امام رضا (ع)

گنبد طلای حرم مطهر امام رضا(ع) یادگار طلایی حبیب‌الله بنای رضوی است
یکی از شاهکار‌های هنر دست استاد حبیب‌الله بنای‌رضوی مرمت و بازسازی آیینه‌کاری‌های بالا سر حضرت است.
در آستان خورشید؛ روایت تاریخی از درهای حرم مطهر رضوی
درهای چوبی حرم که حلقه دل‌های بسیاری را هر روز به دست می‌گرفتند جایشان را به آهن‌ها و فلزها داده‌اند و هر کدام به رنگی و شکلی نقش خوردند تا آیینه ارادت زائران و مجاورانی باشند که هر ساعت و دقیقه منتظرند تا در آیینه خشت‌به‌خشت و چوب‌به‌چوب حرم جلوه محبوب ببینند.
نایب‌الزیاره شدن در دوره افشاری شغل بود
عبدالله خان وظیفه داشته هر روز به نیابت از شاه وقت، یعنی ناصرالدین شاه، به زیارت حرم مطهر رضوی برود و به جای شاه که در پایتخت بوده است، آستان حضرت رضا(ع) را بوسه دهد.
۵ میلیون نسخه کتاب را یکجا ببینیم
در قفسه‌های کتابخانه آستان قدس رضوی ۵ میلیون نسخه کتاب در دسترس است. کتابخانه‌ای که با داشتن ۱۰۵ هزار و ۶۲۳ نسخه خطی، ۶۲ هزار و ۷۰۷ کتاب چاپ سنگی و ۴ میلیون و ۸۱۱ هزار و ۶۹۴ نسخه چاپی از کهن‌ترین کتابخانه‌های ایران و مجموعه‌ای غنی از گنجینه‌های خطی دنیا به شمار می‌رود.
خاندان «فیروزی» نخ تسبیح‌‌ بازار سوغات مشهد هستند
داستان تسبیح‌فروش معروف خیابان امام‌رضا (ع) و کارآفرینی را می‌خوانید که تسبیح‌های دست‌ساز و صنعتی‌اش در بازار سوغات مشهد و بازار‌های مذهبی کشور‌های همسایه حرف اول را می‌زند. محمد فیروزی، کوچک‌ترین پسر حاج‌جعفر (نوه پسری حاج‌میرزای تسبیح‌فروش) است که به نمایندگی از پدر و برادرانش با ما به گفتگو نشسته است.
روزانه ۲۰۰ شیء در حرم مطهر رضوی پیدا می‌شود
اداره امور امانات و اشیای پیدا شده حرم مطهر رضوی یک نفر با عنوان جمع‌آور دارد که روزانه ۵ تا ۶ نوبت به بخش‌های مختلف امانات سر می‌زند و اشیای پیدا شده را تحویل می‌گیرد و به دفتر مرکزی می‌آورد.
همّتِ «همتی»؛ مردی که با دست خالی روزی ۳ هزار غذا به زائران می‌دهد
در آشپزخانه‌ای که به نام سرای بلور در پشت صحنه در حال توزیع ۳۰۰۰ پرس غذای روزانه بین زائران پیاده حضرت رضا (ع) هستند، انتظار دارم یکی با کت‌وشلوار روی سر خدمه بایستد و راهبری کند. اما جهت نگاه‌ها به سمت مردی می‌رود که روپوش آشپزخانه به تن دارد و در حال کشیدن برنج است. مردی که سادگی ظاهر و مهربانی چهر‌ه‌اش را وقتی بیشتر می‌فهمی که با او هم‌کلام می‌شوی. راننده وانت در سرای بلور است. هر سال اربعین راهی می‌شد تا اینکه گرانی‌ها و مخارج زندگی زورش به اشتیاق او چربید تا دیگر نتواند قدم در این راه بگذارد.