کد خبر: ۶۷۵۴
۰۲ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۰

پیرغلام جوان

حبیب الله مرادی متولد ۱۳۶۷ در مشهد یکی از نوجوانانی است که پایه هیئت محبان زینب (س) را بنا نهاده است. او که امروز یکی از مداحان بنام محله شده، هنوز هم در هیئت کودکی، فعال است.

این روز‌ها هر کجا که قدم می‌گذاری، در هر کوچه و خیابان، جمعیتی را می‌بینی که منتظر ایستاده‌اند، برخی از آن‌ها کوله‌ای بر پشت و برخی دیگر ساکی در کنار خود دارند، اما همگی چشم به راه هستند و منتظر...

اگر گذرتان به پایانه یا حتی برخی از خیابان‌های شهر افتاده باشد قطعا اتوبوس‌هایی را دیده‌اید که پرچم‌های قرمز و مشکی یا حسین (ع) و یا ابوالفضل (ع) از آن‌ها آویزان شده است و راهی کربلا هستند. در راه‌آهن و یا فرودگاه هم همین ماجراست و عده‌ای در حال راهی کردن خانواده خود برای راهپیمایی اربعین هستند.

شاید در همین روزها، پیامک‌های حلالیت برای رفتن به کربلا به دست شما هم رسیده است؛ شور و شوق راهپیمایی اربعین کششی دارد که پیر و جوان را به سمت خود می‌خواند. اما عده‌ای هم در این بین هستند که با حسرت می‌گویند امسال قسمت ما نشد، سلام ما را هم به آقا برسانید.

عاشقانی که قسمتشان نشده است اربعین را در کنار حرم اباعبدا... (ع) باشند، هرچند که دلشان پر می‌کشد در جوار ضریح آقا اقامه عزا کنند، اما به خوبی می‌دانند که در شهر نیز مجالسی به وسیله هیئت‌ها برپا می‌شود که شور و حال آن‌ها دست کمی از حضور در کربلا و نجف ندارد.

یکی از این هیئت‌ها، هیئت محبان زینب (س) واقع در محله توس است که ۱۵ سال پیش به وسیله چند نوجوان شکل گرفت و امروز جایی در محله برای خود دار.

 

شکل‌گیری هیئت محبان زینب (س)

حبیب الله مرادی متولد ۱۳۶۷ در مشهد یکی از همان نوجوانانی است که پایه هیئت محبان زینب (س) را بنا نهاده است. او که امروز یکی از مداحان بنام محله شده، هنوز هم در هیئت کودکی، فعال است و برای حضور در مراسم‌های این هیئت، از دل و جان مایه می‌گذارد حتی یکی از دلایل توفیقات امروز خود را همان هیئت می‌داند، هیئتی که با چند نفر از دوستانش برپا کردند و هنوز هم با همان شور و هیجان فعالیت دارد.

سال ۸۲، ۸ نوجوان هم‌محله‌ای که ۱۲ تا ۱۵ سال سن داشتند، تصمیم می‌گیرند تا هیئتی برای نوجوانان در محله برپا کنند؛ بنابراین روزی دور هم جمع می‌شوند و فکرهایشان را روی هم می‌گذارند که چه‌کار کنند تا هم هیئتی برای خود داشته باشند و هم بتوانند سایر نوجوانان را برای حضور در هیئت تشویق کنند.

اولین صحبتی که بین آن‌ها شکل می‌گیرد؛ انتخاب نام هیئت و مکان برگزاری آن است. اسامی مختلفی برای هیئت مطرح می‌شود، اما در آخر تمام آن‌ها روی اسم محبان حضرت زینب (س) به اتفاق نظر می‌رسند.

حال موضوع سر مکان برگزاری است، آن‌ها که همیشه از دوران کودکی همراه والدینشان به هیئت محبان حضرت بقیه‌ا... (عج) محله می‌رفتند، دوست داشتند الان که قرار است برای خود هیئتی داشته باشند، مکانش هم جدا باشد؛ بنابراین تصمیم می‌گیرند تا جذب بیشتر دوستانشان، مراسم مذهبی و فرهنگی را هر هفته در منزل یکی از خودشان برگزار کنند.

 

خرید کتب ادعیه با پول توجیبی

اراده و تصمیم آن‌ها به حدی جدی بود که ادعیه‌ای نیز برای هیئت خود تهیه می‌کنند به این صورت که پول توجیبی‌هایشان را که در هفته جمع می‌کردند روی هم می‌گذارند و چند کتاب زیارت عاشورا و پرچم قرمز یا اباعبدا... و پرچم سیاه باز این چه شورش است که در خلق عالم است و ... را خریداری می‌کنند و هر شب سه‌شنبه که به روایتی شب زیارتی امام حسین (ع) است در خانه یکی از این ۸ نفر جمع می‌شوند و به سینه زنی و روضه‌خوانی می‌پردازند.

از طرفی با دعوت از سخنرانان محله از آن‌ها می‌خواهند تا درباره مباحث روز و خطراتی که برای قشر نوجوان و جوان وجود دارد، برای آن‌ها صحبت کنند.

خبر برگزاری این مراسم را به دوستان و هم‌کلاسی‌های خود در مدرسه نیز می‌دهند و اینکه هر کس علاقه به حضور داشته باشد، می‌تواند شرکت کند. رفته رفته تعداد بچه‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود، اما والدین هیچ‌گونه مخالفت و سختگیری نمی‌کنند حتی بسیار مسرور هم می‌شوند که فرزندانشان به جای وقت‌گذرانی‌های بی‌مورد در راه سرور و سالار شهیدان فعالیت می‌کنند.

مدتی به این شکل می‌گذرد تا اینکه این ۸ نوجوان تصمیم می‌گیرند مکانی برای هیئت دست و پا کنند. با مشورتی که می‌کنند به این نتیجه می‌رسند تا جلسات خود را به مکتب الزینب (س) محله ببرند. اکنون بعد از ۱۵ سال هنوز هم هیئت محبان زینب (س) برای نوجوانان و جوانان محله برپاست و در دهه دوم محرم، دهه اول صفر، دهه فاطمیه و اربعین مراسم ویژه برگزار می‌کند.

مراسمی که آن‌قدر پرشور و جذاب است که نوجوان و جوان به میل خود در آن حاضر می‌شود.مرادی، علاوه بر اینکه در شکل‌گیری این هیئت نقش داشته، مداحی هیئت را نیز عهده‌دار بوده است.

او از حال و هوای دوران نوجوانی خود و شکل‌گیری هیئت محبان زینب (س) برایمان این‌گونه تعریف می‌کند: از همان دوران کودکی عشق و ارادت به امام حسین (ع) را در بزرگ‌تر‌ها به ویژه پدر و مادرم می‌دیدم و این عشق به آقا از همان موقع با من عجین شد.

چون از کودکی علاقه‌مند به مداحی کردن نیز بودم، با رفت و آمد به هیئت و صحبت با چند نفر از هم سن و سال‌های خودم این فکر به ذهنمان رسید که چرا در محله هیئتی برای خودمان نداشته باشیم که علاوه بر مراسم‌های مذهبی، کار‌های فرهنگی نیز انجام دهد، بنابراین یا علی گفتیم و با همان بضاعت کم خود تصمیم بزرگی گرفتیم و این شد که هیئت شکل گرفت.

 

دعایی که اجابت شد

او درباره چگونه مداح شدنش مطرح می‌کند: آن طور که مادرم برایم نقل کرده است وقتی طفلی شیرخواره بودم به رسم هر ساله مشهدی‌ها پدر و مادرم روز شهادت حضرت رضا (ع) به حرم ثامن الحجج (ع) می‌روند، آنجا کودکی در جلو هیئت با سوز خاصی مداحی می‌کرده به گونه‌ای که اشک بر گونه مادرم جاری می‌شود، همان موقع مادر رو به ضریح آقا می‌کند و می‌گوید «آیا می‌شود یکی از فرزندان من هم خادم و مرثیه‌خوان شما شود.»

سال‌ها می‌گذرد تا اینکه حبیب کودکی ۸، ۹ ساله می‌شود و هر وقت بعد از اتمام مراسم مذهبی از هیئت بازمی‌گردد، سعی می‌کند همان مداحی‌ها را برای والدین و دوستانش بخواند. پدربزرگ او که خادم حرم و روضه‌خوان بود، متوجه این علاقه حبیب می‌شود بنابراین با او تمرین می‌کند، به این شکل که صدای مداحی حبیب را روی ضبط صوت قدیمی کوچکی که داشته ضبط می‌کند و سپس برای حبیب پخش می‌کند و ایرادات کار را به او می‌گوید.

رفته رفته حبیب صدا و لحن صوت مداحی را یاد می‌گیرد و در این بین پدربزرگ برای تشویق او میکروفن کوچکی به عنوان جایزه خریداری می‌کند. بعد از گذشت چند سال به خاطر همین علاقه‌اش پیش استادان مداحی همچون حاج علی کاهی، حاج اکبر غلامشاهی، حاج رضا یعقوبیان و ... می‌رود و با شاگردی در محضر آن‌ها به آرزوی خود که همان مداحی برای اهل بیت (ع) است، می‌رسد.‌

می‌گوید اگر امروز توانسته مداح و ذاکر اهل بیت (ع) یا به تعبیر خودش نوکر آقا باشد، نظری بوده که ائمه اطهار (ع) بر او داشته‌اند: «علاقه شرط است، اما توفیق چیز دیگری است، اینکه امروز می‌توانم در مراسم سوگواری اباعبدا... مداحی کنم نگاه و لطف خود آقا بوده است.

همان‌طور که در روایات داریم این آقا امام حسین (ع) و بی‌بی دو عالم حضرت زهرا (س) هستند که روضه‌خوان و افرادی که در آن شرکت می‌کنند، دعوت می‌کنند و این حضور نصیب هرکس نمی‌شود.»

 

شور و شعور حسینی

مرادی، که عضو کانون مداحان سازمان تبلیغات اسلامی استان نیز است، آفت امروز مداحی‌ها را کناره‌گیری از اشعار آئینی می‌داند و بیان می‌دارد: برخی از مداحان جوان امروز در هیئات به دنبال شور هستند نه شعور، به طوری که بسیاری از آن‌ها حتی معنای اشعاری را که می‌خوانند نمی‌دانند؛ شور و شعور حسینی باید توأمان همراه با یکدیگر باشد، چون امام حسین (ع) تشنه آب نبود بلکه امام تشنه لبیک بود و تا آخرین لحظه در دشت کربلا می‌خواست سپاه کفر را هدایت کند.

او که از مقاتل معتبری همچون شیخ عباس قمی، سوگنامه آل محمد (ص) و ... در مداحی‌های خود استفاده می‌کند، از وظایف سنگینی که بر دوش یک مداح قرار دارد، می‌گوید: وظیفه مداح تنها این نیست که در ایام محرم و صفر مرثیه‌خوانی و مداحی کند و باقی سال به دل مشغولی‌های خود بپردازد.

مداح واقعی اهل بیت (ع) باید در تمام زندگی، رفتار، کردار و گفتاری داشته باشد که نشان دهد نوکر اهل بیت (ع) است. ارتباط مداح با مردم و حضور او در مجالس به گونه‌ای باشد که مردم با دیدن او امام حسین (ع)، حضرت زینب (س) و دشت کربلا را به یاد آورند و او را به مداحی بشناسند.

پافشاری حبیب بر این است که عشق به اهل بیت (ع) او را مداح و ذاکر کرده است: «کسی مرا مجبور به مداحی در وصف امام حسین (ع) نکرده، حضور و فعالیت من در این حوزه تنها به عشق اهل بیت به ویژه امام حسین (ع) است.»

 

تعیین مبلغ در شأن نوکر اباعبدالله نیست

مرادی که در ایام محرم و صفر برای مداحی به شهرستان‌های دیگر نیز می‌رود، مداحی را یک هنر می‌داند که نمی‌توان برای آن عدد و ریالی تعیین کرد. او بیان می‌کند: تعیین مبلغ برای مداحی امام حسین (ع) در شأن نوکر امام نیست و من مخالف این موضوع هستم که ریال و رقمی تعیین شود، چون ذاکر واقعی اباعبدا... (ع) چشم امیدش به خود امام حسین (ع) است نه شخص دیگری.‌

می‌گوید کرامات زیادی از همین مداحی در زندگی شخصی‌اش دیده و به برکت حضور در همین جلسات گره‌هایی از زندگی او باز شده است که با هیچ ریالی حل نمی‌شود: «بعد از گذشت ۱۵ سال هنوز هم توفیق حضور در هیئت محبان زینب (س) را دارم و حضور در این جلسات برای من مصداق بیت (لطفی که کرده‌ای تو به من، مادرم نکرد/‌ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین) است.»

یکی از خاطرات مرادی از رفتن به هیئت محبان زینب (س) به سال ۸۹ بازمی‌گردد، زمانی که یکی از کاروان‌های راهی کربلا و نجف از او می‌خواهد تا به عنوان مداح آن‌ها را همراهی کند، اما مرادی که گذرنامه نداشته است، می‌گوید باید برای گرفتن آن اقدام کند.

ادامه ماجرا را این‌گونه تعریف می‌کند: آن زمان مثل الان نبود که چند روزه گذرنامه داده شود و برای گرفتن آن ۲ هفته زمان می‌برد و این در صورتی بود که کاروان ۳، ۴ روز بعد عازم کربلا بود.

وی می‌افزاید: من که اولین بار بود برای سفر کربلا دعوت شده بودم دلسرد نشدم و اقدامات لازم برای ثبت‌نام گذرنامه را انجام دادم تا اینکه شبی قبل از اعزام رئیس کاروان به من گفت از آنجا که گذرنامه تو آماده نمی‌شود مداح دیگری را دعوت کرده‌ایم.

بسیار ناراحت شدم و دلم شکست به هیئت رفتم و آنجا به بی‌بی زینب گفتم که چقدر مشتاق این سفر هستم، زمانی که به خانه بازگشتم، مادرم گفت عصر بسته‌ای از پست برای من آمده است که با گشودن آن گذرنامه‌ام را دیدم و درست از موقع ثبت‌نام تا تحویل گذرنامه ۳ روز زمان برد.

مرادی و دوستان دوران نوجوانی‌اش که هیئت محبان زینب را برپا کردند، بعد از گذشت ۱۵ سال دل از گرو هیئت نبریده‌اند

 

پیاده‌روی تا حرم امام مهربانی‌ها

یکی از برنامه‌های خاص و ویژه اربعین هیئت محبان زینب (س) حضور بچه هیئتی‌ها در پیاده‌روی اربعین است. حبیب می‌گوید: پیاده‌روی چند سالی است که شکل گرفته و طی این چند سال بچه‌های هیئت برای حضور در موکب‌ها در مسیر کاظمین می‌روند، چون در این مسیر موکب کمتری قرار دارد.

اما برای افرادی که از مسیر کربلا و نجف بازمانده اند و این توفیق نصیبشان نشده برنامه پیاده‌روی از محله تا حرم شاه خراسان را داریم که استقبال بسیار خوبی از آن می‌شود.

برنامه‌های متنوعی در هیئت محبان زینب (س) طی این ۱۵ سال برگزار می‌شود که یکی از آن‌ها پیاده‌روی از محله توس تا حرم امام رضا (ع) در شب شهادت این امام همام، شب عاشورا و اربعین حسینی است، مرادی مطرح می‌کند: از همان دوران نوجوانی که پایه هیئت را بنا نهادیم این پیاده‌روی بود و هر سال بر تعداد افراد شرکت‌کننده در آن افزوده می‌شود.

جدا از مراسم‌های مذهبی که در ایام خاص سال به وسیله هیئت برپا می‌شود؛ دوره‌های آموزشی با حضور کارشناسان مختلف درباره مباحث خانواده، روان‌شناسی، اخلاق، ازدواج، محبت بین زوجین و ... برگزار می‌شود که تأثیر بسیار خوبی در بین جوانان محله داشته است و استقبال به حدی بود که برخی از آن‌ها پیگیر برگزاری دوباره این دوره‌ها می‌شوند.

 

پیرغلام جوان

 

 وفای به عهد

مرادی و دوستان دوران نوجوانی‌اش مثل جلال نظامی، امیر نصیری، بهروز عابدی، حسین فیاض، علی خزایی و ... که هیئت نوجوانان محبان زینب (س) را برپا کردند، اکنون نیز بعد از گذشت ۱۵ سال با اینکه هر کدام درگیر مشغله‌های زندگی خود شده‌اند؛ هیچ گاه دل از گرو هیئت نبریده‌اند و با جان و دل برای برگزاری مراسم هرکجا که باشند در هیئت حاضر می‌شوند.

 

* این گزارش شنبه  ۵ آبان ۱۳۹۷ در شماره ۳۱۳ شهرآرا منطقه ۲ چاپ شده است.

 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44