حاج حجت سلیمانی میگوید: خانه را وقف دستگاه امامحسین (ع) کردیم. خواستیم خانه، حسینیهای باشد با محوریت قرآن. خودمان رفتیم مستأجری. من و خانمم، بهخاطر این تصمیم، مورد شماتت خیلیها قرار گرفتیم.
حسین حکمی منزل شخصی خود را به خیریه اختصاص میدهد تا اینکه هیئتامنای مسجدالمهدی(عج) اتاقی از مسجد را در اختیارش قرار میدهند؛ او نیز همان سال خیریه اش را با نام رحمت رضاشهر به ثبت میرساند.
صدیقه نیکوپرست میگوید: بعد از جدایی به دلیل اینکه مجبور بودم در تهران گلیم خود را از آب بیرون بکشم به کمک یکی از دوستانم که خیاط ماهری بود خیاطی را یاد گرفتم و بعد از آن با هم در یکی از کوچههای یوسفآباد تهران خیاطخانهای زدیم.
حاجآقا عربزاده و همسرش، با نذر «فاطمیه» پایگاه فرهنگیای به نفع بانوان و کودکان محله راه انداختهاند. حاجآقا میگوید چراغها را تا زندهایم، باید روشن کنیم؛ وقتی رفتیم، دیگر کسی نیست چراغی برایمان روشن کند.
غلامعلی رأفتی از خیرین مدرسهساز قدیمی است. او سالها در پیشه بازرگانی مشغول بود اما با قبول ریاست مجمع خیّرین مدرسهساز امور تجارت را به فرزندانش واگذار کرد.
توزیع بستههای معیشتی فقط بخشی از فعالیتهای این خیریه است. محسن کریمی میگوید: برای دانشآموزان خانوادههای تحت حمایت، کلاسهای تقویتی برگزار میکنیم و معتقدیم آموزش میتواند مسیر زندگیشان را تغییر بدهد.
خانه حاجعلیآقا و همسرش زینتخانم تنها پاتوق بروبیاهای خانمهای روضهای و بچهمسجدیها نیست، بلکه سالهاست به مأمن عروس و دامادهای نیازمند هم تبدیل شده است.






