نوجوان

نفر اول خاورمیانه؛ کاراته‌کار نوجوان محله جاهدشهر
یاسین علیپور آن‌قدر در کاراته زبده و آب‌دیده می‌شود که در همان سن کم وقتی پا به میدان مسابقات می‌گذارد، بیشتر حریفانش را در همان راند اول ناک‌اوت‌ می‌کند و در نهایت هم قهرمانی مسابقات کشوری و رقابت‌های بین‌المللی را به‌دست می‌آورد. ورزشکار محله جاهدشهر این روزها با پنج ساعت تمرین در خانه و باشگاه، خودش را برای مسابقات انتخابی تیم ملی که ماه آینده در تبریز برگزار خواهد شد آماده می‌کند و آرزو دارد عضوی از تیم ملی کشورمان در مسابقات آسیایی ژاپن باشد.
با تماشای فیلم کمربند مشکی کنگ فو گرفتم!
از همان دوران کودکی علاقه بسیاری به ورزش‌های رزمی داشت و به خانواده‌اش می‌گفت من را «بروسلی» صدا بزنید. اگر اسم خودش (عرشیا) را می‌گفتند پاسخ نمی‌داد. اسباب‌بازی‌ها و فیلم‌هایی که نگاه می‌کرد بی‌ارتباط به این موضوع نبود. با وجود تماشای فیلم‌های رزمی باز هم «سید امیرعرشیا صفری» کودکی آرام و مهربان بود؛ انگار قهرمانان این عرصه را الگوی خودش کرده بود. علاقه او سبب شد تا خانواده‌اش در سال1397 در نه‌سالگی او را در رشته تکواندو ثبت‌نام کنند.
از برکت روضه‌های خانگی
ریحانه جعفری نوجوان محله امیرالمؤمنین(ع)، با بالیدن در فضای معنوی خانوادگی، توانسته در مسابقات استانی نهج البلاغه، مقام اول را به دست بیاورد و حالا در هفده سالگی خودش را برای رقابت های کشوری آماده می کند. او تنها دختر خانواده است و در فضایی مذهبی بزرگ شده، کنار مادربزرگ هایی که هر سال ماه رمضان، مراسم دوره قرآن و هر ماه محرم، جلسه روضه دارند.
سفر پر مدال بچه‌های قهرمان گلشهر
سید قاسم حسین‌پور مربی با‌سابقه‌ای که در کارنامه‌اش قهرمانی جهان را دارد و حالا مربی تیم ملی نیز شده است، شاگردانش را آماده تمرین‌های تخصصی می‌کند. در سالن ورزشی‌ای که او مربی‌اش است از آدم سن و سال‌دار و جاافتاده تا کودکان خردسال چهار و پنج ساله حضور دارند. عضلات ورزیده و بدن‌های آماده‌ این ورزشکاران هر بیننده‌ای را برای ورزش‌کردن سر ذوق می‌آورد. اینجا کلاس آموزش کاراته در گلشهر است. از این کلاس دوهفته پیش شش ورزشکار به مسابقات کشوری کاراته در شهرکرد رفتند و دست پُر برگشتند.
عشق به کتاب پای نوجوان محله گاز را به دنیای نویسندگی باز کرد
امیرحسین متولد تیرماه 1387 و ساکن محله گاز است. او در مدرسه شاهد شهید نظرنژاد درس می‌خواند. عاشق دنیای کلمات است و بیشتر از آن حوزه نویسندگی. می‌خواهد در رشته علوم انسانی ادامه تحصیل دهد. به علاوه، دوست دارد قاضی شود. امیرحسین روایت تخیلی داستان «سفری به قلعه پتروس» را نوشته است و به دنبال یک ناشر برای چاپ اثرش می‌گردد. این اثر رتبه دوم را در مسابقه داستان‌نویسی شاهنامه ویژه دانش‌آموزان مشهد به دست آورده است.
تلاش‌های نتیجه‌بخش امیرحسین
امیرحسین گنجی می‌گوید: ما بچه‌های حاشیه شهر که برای رسیدن به آرزوهایمان باید مبارزه کنیم زندگی را نوعی مبارزه دائمی می‌دانیم. خاطرم هست زمانی که هفت‌سالم بود با یکی از دوستانم برای دیدن یک مبارزه دوستانه کاراته به باشگاه محله رفتم من محو تماشای دو حریف بودم. یک لحظه خودم را جای یکی از آن‌ها که در ظاهر قوی‌تر بود قراردادم. از لحاظ من چون او قوی‌تر بود می‌توانست در این مبارزه برنده شود. اما در پایان این مبارزه دوستانه حریفی که من خیلی به پیروزی‌اش امید بسته بودم در لحظاتی کوتاه با ضربات ناگهانی شکست خورد.
مسجد امام سجاد(ع) در دست جوانان
همه‌چیز برمی‌گردد به 10سال قبل، زمانی که حاج‌حسین نیلی یک قطعه زمین 500متری در حاشیه بولوار رحمانیه (بین رحمانیه 27 و 29) خرید و قصد تبدیل آن به مسجد را داشت. بالأخره کلنگ ساخت آن به زمین خورد و حاج حسین همه هزینه‌های ساخت این مجموعه فرهنگی و مذهبی را برعهده گرفت، بدون آنکه حتی یک‌ریال از اوقاف و شهرداری و سایر سازمان‌های متولی کمک دریافت کند. ساخت این مسجد که از سال90 آغاز شده ‌بود، بیش از چهار‌سال طول کشید و سرانجام در سال1394 به نام مسجد و مجموعه فرهنگی «امام سجاد(ع)» نام‌گذاری و افتتاح شد، مسجدی که یکی از مساجد فعال فرهنگی و اجتماعی محدوده الهیه به‌شمار می‌رود.