مسجد امیرالمؤمنین (ع) در خیابان مسلم شمالی، مسجدی ساده، اما زنده است که این روزها با حضور پرشور و نشاط نونهالان، نوجوان ان و جوانان به مسجد حال و هوای متفاوتی به خود گرفته است.
محمدرضا رحمانی، نوجوان پانزدهساله ساکن محله عبدالمطلب، در کنار ورزش، تعطیلات تابستان را بهعنوان شاگرد صافکار در کارگاهی مشغول به یادگیری این شغل است.
آرتان میگوید: رفتیم نمازجماعت خواندیم و بعد گفتم نمیشود آشوبگران این کارها را در همسایگی ما انجام دهند و ما بیتفاوت باشیم. پرچمهای کاغذی اسرائیل را آوردیم و و از پارهکردن پرچم فیلم گرفتیم و در فضای مجازی فرستادیم.
این نوجوان ان دورههای اولیه امداد و نجات دیدهاند و میدانند در موقعیت بحرانی چطور باید به دیگران کمک کنند.خاطرات شیرینی از حضور در اردوی شبیهساز جبهه دارند که لباس رزم پوشیدند، اسلحه در دست گرفتند و از کنار بمبهای شبیهساز رد شدند.
مسیر ورزش برای محمدحسین صدیقی، ناهموار و پرپیچوخم بوده است؛ پیچوخمهایی که هرکدامشان کافی بود برای دلسردشدن و خداحافظی او با دنیای ورزش، اما همراهی خانواده و اعتمادبهنفسش، او را در عرصه ورزش نگه داشت.
یاسمنزهرا رضایی از همان سالهای ابتدای کودکی، دستی در رنگ و طرح داشته؛ علاقهای که کمکم در دلش ریشه دوانده و حالا به بخشی جدی از هویتش تبدیل شده است. همین علاقه، او را به شرکت در مسابقه فرهنگیهنری جشنواره «فردا» کشاند.
مسعود رسولی، نوجوان ی است که با وجود سن کمش، کارنامهای پُر از مدال و افتخار در رشته کیکبوکسینگ دارد. میگوید: در سه سال گذشته، شش بار قهرمان استان شدم. یک بار هم در مسابقات کشوری دوم شدم. دوتا کمربند طلایی گرفتم.