میخواهند از «شادروان مهدی معتمدی» پزشک خیری بگویند که علم و حرفه برایش وسیلهای بود تا به درد مردم برسد. میخواهند دیگران را با گروه «نیکوکاران سلامت» آشنا کنند؛ گروهی که مهدی جانش را برای آن گذاشت.
عابدزاده اعتقادی نداشت که جوانها به دبیرستان و دانشگاه بروند؛ حتی مبارزه هم میکرد. از نظر ایشان، رفتن به این مراکز، مساوی با لامذهبی و بیدینی بود.
تأسیس بنیاد دیابت ایرانیان قدم بزرگ خانواده فروزندهفر بودکه سالها پیش برداشته شد. حمیرا فروزندهفر میگوید: هدف و تمرکز ما بیشتر بر آگاهیبخشی و آموزش به زبان عام بوده و هست.
پریسا مروی میگوید: خانمهایی که داوطلب بافتن کلاه برای بچههای حاشیه شهر شدند، بهاتفاق طرحی را انتخاب کردند، خودشان کلافها را خریدند و مشغول بافتن شدند. حتی بعضیها که توان بافتن نداشتند، این کلافها را خریدند.
بانوان محلات شهید آوینی و ثامن سالهاست داوطلبانه و بی توقع در هر طرح و برنامه ای که بتوانند، کمک می کنند و پای کار هستند تا سطح عمومی بهداشت و سلامت محله و مردم ارتقا یابد.
میهمانان این مجموعه از سراسر کشور و معمولا از طرف کمیتۀ امداد و بهزیستی معرفی میشوند و کسانی هستند که توانایی مالی ندارند و بعضیهایشان مشهد را ندیدهاند و زائراولی به حساب میآیند.
مجموعه «خانه کتاب وکیل» فقط یک کتابفروشی تخصصی در زمینه حقوق نیست. اینجا خانه وکلای مشهد است.