حاجرضا گرامی سابقهای طولانی در خدمت به بارگاه ملائکپناه رضوی و همیاری با زائران دلسوخته حضرت ثامنالحجج (ع) دارد. او در این سالها دربان بارگاه سلطان سریر ارتضا بوده است.
میرزاطاهر رضوی در این نقاشی، بخشی از صحن عتیق را با وضعیت پس از توپبندی به تصویر میکشد. قشون روس در میانه صحن عتیق دیده میشوند، کالسکه و گاری متعلق به آنها در میانه صحن است و اسبها کنار نهری هستند که بعد از سقاخانه اسماعیلطلا به سمت پایینخیابان جریان دارد.
کتاب تاریخ بیهقی شرح حکومت دهساله مسعود غزنوی است؛ پادشاهی که مرکز حکومتش، غزنین بود، اما بیش از ۱۶ هزارکیلومتر سفر کرد که بخشی از این مسیر در توس و مشهد گذشت.
الله وردیخان، از ارامنه گرجستان بود و پس از اینکه به اسارت درآمد، چندبار فروخته و عاقبت به جرگه غلامان شاهتهماسب یکم وارد شد و اینجا بود که به اسلام گروید و از سپهسالاران و رجال سیاسی شد.
درِ سرداب حضرت رضا (ع) از دیرباز بسته شده و شاید به تعداد انگشتان ۲ دست از رجال و سیاسیون موفق به دیدار سرداب شدهاند.
حسوحال این زیارتاولیها آن هم در سنینی که اصلا تصورش را نمیکنی که برای اولینبار است پا در این حریم ملکوتی گذاشتهاند، وصفناشدنی است و در قلم و کاغذ نمیگنجد.
اولین کالای صادراتی مشهد هرکاره است؛ همان سنگی که به دعای امامرضا (ع) در بدو ورود به این شهر، برکت یافته است.