معروف شدن حسین محمدنژاد به حسینِ آره به اوایل انقلاب برمیگردد؛ زمانی که قصد ثبتنام در پایگاه بسیج محله را داشت، وقتی نامش را صدا زدند و قصد پرسش نام خانوادگیاش را داشتند، در جواب گفت: «آره»
اینجا آسایشگاه جانبازان امامخمینی(ره) در بوستان ملت است؛ جایی که برای جانبازان قطع نخاعی که قادر به کمترین حرکت نیستند، راهاندازی شد.؛ شهدای زندهای که هر لحظه ممکن است نیاز فوری به پزشک داشته باشند.
برات شیری، مردِ گاریدارِ محله پروین اعتصامی همان واقف زمینِ مسجد امامحسین(ع) در محله بهارستان است که همه هموغمش آباد کردن خانه خدا و در کنارش تامین رفاه مردمِ محروم است.
هادی سوقندی بیستسالی میشود که مغازه سوپرمارکت دارد. او یکی از کاسبان معتمد و امین محله است که مشتریها و مغازهدارهای اطرافش بدون حسابدفتری از او خرید میکنند.
همهچیز از یک اتفاق شروع شد؛ اتفاقی که برای سیدهمریم حسینیان به منزله ورود به مسیری تازه و خیرخواهانه در زندگیاش بود؛ «در صف نماز، خانمی دخترم را که فقط پانزدهسال داشت، برای پسرش پسندید.»
چند سالی است که اردوهای جهادی در اقصی نقاط کشور فعال شده و کارهای قابل توجهی انجام دادهاند. این گزارش روایتی از حضور جهادگران کرمانی است که برای خدمت به محله پنجتن مشهد آمده بودند.
بهروز جوانشیر پدر چهار فرزند معلول زندگیاش را مرهون لطف و کرم امام رضا (ع) میداند.