نوجوان

عشق موروثی «نبی‌زاده‌»ها
امیرحسین نبی‌زاده سیزده‌ساله و ساکن محله ایثار است. آوای خوش قرائت او از آینده درخشانش خبر می‌دهد. شاید بتوان به‌واسطه علاقه‌ و ارادتی که به کتاب الهی در خانواده نبی‌زاده هست، گفت این یک عشق موروثی است و از پدر به فرزند رسیده است. امیر‌حسین وقتی به علاقه‌اش پی برد، مانند پدرش دیگر روزش بدون تلاوت قرآن شب نمی‌شد.با پایان اولین سال تحصیلی امیر‌حسین، پدرش که شاهد اشتیاق فرزندش برای یادگیری قرآن بوده است، آموزش او را شروع می‌کند.
دوخت لباس‌های تغزیه بعد از تغزیه خوانی
دختر هنرمند محله الهیه تا ده‌سالگی تعزیه‌خوان بوده و بعد از آن ارادتش به آستان حضرت دوست را طور دیگری نشان داده است. مونا پهلوان پنج‌سالی می‌شود که پای کار دوخت لباس‌های تعزیه‌خوانی است و بیشتر وقتش را پای چرخ می‌نشیند و لباس های اولیا و اشقیا را سردوز می‌زند. لباس‌هایی که برای اهالی محله متبرک است و از سرقیچی پارچه‌ها برای خودشان می‌برند.
خادم حرم رضوی و زائر حرم حسینی
محمدحسین رضایی سیزده‌ساله روزهای شنبه مکبری نماز جماعت در حرم را برعهده دارد. او از شش‌سالگی با قرآن انس گرفته و در مداحی، تلاوت، روخوانی و حفظ قرآن کریم هم مهارت دارد. محمدحسین لباس خادمی‌اش را پوشیده تا در حرم اباعبدالله(ع) هم با همین لباس زیارت کند. دلش می‌خواهد همانند نمازهای مسجد محله و حرم امام رضا(ع)، تکبیر نماز مغرب حرم اباعبدالله(ع) را هم بگوید.
داستان‌هایی با درون‌مایه فانتزی
مبینا محمدزاده یازده سال دارد و داستان کوتاهش در کتاب «پرواز بادبادک‌ها» چاپ شده است. با آنکه یازده سال دارد بسیار روان صحبت می‌کند و دایره واژگانش فراتر از بسیاری از هم‌سن و سالانش است. در صحبت‌هایش اشاره می‌کند که کتابخانه‌ای با 150کتاب داستان دارد که همه آن‌ها را بارها خوانده است. خودش معتقد است کتاب خواندن سبب شده تا او از سایر هم‌سن و سال‌هایش یک سر و گردن بالاتر باشد.نوشتن را از کلاس سوم دبستان شروع کرده و حالا بیش از 80داستان کوتاه در زمینه‌های مختلف دارد. علاقه زیادش به خواندن او را به سمت نوشتن هدایت کرده است.
پیش‌گامی فوتسالیست‌های مهر مادر
رقابت پایانی سیزدهمین دوره فوتسال محلات منطقه3 هیچ شباهتی به یک رقابت محلی ساده نداشت: از تعداد تماشاگران نشسته یا ایستاده در سکوهای سالن ورزشی یاس گرفته تا کیفیت بازی‌ها و بازیکنانی که از سه رده سنی در قالب 51 تیم مقابل حریف 104 بار صف‌آرایی کردند. هریک از بازی‌ها جذابیت خاص خود را داشت و کری ورزشی بین بازیکنان و تماشاگران آن را زیباتر می‌کرد.
خیابان سوختانلو8،خیابان فرهنگی‌ورزشی
تا اواسط دهه 70 بیشتر اراضی خیابان سوختانلو8 را زمین‌های بایری تشکیل می‌داد که نمای این محدوده در بولوار طبرسی را نازیبا کرده و برای ساکنان مشکل‌ساز شده بود. با گسترش ساخت‌وساز‌ها این محدوده رونق گرفت. دسترسی آسان به دو ایستگاه قطار شهری ولایت و فجر و احداث مراکز آموزشی متعدد، سالن و زمین‌های ورزشی، فضای سبز و ... اکنون خیابان سوختانلو8 را پرتردد کرده است.
پدرم به‌خاطر من تکواندوکار شد
مصطفی دهنوی متولد سال1386 در محله احمدآباد است. او ورزش تکواندو را از هشت‌سالگی شروع می‌کند. به گفته خودش بهترین حامی و پشتیبان او در ورزش کاراته پدرش است. می‌گوید: پدرم با وجود مشغله کاری‌ای که داشت هر روز من را از خانه به باشگاه ورزشی توحید که در محدوده میدان سناباد بود می‌برد. در گوشه‌ای از فضای باشگاه می‌نشست و با تشویق‌هایش به من روحیه می‌داد.از همان ابتدا پابه‌پای من در تمرینات و همه مسابقاتی که شرکت کردم حضور داشت.