محله امام خمینی

محله
منطقه ۸

امام خمینی

محله امام‌خمینی(ره)

در مطبوعات و کتاب­‌های تاریخی از این بخش شهر به نام اراضی پادگان یاد شده است. ساختمان‌های این پادگان را در دوره قاجار؛ روس‌ها و انگلیسی‌ها ساخته بودند و در زمان پهلوی با تشکیل ارتش، ساختمان‌­های جدید جایگزین آن شدند. اکنون پادگان لشکر ۷۷ در این محله قرار دارد. پیش از انقلاب این محله را به نام «پهلوی» می‌شناختند.

محله امام خمینی
امانتی که به منزل رسید
محمدباقر(حمید) جهانگیر فیض آبادی یکی از آن رفیق های ناب روزگار است که بعد از شهادت همسایه دوران کودکی، دوست، همکلاسی و هم رزمش، شهید سید محمدرضا شعاعی آستانه، به دنبال چاپ خاطره های دوستش شده است. کتاب«ستاره کلاشین» که توسط «سمیه جوادی» و «محدثه دبستانی» نوشته شد به خاطره ها و معرفی شهید محمدرضا شعاعی پرداخته که روزگاری ساکن محله امام خمینی (ره) بوده است.
در ارتش شاهنشاهی انقلاب کردیم!
ستوان یکم محمد محتشمی پور یکی از نیروهای ارتشی است که در سال های منتهی به انقلاب اسلامی کنار مردم بود و از نفوذش در این سازمان نظامی برای پیشبرد اهداف مردمی انقلاب اسلامی استفاده کرد. او اکنون در آستانه 74سالگی هنوز به خوبی خاطرات آن روزهای انقلاب اسلامی را که بخشی از آن را در کتاب «عکاس لشکر خراسان» چاپ کرده است، به خاطر دارد و از بازخوانی اش لذت می برد.
راهپیمایی زنان را در مشهد راه انداختیم
مگر می‌شود در میان خاطرات نصفه‌نیمه او گشت و به پرسشی نرسید که ذهن را درگیر نکند؟! قرارمان می‌شود مدرسه علمیه‌ای که پایگاه اولین زنان انقلابی مشهد است، مدرسه اسلام‌شناسی حضرت زهرا(س). بانومقدسی خوش‌قول‌تر از ماست. بیایی اینجا اول از همه جذب اتاق‌ها، درها و دیوارهایی می‌شوی که همه بوی قدمت دارند و چیزی جز آسانسور، نظم پنجاه‌وسه‌ساله را به هم نریخته است. بانو‌مقدسی فقط منتظر عکاس است، فقط زمانی برای عکاسی!
شاگرد مدرسه عابدزاده در جبهه انقلاب اسلامی
سید محمد شاه‌عالمی روزهای اوج‌گیری انقلاب و بعد از آن را درک کرده است. در وقایع مهم مشهد همراه سیل خروشان انقلابی‌ها بوده و خاطره‌های زیبایی از رهبر معظم انقلاب، شهید هاشمی‌نژاد و مرحوم آیت‌الله طبسی دارد. خاطره‌هایش آن‌قدر از انقلاب شیرین است که متوجه گذر سه ساعته زمان نمی‌شویم.این مرد انقلابی که به اقتضای آن زمان دوشادوش انقلابیون تلاش می‌کرد، از سال 1364، مسیر زندگی‌اش را تغییر داد و در عرصه‌های عمرانی و کارآفرینی خدمت می‌کند.
نگهبان مجسمه شاه در سال 57: ما دکـــور بــودیم
عبد‌الوهاب براتی، یکی از همین افراد بود که با وجود نظامی بودن و کار نگهبانی از مجسمه شاه، حتی در دی و بهمن‌ماه، یعنی روزهای شلوغ مشهد هم به کسی آسیب نزد؛ جز یک مورد که منجر به شکستن شیشه موتور معترضی شد. او تمام آن روزها در کوران حوادث حضور داشت و شاهد و شنونده اتفاقات مختلف سال 57 بود. از شکنجه انقلابی‌ها در ساختمان ساواک گرفته تا ترور «شهیرمطلق»، فرمانده لشکر 77 خراسان، توسط یکی از سربازان و خوشحالی مردم از پیوستن ارتشی‌ها به مردم.
از کتابفروشی گوتنبرگ تا جاودان خرد
ناهید کاشی‌چی متولد ۱۳۲۵ و مترجم روسی‌زبان معاصر است. او که فرزند مرحوم محمود کاشی‌چی، بنیانگذار انتشارات گوتنبرگ مشهد در دهه ۲۰ است، حالا بعد از گذشت نیم‌قرن از تلاش پدر برای پاگرفتن این انتشاراتی و کتابفروشی می‌گوید: پدربزرگم، استاد میرزااحمد، کوره‌پزخانه کوچکی داشت که کاشی می‌ساخت.
5 سال زندان به جرم دیوارنویسی
«قنبر راسخ» از جمله فعالان و آزادگان سیاسی ارتش است که به جرم دیوارنویسی و فعالیت‌های مذهبی در نوزدهم تیر ماه1353 دستگیر و به مدت 5سال به حبس محکوم شد. در نامه کمیته مشترک خراب‌کاری رژیم شاهنشاهی، علت بازداشت وی این‌چنین آمده است: «اقدام علیه امنیت کشور شاهنشاهی پخش اعلامیه، توهین به مقام سلطنت و شعارنویسی بر روی دیوار فرماندهی لجستیکی و تنظیم شعارهایی با چنین مضامینی علیه شاه و اربابانش.» او در سال 1352 به استخدام ارتش شاهنشاهی در آمد و در فرماندهی لجستیکی نیروی زمینی شاغل شد. کارشان تعمیرات، بازسازی و نوسازی توپ، تانک و ابزار زرهی بود که به نظر راسخ عملا یک اسم را یدک می‌کشید.