کد خبر: ۶۰۴۷
۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۰
ذهن خلاق فاطمه حامی ندارد

ذهن خلاق فاطمه حامی ندارد

فاطمه گوهری، دانش‌آموز سال آخر هنرستان و مخترع محله حجاب است. او که یک اختراع را به جشنواره کشوری خوارزمی فرستاده و ایده‌های زیادی نیز در سر دارد اما نبود حامی او را دلسرد کرده است

چوپان| شاید مهم نباشد که ایده‌ها و اختراعات در گام اول چقدر مهم یا بزرگ باشند بلکه مهم شناسایی افرادی است که خلاقیت آن‌ها بیش از دانش‌آموزان و دانشجویان دیگر است و در صورت حمایت می‌توانند در آینده موفقیت‌های چشمگیری برای کشور خود رقم بزنند. در همین راستا با فاطمه گوهری، دانش‌آموز سال آخر هنرستان و مخترع محله حجاب، همراه شدیم. او که یک اختراع را به جشنواره کشوری خوارزمی فرستاده و ایده‌های زیادی نیز در سر دارد از نبود حمایت‌هایی که دلسردش کرده‌اند، می‌گوید.

 

عشق شیمی

۱۸ سال دارم و در هنرستان، رشته صنایع شیمی می‌خوانم، در دوره متوسطه اول در ۲ درس شیمی و زیست نمرات خوبی داشتم و به شدت به این ۲ رشته علاقه‌مند بودم. اگر زیست را ادامه می‌دادم به رشته علوم‌تجربی در دبیرستان و بعد پزشکی در دانشگاه می‌رسیدم، اما این روز‌ها متقاضیان رشته‌های علوم تجربی زیاد و رقابت در کنکور خیلی فشرده است، بنابراین شیمی را ادامه دادم و در هنرستان رشته صنایع‌شیمی را انتخاب کردم.

البته در انتخاب درس شیمی عمومی من خیلی تأثیر داشت، او یک مهندس شیمی موفق است و دیدن موفقیت او در کنار علاقه خودم، انگیزه من را برای انتخاب این رشته دو چندان کرد. عاشق شیمی هستم و واکنش مواد مختلف برایم بسیار جالب است. عاشق آزمایشگاه و کار با مواد مختلف هستم و از اینکه شیمی را انتخاب کردم خیلی خوش‌حالم و دوست دارم در آینده یک مهندس شیمی موفق بشوم.

 

داستان تولد یک اختراع

شنیدم کسانی که اختراعی داشته باشند، راحت‌تر در دانشگاه پذیرفته می‌شوند و به طور کلی مسیر پیشرفت مخترعان خیلی سریع‌تر است، این موضوع را به همراه ایده‌هایی که در ذهنم بود به خانواده منتقل کردم، خانواده از این موضوع استقبال کردند و به کمک پدرم و چند تن از دوستانش که در این زمینه ذهن باز و خلاقی داشتند، روی ایده‌ها کار کردیم و بعد به پژوهش‌سرای رازی رفتم، ۸ ایده را مطرح کردم و آن‌ها یکی را پذیرفتند و از آن خیلی استقبال کردند.

ایده من مربوط به یک دستگاه است که شیلنگ سرویس‌بهداشتی را ضدعفونی می‌کند. همان‌طور که همه ما می‌دانیم محیط سرویس‌بهداشتی مکانی برای رشد انواع میکروب‌ها و ویروس‌هاست و این موضوع برای افرادی که سیستم ایمنی بدنشان ضعیف است یا سنگ کلیه دارند، مشکلات زیادی ایجاد می‌کند.

در این میان خیلی از بیماری‌ها از طریق شیلنگ منتقل می‌شود، بنابراین فکر کردم اگر دستگاهی بسازم که آن را پس از هر بار استفاده ضدعفونی کند، می‌تواند به ایزوله کردن محیط آن، کمک و از انتقال خیلی از بیماری‌ها جلوگیری کند؛ بنابراین دستگاهی ساختم که شامل یک مخزن است و کنار شیلنگ نصب می‌شود، فرد پس از هر بار استفاده از شیلنگ آن را داخل مخزن قرار می‌دهد و مخزن با استفاده از برس و ماده ضد‌عفونی‌کننده‌ای که در آن قرار دارد، شیلنگ را ضدعفونی می‌کند.

ماده ضد عفونی‌کننده می‌تواند هر چیزی باشد، اما پیشنهاد خودم سرکه به عنوان یک ضدعفونی کننده طبیعی است. به این ترتیب شیلنگ پس از هر بار استفاده ضدعفونی و برای استفاده بعدی آماده می‌شود.

 

دستگاه پاکسازی شلنگ و سرویس بهداشتی

 

پیشرفت تا مرحله کشوری

طرح من در سطح مدارس، ناحیه، قطبی و استان، اول شد و به مرحله کشوری نیز راه پیدا کرد. تابستان امسال به تهران رفتم و در جشنواره خوارزمی از طرحم دفاع کردم که نتیجه هنوز به ما اعلام نشده است. در این راه یک اتفاق ناراحت‌کننده وجود داشت و آن بی‌توجهی مدرسه بود، اگر پژوهش‌سرای رازی و مدیر این پژوهش‌سرا، خانم معتمدی‌فر، نبودند من نمی‌دانستم باید برای ارائه طرح و اختراع چه کار کنم.

اولین بار که این ایده را در کلاس مطرح کردم معلمم گفت چنین چیزی ممکن نیست، مدیر مدرسه هم اصلا حمایتم نکرد. حتی وقتی برای اعزام به مرحله کشوری رفتم تا از مدرسه فرم مربوط را بگیرم اصلا نمی‌دانستند که از چه فرمی صحبت می‌کنم، در صورتی که آموزش و پرورش این فرم‌ها را در اختیار مدارس قرار می‌دهد تا به مخترعان بدهد، وقتی می‌خواستم به مرحله کشوری بروم تازه مدیر مدرسه فهمید که از مدرسه ما من مقام آورده‌ام.

وقتی از دوره کشوری جشنواره برگشتم از تمامی مدارس مسئولانی با بنر و گل به استقبال دانش‌آموزانشان آمده بودند، اما از مدرسه ما نه تنها کسی به استقبال نیامد که حتی یک لوح تقدیر ساده، یک بنر یا حتی یک تشکر و تبریک خشک و خالی سر صف هم انجام ندادند.

این موضوع من را خیلی دلسرد کرد. از کل مدرسه فقط یکی دو نفر از معلمانم من را تشویق و حمایت کردند. موضوع دیگری که در مدرسه ما وجود دارد این است که با وجود این همه تحصیل‌کرده و دانش‌آموخته بیکار در رشته شیمی، ما با کمبود معلم شیمی مواجه هستیم و از طرف دیگر تألیف کتاب‌های شیمی آن‌قدر سخت و بد شده است که حتی معلم‌ها هم از این موضوع گلایه‌مند هستند.

 

آرزوی تولید انبوه برای کشور خودم

اختراع من اکنون ثبت شده است و خیلی دوست دارم تا یک حامی مالی پیدا شود و آن را در کشور خودم به تولید انبوه برسانم، این دستگاه نقشه خانگی و صنعتی دارد و برای بیمارستان‌ها، هتل‌ها و مکان‌های عمومی نیز ‌می‌توان استفاده کرد، در هفته‌ای که گذشت در نمایشگاه پژوهش شرکت کردم تا بتوانم دستگاهم را بیشتر معرفی کنم و برای آن اسپانسری پیدا کنم. متأسفانه همه مخترعان نوجوانی که در غرفه دیدم می‌گفتند می‌خواهند از ایران بروند.

واقعیت این است که این روز‌ها همه کسانی که موفقیتی دارند به رفتن فکر می‌کنند و حتی من هم اگر در کشور خودم حمایتی نبینم دوست دارم به جایی بروم تا از ایده‌هایم استقبال کنند، این در صورتی است که با کمی توجه و حمایت می‌توان از فاجعه فرار مغز‌ها تا حد زیادی جلوگیری کرد.

جرقه فکر رفتن را برای اولین بار مدرسه با بی‌توجهی‌هایش در من روشن کرد. این بی‌توجهی‌ها باعث می‌شود که مخترعان به فکر رفتن به کشور‌های دیگر باشند، جایی که از ایده‌های آن‌ها حمایت کند. با  این حال هیچ‌کس مملکت خودش را به دیگر کشور‌ها ترجیح نمی‌دهد، من در این کشور به دنیا آمدم، رشد کردم و با استفاده از امکانات این کشور تا به اینجای کار رسیده‌ام و پیشرفت کرده‌ام، اما حالا که می‌خواهم جواب هزینه‌هایی که در این کشور برای من شده را بدهم و برای کشورم کاری انجام دهم از من حمایتی نمی‌شود.

اگر حمایت شوم و اسپانسری برای تولید انبوه این طرح پیدا شود و حمایتی باشد تا ایده‌های دیگرم را اجرایی کنم قطعا برای کشور خودم تلاش می‌کنم، چرا که کار ما در صورتی ارزشمند خواهد بود که برای هموطنان خودمان سودی داشته باشد و چرخ تولید مملکت خودمان را بچرخاند.



* این گزارش چهارشنبه، ۲۱ آذر ۹۷ در شماره ۳۱۷ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44