط بحرانی زندگی، من نسبتبه بقیه آرامتر و صبورترم و این برایم نعمت بزرگی است.
این نوجوان با تشویق خانواده و مسئولان مدرسه گزارشگر برنامههای مختلف شده است. میگوید: بین خانواده و اطرافیانم و حتی در مدرسه، همه از بیان و روابطعمومی من تعریف میکردند.
اسرا طایی در هنرستان آلطاها جزو استعدادهای معماری به شمار میرود و کسب هفتمدال در سه سال فعالیتش در رشته کونگفو، گواه قابلیتهایش در ورزش است.
مرتضی قاسمی تصمیم گرفته است تابستان در کفشفروشی کار کند. میگوید: ترجیح میدهم بخشی از هزینههای تحصیلم را خودم متقبل شوم تا از لحاظ مالی فشار کمتری به خانوادهام وارد شود.