محله هنرستان

محله
منطقه ۹

هنرستان

محله هنرستان بدلیل وجود قدیمی‌­ترین هنرستان‌های فنی‌وحرفه‌­ای در خیابان هنرستان، این‌طور نامگذاری شده است. هنرستان‌های فنی‌وحرفه‌­ای طالقانی، کاظمیان و هنرستان کشاورزی یوسفی از قدیمی‌ترین هنرستان­‌های جنوب‌غربی مشهد در اوایل دهه ۷۰ شمسی است. هتل شرکت نفت، پارک لاله و برج آرمیتاژ نیز از جمله مکان‌های شاخص این محله محسوب می‌شوند.

محله هنرستان
تکبیرهایی که کارساز شد
آذر57 اعتراض‌ها اوج گرفته بود. در یک تظاهرات نزدیک راه‌آهن شرکت کردیم و بعد هم پا به فرار گذاشتیم. موقع فرار تمام مدارکم که کارت سپاه دانش هم داخل آن بود از جیبم افتاد. رهبر معظم انقلاب اسلامی و جناب طبسی دفترشان در مسجد کرامت بود، هفته بعد از تظاهرات که از روستا برگشتم خدمت آن‌ها رفتم و پرسیدم که آیا مدارکم پیدا شده است یا نه؟ خوشبختانه مدارک و همه پول نقدی که داخل کیفم بود پیدا شده بود و مردم آن‌ها را تحویل مسجد کرامت داده بودند. مدارک را از رهبر معظم انقلاب اسلامی تحویل گرفتم و خوشحال بودم که به دست ساواک نیفتاده است.
پاتوق مسجدی‌های محله هنرستان
خیابان پیچ در پیچ هنرستان23 از یک‌سو به بولوار هنرستان راه دارد و از سوی دیگر به بولوار پیروزی می‌رسد. ساکنان قدیمی این کوچه در اواخر دهه60 و اوایل دهه70 که به این محله آمدند هنوز بولوار پیروزی وجود نداشت. بخش زیادی از زمین‌های این خیابان از سوی سازمان زمین‌شهری و در قطعات 250متری به خانواده‌های شهدا، جانبازان و رزمندگان واگذار شد.
دلخوشی‌های کوچک از دست رفته
در ساختمان کارگاه‌های آموزشی و مهارت‌پروری آسایشگاه معلولین شهید بهشتی، همه چیز با نظم و آرامش در گذر است؛ البته تا زمانی که مواد اولیه کارگاه‌ها تأمین شود و بچه‌ها سرشان به کار گرم باشد. وسایل کارشان که نباشد، کلافه و سردرگم به زمین و زمان اعتراض می‌کنند. آن‌ها درکی از تورم، کرونا و مشکلات اقتصادی جامعه ندارند، تنها خواسته‌شان تأمین چند قلم مواد اولیه است که با دستان هنرمندشان آن‌ها را شکل دهند و با فروششان حس کنند توانایی‌هایشان دیده شده است.
کم ضرر و همیشگی؛ نظر فروشنده جوان محله هنرستان درباره مزیت‌های شغل الکتریکی
دیپلمش را که گرفت یکی ۲سال کار و پس‌انداز کرد. سرجمع توانست 15میلیون تومان جور کند که آن هم ۳میلیون تومانش چک بود. یک مغازه کوچک اجاره کرد و رسما فروشگاه لوازم الکتریکی خودش را افتتاح کرد. بعد از یک سال توانست یک پژوی 405 با یک سال کارکرد بخرد. ۳سال بعد همان مغازه را به 200 میلیون تومان واگذار کرد. حالا دیگر کار را از خود کرده بود و به چم و خم کار سوار شده بود. از آن موقع تا حالا ۶بار مغازه لوزم الکتریکی راه‌اندازی کرده، به جای مطلوبی رسانده، آن قدر که خواهان برایش پیدا شده و او هم که قلق کاسبی دستش آمده با سود خوبی واگذار کرده است.
حرف مربی‌ انگیزه‌ای شد تا نشان دهم در والیبال حرفی برای گفتن دارم
زهرا اکبری یک خاطره منفی اما تأثیرگذار در زندگی ورزشی‌اش را این‌گونه روایت می‌کند: در آن زمان هر چند برای مسابقه‌های مدارس و ناحیه بازی می‌کردم، اما آن‌قدر اعتماد به نفسم بالا بود که به اردوی تیم ملی و... فکر می‌کردم. سال اول راهنمایی بودم که برای مسابقه‌های المپیاد کشوری بازی می‌کردیم در آن مسابقه‌ها باختیم و مقامی کسب نکردیم. یادم می‌آید مربی‌مان به من گفت: تو نمی‌خواهد ورزش کنی. در این ورزش هیچی نمی‌شوی؛ این حرفش ملکه ذهنم شده بود و به جای اینکه دلسردم کند سبب شد تا خوب تمرین کنم.
شغلی که استادکاری ندارد
حمید خلیلی که متخصص تعمیر برق خودرو است می‌گوید: بیش از 10 شاخه تعمیر خودرو وجود دارد اما وقتی به برق‌کار مراجعه می‌کنیم که در سیستم برق رسانی خودرو مشکلی به وجود آمده باشد؛ مشکلی مثل بد کار کردن سیستم برق و بالابر شیشه، قفل اتومات در، یا بوی سیم که از داخل کاپوت یا داخل خودرو بیاید، برق دزدی و یا مسائلی که موقع رانندگی متوجه آن می‌شویم.
معماری که شش کلاس سواد دارد اما هنرش بسیاری از بناهای خراسان را ماندگار کرده است
خاطرات خلیلی به اندازه یک عمر سفر است اما نه سفری معمولی، بلکه یک عمر هنر در سفر. او ادامه می‌دهد: بعد از آن به کلات نادری رفتیم، فرش کردن کلات نادر هم ماجرای جالبی بود. اگر به کلات نادری رفته باشید حتما دیده‌اید آجرهای کف آن شش‌ضلعی است. ما آن آجرها را به روش خاصی در مصلی مشهد پختیم و در کلات نادر فرش کردیم. ما در مصلی مشهد حتی کاشی‌پزی هم می‌کردیم که کوره‌های آن هنوز وجود دارد. آن زمان بردن آجرها از مشهد تا کلات کار ساده‌ای نبود. امکانات مانند الان نبود که دو ساعته به کلات برسیم. نه جاده، جاده درستی بود و نه ماشین. در آنجا فقط یک ماشین امکان رفتن داشت ظهر که ماشین حرکت می‌کرد 12شب به کلات می‌رسیدیم.