قدمزدن در کوچه امت27 (شهید علیاکبر درخشی) را به فهرست گشتوگذارهای خود اضافه کنید. کوچهای در محله حسینآباد که انتهایش ما را به میل کوره آجرپزی قدیمی شاهخراسان میرساند و پشت این کوچه بوستان بزرگ امت و پارک بازار و پردیس سینمایی هم هست.
در ابتدای پایینخیابان که خیلی از بناها بهروزرسانی شده و در معدود بهجاماندهها هم فقط تصویری غبارگرفته از ابهت پیشینشان دیده میشود، میتوان یکی از دو ساباط بهیادگارمانده از مشهد قدیم را یافت که برای جلوگیری از یورش مهاجمان با اسب، ساختهاند. این ساباط ابتدای کوچهای بنبست است که در گذشته هفت خانواده ساکن آن بودند.
زینالعابدین میرزای قاجار، نام خود را در تاریخ این شهر به عنوان فردی ماندگار میکند که برای اولین بار آماری دقیق و خانه به خانه از نفوس مشهد ارائه کرده است.
خاندان دارالضیافهایها که نسلشان به امام جواد(ع) میرسد، از زمان ساخت دارالضیافه تا چند سال پیش در آن خدمت میکردهاند و رابطه عاطفی عمیقی با نام خانوادگیشان دارند.
حدود15سال پژوهش در زمینه تاریخ شفاهی خراسان و مشهد دارد. 22هزار مصاحبه درباره خراسان در دوران مدیریت او در مرکز اسناد گردآوری شده است که 14هزار گفتوگو فقط خاص مشهد است. او دارای چندین مقام برتر در جشنوارههای متعدد مرتبط با تاریخ شفاهی است و از سویی نفر اول تاریخ شفاهی خراسان محسوب میشود و عضو هیئت مدیره انجمن تاریخ شفاهی کشور است.
گوهرشادآغا وقتی در 33سالگی پایش به مشهد رسید، هنوز جوهر مهر پادشاهی شاهرخ گورکانی بر پادشاهی ایران خشک نشده بود و خراسان روزهای آشفتهاش را سپری میکرد. باوجود این، او با محکمشدن فرمانروایی پسرش سلطان ابراهیم بر شیراز، با خواهر و مادرش راهی مشهد شد و در این شهر کلنگ ساخت بزرگترین مسجد را بر زمین زد.
تاریخ شکلگیری مسجد و حسینیه معتمد معلوم نیست اما طبق اسناد خانوادگی و وقفنامههای خاندان« بامشکی» حداقل 170 سال قدمت دارد. مسجدی که اکنون نیز پذیرای نمازگزارانی است که مسیر عبورشان از عیدگاه میگذرد. دو تن از خانواده بامشکی در این گفتوگو همراه ما هستند تا صفحهای از تاریخ پنهان مشهد را به روی ما بگشایند و درباره وقفی حرف بزنند که گرچه موقوفه هایش گم شده، هنوز خیر معنوی اش به بانیاش می رسد.