مهدی کفاشیان متولد سال ١٣٩٠ نوجوان بااستعداد محله شهید بسکابادی است. او را اهالی این کوچه به ما معرفی میکنند. میگویند که میتواند با دستهایش معجزه کند و با ضایعات و دورریختنیهای مختلف وسایل دیگری بسازد. 10سال بیشتر ندارد اما با همین سن و سال کم کلی مهارت مختلف دارد. از آشپزی و پخت غذاهای مختلف بگیرید تا تعمیر دوچرخه و... مهارت اصلی او اما کاردستی و ساخت وسایل کاربردی از ضایعات دورریختنی است.
صنایع دستیای مانند معرق، خاتم و مشبکسازی که در گذشته از رونق و اعتبار خاصی برخوردار بوده و انتقالدهنده و نماد بخشی از هویت ملی و مذهبی ایرانیان است، در سالهای اخیر بهدلیل پیشرفت و استفاده از دستگاههای خودکار و تولید انبوه صنایع دستی، رغبت برای تولید آنها کمرنگ شده است باوجوداین امروز در نسل جوان و دانشآموزان هنرستانی ما هنرمندان قابل و ممتازی داریم که پا جای پای هنرمندان صنایعدستی گذاشته و میراثدار این هنرهای سنتی شدهاند. محدثه ایوبی، هنرمند نوجوان صنایعدستی (معرق روی چوب) ساکن محله کلاتهبرفی و دانشآموز هنرستان امیرعباسیان حسینی یکی از ادامهدهندگان این هنر برتر و اصیل ایرانی است.
صنعت و وسایل صنعتی همیشه برایش جذاب بوده است، البته مشغول بودن پدر به شغل تراشکاری نیز در این علاقه بیتأثیر نبوده است. همین علاقه وافر سبب شد که پوریا محمدی رشته تأسیسات حرارتی و برودتی را انتخاب کند و مشغول به تحصیل شود. او با خلاقیت و پشتکاری که از خود نشان داد، توانست رتبه دوم مسابقات طراحی سامانههای گرمایشی و برودتی دانشآموزان هنرستانهای استان خراسانرضوی را بهدست آورد. پوریا همچنین بهعنوان یکی از 4دانشآموز برتر خراسانرضوی در بخش نظری مسابقات سامانههای حرارتی و برودتی کشوری شرکت کرد و رتبه اول را از آنِ خود کرد.
سیده ساجده اسدیان موفق شده سال گذشته در سی و نهمین دوره جشنواره فرهنگی هنری دانشآموزان ناحیه7 مشهد در مقطع متوسطه اول، رتبه سوم را در رشته شعر به دست آورد. ساجده از کلاس دوم دبستان با دکلمهنویسی شروع کرد. تا کلاس چهارم بیشتر متنهای او بهصورت دل نوشته بود اما دبیر ادبیات سال پنجمش او را با آرایههای ادبی مختلف و ردیف و قافیه آشنا کرد و تفاوت شعر قدیم و نو را برایش توضیح داد. می گوید: در این سالها به جزکتاب ادبیات فارسی سراغ کتابهای شعر نرفته بودم اما همین کتابها را با دقت زیادی میخواندم و کلمات آن را به خوبی در نوشتهها استفاده میکردم .
اعظم میراولیایی، با 42سال سابقه کار علاقه خاصی به کودکان دارد و گرچه 12سال است که بازنشسته شده است اما هنوز هم دوست دارد در کنار کودکان باشد. میگوید: هیچگاه خسته نشدهام بلکه از خدا همیشه خواستهام که در مدرسه جان دهم. زیرا عاشق مدرسه هستم و تا روزی که توان راهرفتن داشته باشم و مورد پذیرش مسئولان آموزش و پرورش، اولیا و دانشآموزان باشم مشغول به کار خواهم بود. همیشه سعی کردهام برای بچهها یک دوست خوب باشم و محیط مدرسه را برای دانشآموزان به محیط امن تبدیل کنم زیرا ما میتوانیم در آموزش و تربیت و حتی ایجاد یک حس و حال خوب بسیار تأثیرگذار باشیم.
فاطمه، نوجوان ورزشکار محله رحمانیه، میگوید: پدر و مادرم خودشان اهل ورزش هستند و حمایت و تشویق آنها خیلی تأثیرگذار بود. تمریناتم زود نتیجه داد و به مرحله مسابقات رسیدم. اولین رقابتی که در آن شرکت کردم، مسابقات استانی در رده نونهالان بود. هم بیتجربه بودم و هم استرس داشتم، اما باز هم اول شدم.
پریسا هنری، دختر نوجوان محله نخریسی دستی در نوشتن دارد. او در خانوادهای اهل کتاب و کتابدوست بزرگ شده است. از کلاس پنجم دبستان با نوشتن یک داستان تخیلی برای انشا، نوشتن را شروع و داستان نویسیاش را تا حالا که دانشجوست ادامه داده است. معلم مدرسه سبب شده تا پریسا به استعدادش پی ببرد.