برخی دارالشفا را یادگار گوهرشادخاتون میدانند و معتقدند او در وقت ساخت مسجد، درمانگاهی نیز برای معالجه بیماران زائر و مجاور ساخته است.
محله بالاخیابان یکی از دو محله منطقه ثامن است که خردهمحلات بسیاری را در دل خودش جای داده است. تاریخ این محله به دوران صفوی و اقدام ماندگار شاه عباس اول برمیگردد. آب خیابان و بیشترین قناتهای مشهد از این محله وارد شهر میشده و باغها و باغچههای اعیاننشینها را آبیاری میکرده است.

همه آنهایی که از سر ارادت هدیهای به امامرضا(ع) میدهند، خودشان هم میدانند اگر قرار به استفاده از آن هدیه در حرم مطهر است، باید بهنحوی تبدیل به احسن شود. فرقی هم نمیکند هدیه طلا باشد یا تکه پارچه دستباف. هدیه هرچه باشد بعد از جمعآوری و قیمتگذاری بهنحوی فروخته میشود تا پول آن صرف حرم مطهر شود. از زبان حسین حاجیزاده روایتهایی خواهیم خواند که از هدیههای متبرک در مغازه او آغاز میشود و در نهایت به خانه علاقهمندان میرسد.
اگر قرار به رسم شکل باشد، امروز تهپلمحله را باید ذوزنقهای کشید که در شمالغربی حرممطهر قرار دارد. محلهای قدیمی که طبق نوشتههای کتاب «مطلعالشمس» چون درگذشته بخشی از نوغان بهحساب میآمده، در منابع کهن بهنامش اشارهای نشده است. اما نام آن از پلی که در انتهای خیابان نوغان بود گرفته شده و محل سکونت مردم آنطرف پل، در لهجه مشهدی به «تهپل» معروف شده است. این محله این روزها چهلتکه شده است و بیشتر از هرچیزی ساخت هتلهای بزرگ در آن به چشم میآید.
«حاجحسین حاجیزاده» را نهتنها اهالی محله نوغان و تهپلمحله بهخوبی میشناسند، بلکه او آشنای زائران زیادی نیز هست. کاسبی پنجاهساله که در تهپلمحله به دنیا آمده است و این روزها مغازه کوچکی در کوچه حمامباغ دارد. محلیها او را «حاجحسین» صدا میزنند و آنهایی که یکبار از در مغازهاش رد شدهاند، او را متبرکفروش میشناسند.
قبل از گفتن از کارش باید از خود حاجحسین گفت که یکسر دارد و هزار سودا؛ هم به کاسبی در مغازه کوچکش میرسد و هم در رسیدگی به زائر دست خیر دارد. بزرگترین خیرش در این راه هم روشن است؛ آمادهبودن هرروزه سماور چای مغازهاش.
این را که به دست چه کسی، در چه اتفاقی و چه روزی نام «هاتف» روی تابلوهای این کوچه نشست، حتی قدیمی ترین ساکن زنده کوچه هم از آن خبر ندارد، اما آن طور که علمای خباز می گوید، «هاتف» تخلص سیداحمد اصفهانی از شاعران سادات حسینی دوره افشاریه است.
آن روزها کسی چه میدانست روزی احمدآقا همهکاره مسجدی شود که به نام عربها مهر خوردهاست. روزگار او را که به گفته خودش هیچوقت از خدا مال دنیا را نخواسته و بهجای آن عاقبتبهخیری را طلب کرده است، در این مسیر انداخت تا هم نوکر اهلبیت(ع) باشد و هم با مسجدداری، مردمداری کند.
احمد بهرامینیا حالا 66سالهاست و همهکاره و البته به گفته خودش خادم مسجد عربهاست و کمترین کارش بازوبستهکردن در مسجد قدیمی کوچه حمامباغ(شهیدکاشانی8) موقع نماز ظهر و مغرب است.
خیابان رضوان تاریخی نیست، بلکه از آن معبرهای تازهتأسیس است که با تملک و تخریب 110پلاک ساخته شد تا از طریق آن ایستگاه راهآهن مشهد اتصال مستقیمی به حرممطهر پیداکند. در کنار این ویژگی وقتی سال1397 روبان افتتاح آن بریدهشد، بهعنوان هفتمین خیابانی یاد شد که دید مستقیم به حرممطهر دارد؛ تا به این ترتیب، از اندوه ساکنان تهپلمحله و نوغان بهدلیل نابودی بخشی از هویت این محدوده کاسته شود