محله امیرالمومنین

محله
منطقه ۵

امیرالمومنین

محله امیرالمؤمنین (ع) در گذشته از چهار قلعه «روح‌آباد»، «محمود ملاحسن»، «حاج‌میرزا» و «ابراهیم‌آباد» تشکیل شده بود که قلعه روح‌آباد بخش محوری محله را به خود اختصاص می‌داد. این قلعه برای مقابله با ترکمن‌تازی به معنای واقعی قلعه مانند بود و درِ چوبی بزرگی داشت. محله امیرالمومنین (ع) اکنون به همراه محلات شهیدآوینی و نیزه در میان مردم به «گلشهر» شناخته می‌شود.

محله امیرالمومنین
«گل‌افشان» در دست خانواده‌ها
چندی است بوستان‌های محدوده گلشهر پاتوق معتادان متجاهر شده و خانواده‌ها امکان استفاده از این مکان‌ها را ندارند. این برنامه با هدف دعوت از خانواده‌های اطراف برای حضور در بوستان و نا‌امن کردن فضا برای معتادان متجاهر برگزار می‌شود.
سه مدرسه در یک کوچه
کوچه شهید شفیعی50 از محورهای بااهمیت و به لحاظ جمعیتی از پرتراکم‌ترین محدوده‌های منطقه5 است. ابتدای آن بین فلکه دوم و سوم گلشهر قرار دارد و انتهای آن هم به بوستان گل‌آرا می‌رسد. البته در انتهایش و در محوری که آن را قطع کرده، مجموعه ورزشی شهدای مدافع حرم و مجموعه آبی گلشن هم قرار دارند. کوچه شهید شفیعی50 به اسم شهید حسن براتی نام‌گذاری شده است. این کوچه بین اهالی محل به کوچه مدرسه‌ها معروف است؛ دلیلش هم وجود دبستان دخترانه گنجی‌فر و دبیرستان دخترانه نیما رمضانی و دبستان قدیمی امام صادق(ع) در آن است.
حکایت نامهربان چرم و چسب، در حرفه‌ای پا خورده
کفش‌های مشکی و عسلی و قهوه‌ای با مدل‌های مختلف که در گوشه‌ای از مغازه روی قفسه آهنی گذاشته شده است، نخستین چیزی است که در کفاشی نقلی و جمع و جور حسین آقا جلب توجه می‌کند. کنج دیگر همین مغازه کوچک روی طبقه‌های فلزی انواع چرم رنگارنگ طبیعی را می‌توان دید. داخل تک و توک جعبه‌های ردیف‌شده روی زمین هم سفارش‌های مشتری‌هایی است که هنوز طالب کفش دست‌دوز با چرم طبیعی و باکیفیت هستند که به‌دلیل سادگی مدل و طبیعی‌بودن مواد اولیه هرگز از مد نمی‌افتند. حسین جنتی همیشه پشت میز کارش نشسته و بادقت و مهارتی که در 30سال گذشته کسب کرده، مشغول کار است.
دنیای رنگی نرگس و سمیرا
2خواهر ساکن در محله امیرالمؤمنین(ع) استعداد هنری زیادی دارند. آن‌ها با کمک و همراهی پدر و مادرشان تاکنون به‌خوبی این استعداد و علاقه را دنبال کرده‌اند. نرگس عسکری خواهر بزرگ‌تر در مسابقات علمی‌پژوهشی آموزش و پرورش منطقه تبادکان در حوزه قصه‌گویی جزو نفرات برتر قرار گرفته است و سمیرا خواهر کوچک‌تر نیز در همین مسابقات مقام دوم رشته نقاشی آبرنگ و مجسمه‌سازی را کسب کرده است.
پاهایش را قطع کنید تا راحت شود
میهمان خانواده‌ای شدیم که هنوز درگیر جنگ هستند. این‌دفعه قضیه فرق می‌کند و قهرمان قصه ما با بیماری یادگار از جنگش دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. احمد سیفی، جانباز40درصد که دیگر تنها 40درصد جانباز نیست و بیماری همه جان و تنش را درگیر کرده است. احمد آقا با اکراه ما را می‌پذیرد چون دلش نمی‌خواهد کاری را که برای خدا کرده است در جایی انعکاس داده شود. شاید هم دل پری از بی‌مهری دارد و نمی‌خواهد زبانش به گلایه باز شود. هرچه که هست با بی‌بی حمیده حسینی مادر سن و سال‌دار و سختی کشیده‌اش هم‌کلام می‌شویم تا شرح حالی از فرزند درد کشیده‌اش بدهد.
وقتی «نیلا» حرف می‌زند، انگار پیچ رادیو باز است
نیلا غفوری هم استادکار خیاطی است و هم در مسیر گویندگی، صداپیشگی و مجریگری قدم گذاشته است. صحبت که می‌کند تصور می‌کنید پیچ رادیو باز است و مجری شما را مخاطب قرار داده است. این هنرمند خوش‌ذوق و جوان ساکن محله امیرالمؤمنین(ع) پای ثابت بیشتر برنامه‌های گروهی محله است و یکجا نمی‌نشیند. او اکنون رابط بهداشت محله است و با اینکه مهاجر افغانستانی است، به نوعی عضو افتخاری شورای اجتماعی محله نیز هست.
نرگس واعظی رویای طلای المپیک ۲۰۲۴ را دارد؛ تمرین که می‌کنم زمین می‌لرزد
نرگس واعظی بیست ساله ساکن محله امیر المؤمنین (ع) است. او ۲ مدال طلای جهانی، چندین مدال کشوری و کلی مدال‌های رنگارنگ دیگر دارد. کسی که از ابتدا تا امروز در دو میدان مبارزه کرده است. میدان مسابقات تکواندو و میدان زندگی. در هر دو پیروز است و مدال طلای خود را با عملی کردن شعار «من می‌توانم» بر گردن آویخته است.