یکی از مسیرهای اصلی و قدیمی تشرف مشهدیها به حرم مطهر امام مهربانیها، از انتهای میدان تهپلمحله بود. با گذشت سالها، مسیرهای پیاده و کوچهپسکوچههای اطراف حرم از بین رفت، اما در طرح بهسازی و نوسازی بافت پیرامون حرم مطهر رضوی مصوب شد که مسیر خیابانهای شعاعی به سوی حرم مطهر پس از تقاطع شارستان، به شکل راههای پیاده سبز یا همان رهباغها ادامه یابد.
محله بالاخیابان یکی از دو محله منطقه ثامن است که خردهمحلات بسیاری را در دل خودش جای داده است. تاریخ این محله به دوران صفوی و اقدام ماندگار شاه عباس اول برمیگردد. آب خیابان و بیشترین قناتهای مشهد از این محله وارد شهر میشده و باغها و باغچههای اعیاننشینها را آبیاری میکرده است.

میدانستند که خودش و زندگیاش وقف امامحسین(ع) بود. خوشبزم بود و خوشمشرب. برای همین بعد از انقلاب که علمش افتاد سر زبانها، همه دوست داشتند شاهحسین بیاید توی هیئتشان. توی ایران علمش شهرت زیادی پیدا کرده بود. وقتی با لامپهای روشن دور طوق میآمد، زیر طاق ورودی صحن انقلاب، شکوه زیادی پیدا میکرد. اما بعد از انفجار حرم در ظهر عاشورای سال1373، این لحظه تا همیشه از جلو چشم شاهحسین و زائران محو شد. خیلی زود آمدن علمها به حرم ممنوع شد.
کوچه آیتالله شیرازی3 در گذر زمان دچار تغییرات زیادی شده و دیگر خبری از خانههای مسکونی و مغازههای قدیمی درآن نیست، تنها بازمانده این کوچه مسجدی است که در ضلع شمالی آن قرار دارد و همه کسبه و اهالی قدیمی، کوچه را به نام امامجماعت آن «ملاهاشم» که فرد خیری بود می شناسند.
کانون نشر حقایق اسلامی در محله چهارباغ، میراث محمدتقی شریعتی و اولین پایگاه روشنفکری در مشهد و حتی کشور محسوب میشود، مکانی که اکنون جز سقف چوبی و کفپوش قدیمی در میان مغازههای پلاستیک فروشی چیزی از آن باقی نمانده است، اما در روزگار نه چندان دور پاتوق افراد سرشناس و فرهیخته بود.
ما مشهدیها جزو آن دسته افراد خوششانس هستیم که علامه محمدتقی جعفری یکی از عالمان بزرگ دینی، مشهد را، حتی مدت اندکی، برای زندگیکردن انتخاب میکند. این علامه بزرگ در سنین جوانی بهدلیل مهاجرت خانوادهاش از تبریز به مشهد، در محله بالاخیابان کوچه چراغبرق زندگی میکرد و بعد از فوتش نیز بنا بهوصیت خودش در حرم مطهر رضوی دفن میشود.
سالهای ابتدایی دهه30 به مشهد آمد. آنقدر که پس اندازش اجازه داد، نزدیکترین کوچه به حرم مطهر را انتخاب کرد و خانهای پنجاهمتری در خیابان دریادل خرید و مغازه کوچکی نیز سر خانه برای خود باز کرد. اما تمام داستان احمد موحد و شهرتش به دوختن کتوشلوارهای بینقص ختم نمیشود. داستان ارادتش به حضرت رضا(ع) و پابوسی هرروزهاش و همچنین کتابت 4قرآن را از زبان پسرش در این گزارش میخوانید.
حمام مهدیقلیبیک، تنها حمام تاریخی باقیمانده از شهری است که روزگاری، بهترین و معروفترین حمامهای جهان را داشته است. بااینحال پیداکردن رد و نشان حمام مهدیقلیبیک در مشهد امروز کار آسانی نیست.